به مناسبت روز جهانی باستان‌شناسی

کارآگاهان تاریخ

زیر آفتاب، تیغه‌ای لوزی‌شکل با لبه‌های تیزش بر سطح خاک کشیده می‌شود و با برداشتن خرده‌ها و خرابه‌ها طنین دلنوازی در لایه‌های تاریخ ایجاد می‌کند؛ همان تیغه‌ای که مأنوس دیرینه باستان‌شناسانی است که مانند هر حرفه دیگری ابزار کار خاص خود را شناخته‌ و با آن بزرگ شده‌اند. نوک تیز این ابزار، گوشه‌ خشت‌ها و لابه‌لای دیوارها را نمایان می‌کند.
کد خبر: ۸۴۷۳۶۹
کارآگاهان تاریخ

به گزارش جام جم آنلاین، حکایت باستان‌شناسی در دنیای جدید، کشف و شهود از گذشته گمشده‌ای است که برای رسیدن به آن، باید دل در گرو خاکی نهاد که این گذشته را در خود پنهان کرده است.

باستان‌شناسی و گنج‌یابی

بیشتر مردم، باستان‌شناسی را کندوکاوی برای عتیقه‌جویی و گنج‌یابی تعبیر می‌کنند و به‌محض آشنایی با باستان‌شناس، چه افسانه‌ها که در ذهنشان سیر نمی‌کند. این تصور ریشه در گذشته دارد؛ در قرون 17 و 18 میلادی که باستان‌شناسی فرصتی بوده برای یافتن گنجینه‌ها از دل اهرام مصر، معابد یونانی و کاخ‌های آشوری؛ وگرنه چه نیازی به این همه وقت و بودجه برای کشف و آذین‌بندی موزه‌ها. این عتیقه‌جویان بودند که مجموعه‌داری را تجربه کردند و از جمع کردن اشیا و زیورآلات گذشتگان لذت می‌بردند و از نمایش دادن آنها به سود و سودا می‌رسیدند. با این حال از دل این جمع‌آوری‌ها و نمایش دادن‌ها، علومی متولد شد که به باستان‌شناسی شهرت یافت.

معمولا باستان‌شناسی را با این عبارت تعریف می‌کنند: «مطالعه گذشته انسان از طریق مدارک مادی به جامانده». باستان‌شناسی به مطالعه و پژوهش می‌پردازد و نوعی شناخت یا به تعبیری دقیق، علم است. این علم به گذشته توجه دارد؛ گذشته‌ای که هر لحظه از حال را با خود می‌برد و خاطره‌ها را پدید می‌آورد. باستان‌شناسی به گذشته انسان می‌پردازد و نه چیز دیگر؛ گذشته حیوانات، گیاهان، زمین و محیط اطرافش همه در چارچوب علوم خاص خود مانند زیست‌شناسی، دیرینه‌شناسی و جغرافیا جای می‌گیرند.

مهم‌ترین مبحث در باستان‌شناسی ـ که این رشته بر آن بنا شده ـ مدارک مادی به جامانده است. عتیقه‌های قدیمی که کنجکاوان و ماجراجویان به دنبال آنها بودند، بعدها تبدیل به همین مدارک مادی شدند و تنها آثار باقیمانده از شواهد حضور و زندگی انسان به شمار می‌رفتند، چراکه شواهد غیرمادی که اثری از خود بر جا نمی‌گذارند. بنابراین، اگرچه از چندین قرن پیش عتیقه‌جویی آغاز شده بود، با این حال جست‌وجوی رویدادها و بازسازی زندگی انسان‌ها با توسل به این عتیقه‌ها به صورت حرفه‌ای از سده نوزدهم شکل گرفت. زمانی که اشیای قدیمی مختلف طبقه‌بندی زمانی شدند، زمانی که جست‌وجوگران گذشته به دنبال اسامی شهرها و افراد در کتب مقدس و تواریخ، به خرابه‌ها و تپه‌ها سر زدند و با کاویدن لایه‌های خاک، آثار مدفون در آن را به پادشاهان و شهرهایشان نسبت دادند، باستان‌شناسی متولد شد.

تفاوت باستان‌شناسی و تاریخ

باستان‌شناسی از آن نظر با تاریخ متفاوت است که نه‌تنها به توصیف نوشتاری، بلکه به بقایای مورد مطالعه نیز نیازمند است. مطالعه بقایای مادی در دیگر رشته‌ها نیز به صورتی واضح مورد استفاده قرار می‌گیرد: انسان‌شناسی، تاریخ هنر یا تاریخ؛ اما روش‌شناسی، نظریه و اهداف باستان‌شناسی، آن را اساسا از این علوم متمایز می‌کند. باستان‌شناسان با بقایای فرهنگ‌ها، جوامع و مردمان گذشته سروکار دارند. این بقایا معمولا مفقود، مدفون و فراموش می‌شوند. بنابراین باستان‌شناسی طیفی از روش‌ها را برای کشف و بازیافت آنها به وجود آورده است. هرچند نظریه‌ها، روش‌ها و فنون را از دیگر رشته‌ها به عاریت گرفته و تعدیل کرده، اما آنها را به خوبی از آن خود کرده است.

عتیقه‌جویان از جمع کردن اشیا و زیورآلات گذشتگان لذت می‌بردند و از نمایش دادن آنها به سود و سودا می‌رسیدند. از دل این جمع‌آوری‌ها علومی متولد شد که به باستان‌شناسی شهرت یافت

برخلاف متون مکتوبی که به دست ما رسیده، «ملموس و مشهود بودن» و «نقصان و کاستی» دو ویژگی بارز یک پژوهش باستان‌شناختی بوده که در مطالعه و شناخت گذشته بسیار اثرگذار است. به بسیاری از متون تاریخی نمی‌توان اعتماد کرد. دلایل زیادی در دست است که تاریخ‌نویسان صادق نبوده و حقایق را به تحریف گزارش کرده‌اند؛ همان‌طور که امروزه برخی سیاستمداران می‌دانند چگونه باید دروغ گفت یا برخی دریافت‌کنندگان یارانه، فرم واقعی حقوق و موجودی مالی‌اش را پر نمی‌کنند، اما حتی اگر کسی بخواهد، نمی‌تواند محیط فیزیکی پیرامون خود را برای آیندگان تحریف کند و وارونه جلوه دهد. بنابراین باستان‌شناسی تا حدود زیادی از گزند تحریف و برداشت شخصی به دور است.

باستان‌شناسی در ایران

باستان‌شناسی در ایران از همان آغاز شکل‌گیری‌اش در اواسط قرن نوزدهم با فعالیت‌ ماجراجویانه جهانگردانی در بناهای بزرگ تخت‌جمشید، شوش و کتیبه بیستون در کرمانشاه شروع شد. حفاری‌هایی که قرن 19 میلادی در شوش آغاز شد، همزمان بود با کندوکاوهایی که موزه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی کشورهای اروپایی در بین‌النهرین (عراق کنونی) و دیگر سرزمین‌های خاورمیانه به راه‌انداخته بودند. فرنگی‌ها، جنوب غرب آسیا را به دلیل تاریخ ناب، پیچیده و طولانی آن مناسب‌ترین منطقه برای ارضای میل کنجکاوی خود می‌دانستند.

اما طولی نکشید با حضور کاوشگران در ایران، باستان‌شناسی به صورت رشته‌ای حرفه‌ای جای خود را باز کرد. اداره معارف و صنایع مستظرفه عصر قاجاری، اولین نهاد در اهمیت دادن به آثار و بناهای تاریخی بود که سنگ بنای اداره عتیقات و انجمن آثار ملی عصر پهلوی اول شد، اما نقطه عطف آن، گنجاندن باستان‌شناسی به عنوان اولین رشته‌های دانشگاه تهران از سال 1313 بود که آموزش بومی این حرفه را در ایران رواج داد. به این ترتیب، اولین نسل از باستان‌شناسان ایرانی با حضور پیشگامانی چون مهدی بهرامی، عیسی بهنام و علی حاکمی پدیدار شدند، اما مطالعات باستان‌شناسی ایرانی را نسل دوم باستان‌شناسان ایرانی با عزت‌الله نگهبان، چهره صاحب‌نامی که برخی از او به عنوان پدر باستان‌شناسی ایران یاد می‌کنند، به‌روز شد. نگهبان، استاد بسیاری از باستان‌شناسان ایرانی، نقش بی‌بدیلی در رشد و نمو این حرفه داشته است.

خدمات باستان‌شناسی

باستان‌شناسی سال‌هاست مسیر تکاملی خود را پیموده و شیوه‌های پژوهشی و نظریه‌پردازی‌ جدید، ماهیت آن را به عنوان دانشی چندوجهی تثبیت کرده است. در این میان، باستان‌شناسی از رشته‌ای تفننی و صرفا ماجراجویانه به مجموعه علومی تبدیل شده که حتی یکی از آبشخورهای مکاتب فکری و فلسفی امروزی به شمار می‌آیند. امروزه باستان‌شناسی با گرایش‌های گوناگون، در بسیاری حیطه‌ها سرک می‌کشد و می‌خواهد رابطه‌ای منطقی با پدیده‌ها و رویدادها برقرار کند.

فارغ از این که در عصر کنونی باستان‌شناسی چه میزان جنبه کاربردی دارد، این دانش توانسته در بازسازی زندگی بشر، گام‌های اساسی بردارد؛ گام‌هایی که هرگز نمی‌توان با علوم دیگری چون تاریخ یا اسطوره‌شناسی و هنر برداشت. باستان‌شناسان امروزه می‌دانند که چگونه انسان‌ها از آبا و اجداد اولیه خود تکامل یافتند و تبدیل به انسان‌های هوشمند و راست قامت شدند و هنر را ابداع کردند، به اسطوره‌ها روی آوردند و آیین‌ها را برای خود مرسوم ساختند. آنها به‌خوبی دریافته‌اند انسان چگونه روستانشین شد، کشاورزی کرد و به دامپروری پرداخت.

رشد و توسعه فناوری را واکاوی می‌کنند و دریافته‌اند چرا جوامع شهرنشین شدند و خط و کتابت را اختراع کردند. آنها سالیان سال است که گام به گام، تغییرات زندگی بشر را ردیابی کرده و در آینه پیشرفت‌های مربوط به آینده، شمع روشنایی گذشته را روشن نگه داشته‌اند.

علیرضا سرداری

عضو هیأت‌ علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها