درحال حاضر، مهمترین مساله بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، مشکل اشتغال آنهاست. باید شرایطی در جامعه فراهم شود که این بیماران نیز صاحب کسب و کار باشند. مثلا بیمارانی داریم که محصولات هنری متعددی مثل معرق تولید میکنند، اما بازاری وجود ندارد که این محصولات را به فروش برساند.
مشکل دیگر این بچهها، فقدان مراکز روزانه توانبخشی است که خدمات مستمری به این بیماران ارائه دهد. ما به مراکز توانبخشی شبانهروزی اعتقادی نداریم، زیرا معتقدیم یک بیمار اسکیزوفرن باید در طول روز در مرکز توانبخشی باشد تا به آموزش رشتههای فنی ـ حرفهای بپردازد و از خدمات درمانی، اجتماعی و عاطفی برخوردار شود، اما اوقات شب را باید با خانوادهاش بگذراند و با آنها زندگی کند. حتی این مراکز روزانه توانبخشی با ارائه خدمات مستمر به این بیماران میتوانند تختهای بستری در بیمارستانهای روانپزشکی را آزاد کنند. تصور کنید هر یک ماه بستری شدن بیمار مبتلا به اختلالات روانی در بیمارستانها، هزینهای حدود 10 میلیون تومان به دولت تحمیل میکند، اما حضور این مراکز توانبخشی روزانه میتواند از حاد شدن بیماری این افراد جلوگیری کند و آنها را با زندگی معمولی در جامعه و در کنار خانوادهها آشتی بدهد.
ما برای تحقق این هدف والا، به ساخت یک مرکز توانبخشی روزانه برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی گام برداشتهایم و در این مسیر خدمترسانی به حمایت معنوی، فکری و مادی مردم و همچنین مشاوره افراد خبره نیازمندیم.
جدا از مشکلات اشتغال این بیماران، اطلاعرسانی درست و فرهنگسازی مناسب درخصوص این بیماری صورت نگرفته است. انگ زدن به بیماران اسکیزوفرنی و ناآگاهی خانوادهها از علائم و نشانههای این بیماری، ناشی از همین اطلاعرسانی ضعیف است. باید در نظر داشته باشیم حدود 26 درصد کل جامعه به نوعی از اختلالات روانپزشکی رنج میبرند، اما بیش از نیمی از آنها از ترس اینکه به آنها انگ بیمار روانی بزنند، اصلا برای درمان اقدام نمیکنند.
از سوی دیگر، حدود یک درصد جمعیت هر جامعه به اسکیزوفرنی مبتلا هستند که شاید تا پایان عمر هم خودشان و خانوادهشان از وجود بیماری آگاه نشوند؛ مثلا فردی که بهشدت بدبین و بددل است، احتمال دارد به این بیماری مبتلا باشد، اما تا پایان عمر آن فرد هم هیچکس از آن مطلع نشود. بنابراین کمک رسانهها برای معرفی درست این بیماری و فرهنگسازی در جامعه، به شکلی که به این بیماران با دیده احترام بنگرند، فعالیتهای فرهنگی است که میتواند مشکلات این بیماران را کاهش بدهد. همچنین حمایت دارویی و درمانی از این بیماران، تعیین مستمری قابل توجه برای آنان و تعیین حقوق از کارافتادگی برای این بچهها قادر است که بخشی از هزینههای هنگفت این بیماران را کاهش دهد.
مساله حاد دیگر، چالشهای حقوقی و قانونی مرتبط با این افراد است. متاسفانه مواردی داشتهایم که در آن، قیم یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، حقوق قانونی بیمار را پایمال کرده است. از آنجا که این بیماران از منظر قانونی نمیتوانند اموالی به نام خود داشته باشند، همین مساله باب سوءاستفاده را برای برخی قیمهای ناصالح هموار کرده است.
طیبه دهباشی
مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنیا
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد