قصهگویی از آغاز
قرار است کیمیا داستانش را در بیش از صد قسمت تعریف کند و در مقایسه با سریالهایی که 26 قسمت یا در نهایت 54 قسمت فرصت داشتهاند، زمان زیادی برای قصهپردازی در اختیار دارد، اما کیمیا بدون مقدمه چینی سراغ روایت قصهها رفته و از همان قسمت اول، مخاطبش را به دل ماجراها پرتاب کرده است.
داستان بلندترین سریال تلویزیون از پیش از انقلاب اسلامی ایران آغاز میشود. از وقتی سالها از لغو کاپیتولاسیون میگذرد، اما به واسطه قانونی که استفاده مستشاران نظامی آمریکایی از بند دوم کنوانسیون وین را مجاز میداند، اتباع آمریکایی از مصونیت قضایی برخوردارند. کیمیا در یک مدرسه آمریکایی دوره زبان انگلیسی را تمام کرده و درگیری یکی از همشهریان کیمیا با معلم آمریکایی، گرههای اصلی را شکل میدهد و مخاطب بدون آن که درباره عصیانگری، سرسختی، نجابت، کنجکاوی و پاکدامنی کیمیا شعاری بشنود، در روند اتفاقات با ویژگیهای او آشنا و برای همراهی آماده میشود.
در قسمتهای دوم و سوم، ماجراها بسط پیدا میکند و از مزاحمت یک آمریکایی برای یک دختر نوجوان ایرانی به مسألهای حیثیتی بدل میشود. کشمکشها شکل میگیرد و شخصیتها همچنان که با کنشها و واکنشهایشان به تماشاگران معرفی میشوند، قصه را پیش میرانند.
مخاطب سریالهای تلویزیونی بیش از هر رسانه دیگری به قصه علاقه دارد و مهمترین شانس یک سریال، ارائه داستانی پرکشش است که خوشبختانه کیمیا از این بابت مشکل چندانی ندارد.
آدمهای باورکردنی
شخصیتپردازی سریال کیمیا در کنار قصهگویی، معیار دیگری است برای آن که مخاطب از همین ابتدا جذب تماشای آن شود. این سریال بازیگران زیادی دارد و شخصیتهای بسیاری برای آن طراحی شده است و تا اینجا شخصیتها واقعی و باورپذیرند و بازیگران اصلی از پس نقشها خوب برآمدهاند.
خانواده کیمیا، خودش و همشهریانش ضمن بهرهمندی از شخصیت نمایشی و خصوصیات برجستهای مانند قانونمداری، غیرت و تدبیر، خصوصیات دیگری دارند که آنها را از جایگاه واقعی آدمها دور نمیکند. رابطه میان پدر و دایی کیمیا که بر اساس شرایط گاهی آنها را کنار هم و گاه روی در روی هم قرار میدهد و همین طور نقش مادر کیمیا به عنوان واسط بین این دو و نوع مواجهه این زن با اختلافات همسر و برادرش و دیگر مشکلات و مسائل خانواده ازجمله مواردی است که مهر قبولی بر شخصیتپردازی سریال کیمیا میزند.
بازیگران هم در اجرای نقشها همت کردهاند و برخی از آنها پا را از ارائه یک کار قابل قبول فراتر گذاشته و کرشمههایی از هنر بازیگری به نمایش میگذارند. آزیتا حاجیان در نقش مادر کیمیا، یکی از این نوع بازیگران است که به صحنههایی که در آنها بازی دارد، روح میبخشد. وجود بازیگرانی چون حاجیان و حسن پورشیرازی و حتی علی شادمان در نقش برادر کیمیا کمک کرده، نابلدی بازیگران چند نقش فرعی مانند معلم آمریکایی و همکلاسیهای مدرسه کیمیا مورد چشمپوشی قرار بگیرد و دستکم مانع پیگیری سریال نشود.
هر اثر نمایشی پیش و بیش از هر چیز، از قصهاش اعتبار میگیرد و بیاغراق میتوان گفت قصه خوب و شخصیتهای باورپذیر تا حد زیادی برای موفقیت یک سریال تلویزیونی کافی به نظر میرسند. برای کیمیا داشتن همین دو ویژگی کافی است تا تماشاگرانی برای خودش دست و پا کند و این تماشاگران به اعتبار قصه و شخصیتهای خوب و دیدنی، ضعفهای طراحی گریم و لباس یا جزئیاتی را که از نگاه طراح صحنه دور مانده به دیده اغماض بنگرند.
آذر مهاجر
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد