محل جنایت یک شرکت حمل و نقل بود که قتل در یکی از اتاقهای آن رخ داده بود. افسر کلانتری با مشاهده به سمت او رفت و گفت: مقتول به نام مهران مدیرعامل این شرکت است که با شلیک گلولهای به قتل رسیده بود. صبح وقتی کارمندان به اینجا آمدند با جسد مهران روبهرو شده و موضوع را به ما گزارش دادند. او همیشه تا دیر وقت در شرکت میماند و دیروز هم وقتی کارمندان میرفتند او اینجا بود.
با کسی مشکل نداشت؟
به گفته کارمندان مرد خشن و بد اخلاقی بود. چند روز قبل هم دو تن از کارمندان را اخراج کرده بود.
علت اخراج چه بود؟
به خاطر بینظمی در کار.
چه کسی آخرین بار شرکت را ترک کرده؟
حسابدار شرکت ساعت شش عصر شرکت را ترک کرده است.
سروان به محل قتل رفت. جسد مقتول پشت میز کارش قرار داشت و گلولهای به سینهاش اصابت کرده بود. هیچ واکنشی نشان نداده بود و غافلگیر شده بود.
پزشک جنایی که کارش تمام شده بود در گزارشش گفت: حدود ساعت 7 تا 9 دیشب قتل رخ داده است. گلوله از فاصلهای نزدیک شلیک شده است.
سروان از مامور کلانتری خواست دو کارمند اخراجی را پیدا کند و برای تحقیق به آنجا بیاورد. خودش هم به تحقیق از حسابدار شرکت پرداخت.
چه زمانی شرکت را ترک کردید؟
فکر میکنم ساعت شش بعدازظهر بود. میخواستم کمی خرید کنم زودتر رفتم. روزهای دیگر ساعت هفت میرفتم .
کسی در شرکت نبود؟
نه . فقط مهران بود.
موقع ترک شرکت مورد مشکوکی ندیدی؟
نه همه چیز عادی بود.
کارآگاه در حال تحقیق در شرکت بود که افسر کلانتری همراه دو مرد به آنجا آمدند. جناب سروان سعید و مهدی کارگران اخراجی شرکت هستند.
سروان بازجویی از سعید را آغاز کرد.
دیروز کجا بودید؟
دنبال کار.
چرا اخراج شدی؟
آقا مهران مرد بداخلاقی بود و با کوچکترین اشتباهی به آدم توهین میکرد. چند روز قبل دیر به شرکت آمدم و او شروع به توهین کرد. من خسته شده بودم و با هم درگیر شدیم که اخراجم کرد.
دیروز غروب کجا بودی؟
گفتم دنبال کار.
شاهدی هم داری؟
دنبال کار بودن شاهد میخواهد؟
کارآگاه به تحقیق از مهدی، آبدارچی سابق شرکت پرداخت.
چرا اخراج شدی؟
یک روز آقامهران مهمان داشت و من باید به خاطر بیماری همسرم زود به خانه میرفتم، اما او گفت باید برای پذیرایی از مهمانش در شرکت بمانم. اما من باید میرفتم، سر همین موضوع بین ما درگیری لفظی رخ داد و او، مرا اخراج کرد.
بررسیهای تلفن نشان میدهد دیروز مقتول با تو تماس گرفته است. علت این تماس چه بود؟
کلیدهای شرکت نزد من مانده بود و او خواست آنها را تحویل دهم. من هم برای تسویهحساب و دادن کلیدها به اینجا آمدم.
چه ساعتی به شرکت آمدی؟
حدود ساعت 8 شب به شرکت رسیدم. آقامهران در حال خارج از شرکت بود که کلیدها را به او دادم و قرار شد دو روز بعد برای گرفتن حقوقم به شرکت بیایم.
او تنها بود؟
نه، مردی نیز همراهش بود که او را تاکنون در شرکت ندیده بودم. او اسلحهای به کمر داشت که فکر کردم مامور پلیس است. به همین خاطر وقتی گفت دو روز دیگر بیا، بدون درگیری قبول کردم.
سروان پس از بررسی اظهارات دو کارگر اخراجی و حسابدار شرکت دستور بازداشت قاتل را صادر کرد. شما خوانندگان گرامی میتوانید با اشاره به دو دلیل کارآگاه و معرفی قاتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت کنید.
پاسخ معمای قتل در روز بارانی
سروان با اشاره به دو دلیل زیر سهیل و اکبر را به عنوان قاتل معرفی کرد:
1ـ تناقضگویی دو متهم در مورد مرد لاغراندام. یکی مدعی بود او میله در دست داشت و دیگری میگفت، او ساک در دست داشته است.
2ـ زمین خیس بود که این موضوع نشان میداد، او پس از شروع باران کشته شده و با اظهارات متهمان درباره زمان قتل متناقض بود.
در مسابقه هفته گذشته 2802 نفر شرکت کرده بودند که 497 نفر پاسخ صحیح دادند. از میان افرادی که پاسخ صحیح دادهاند، آقای عباس خان مراد از رشت به قید قرعه برنده شده است.
شما خواننده گرامی با دو دلیل بگویید قاتل مهران کیست؟
پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد