در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پسری که با وجود قطع شدن سرش زنده ماند
جردن تایلر پسر 16 سالهای است که از او در سراسر جهان بهعنوان معجزه دنیای پزشکی یاد میشود.
وی در سال 2008 زمانی که تنها 9 سال داشت در یک سانحه رانندگی تقریبا سرش از بدنش جدا شد! وضعیت جردن در آن زمان به حدی وحشتناک و وخیم بود که حتی افرادی که از پزشکی سررشتهای نداشتند با دیدن او میفهمیدند که او زنده نخواهد ماند.
هنگامی که جردن همراه مادرش سوار بر خودرو بود ناگهان یک کامیون از پشت بشدت با ماشین آنها برخورد میکند و از آنجا که او در صندلی عقب نشسته بود به شکل وحشتناکی آسیب میبیند. شدت ضربه وارده به جردن به حدی بود که جمجمه وی عملا از گردن او جدا شده و تنها به نخاع متصل مانده بود. در آن وضعیت پزشکان در خوشبینانه ترین حالت شانس زنده ماندن او را یک تا 2 درصد میدانستند. پس از انتقال جردن به بیمارستان وی بلافاصله تحت عمل جراحی قرار گرفت که طی آن پزشک جراح با یک صفحه فلزی، چند پیچ و مهره و چند میله پلاتینی جمجمه را به ستون مهرهها وصل کرد.
گرچه در آن زمان با وجود انجام جراحی هیچ یک از پزشکان امیدی به زنده ماندن او نداشتند، اما امید خانواده جردن و دعاهایی که مردم پس از شنیدن داستان اش برای او میکردند او را زنده نگه داشت؛ بهطوری که در کمال ناباوری سه ماه بعد جردن از بیمارستان مرخص شد و دوباره مثل گذشته به مدرسه رفت.
معجزهای در نیویورک
مردم او را معجزه زنده میخوانند. مردی که سال 2007 از طبقه چهل و هفتم ساختمانی سقوط کرد اما به شکل معجزهآسایی زنده ماند. او کسی نیست جز «السیدز مورنو» که هفتم دسامبر آن سال همراه برادرش مشغول شست و شوی شیشههای یک آسمانخراش در نیویورک بود که ناگهان داربست فرو ریخت و آنها از طبقه 47 به کف پیاده رو پرتاب شدند. در این حادثه برادر السیدز در جا کشته شد و خود السیدز نیز به قدری حالش وخیم بود که پزشکان او را به اتاق عمل منتقل نکرده و روی تخت بخش اورژانس او را عمل کردند.
در پی این حادثه السیدز به محض ورودش به بیمارستان 24 واحد خون و 19 واحد پلاسما دریافت کرد و این به آن معناست که حال او به قدری وخیم بود که تمام خون موجود در بدن او دوبار تعویض شد. در ادامه وی تحت 16 عمل جراحی برای ترمیم 10 استخوان شکسته، ریهها و کلیههای آسیب دیده و همچنین تخلیه خون لخته شده در مغزش قرار گرفت.
با توجه به سقوط وحشتناک این دو برادر، گرچه کمتر کسی احتمال زنده ماندن السیدز را میداد اما با این وجود سه هفته بعد وی از کما خارج شد و درست در روز عید کریسمس، همه را شگفتزده کرد و به هوش آمد.
پزشک معالج السیدز در این باره میگوید: «با توجه به این موضوع که احتمال زنده ماندن افراد حتی پس از سقوط از طبقه چهارم 50 درصد است، بهطور یقین وی در دستان خداوند فرود آمده و این واقعه را باید معجزه الهی قلمداد کرد.»
معجزه نیش عنکبوت
دیود بلانکارت همان مرد معروفی است که 21 سال پیش طی یک حادثه موتورسواری تا یک قدمی مرگ رفت و در نهایت پس نجات از مرگ حتمی برای ادامه عمر محکوم به صندلی چرخدار شد. زندگی وی به مدت 20 سال به صندلی چرخ دارش محدود شد تا اینکه در نهایت یک اتفاق عجیب زندگی او را از اینرو به آنرو کرد. طی این اتفاق معجزهآسا یک عنکبوت به شکلی ناخواسته و غیرعمدی با نیش زدن پای دیوید باعث بهبودی وی و جداییاش از صندلی چرخدار شد!
بنابر گزارش پزشکی پرونده دیوید، پس از اینکه وی توسط عنکبوت نیش خورد به بیمارستان منتقل شد، اما مدتی بعد پس از انجام یکسری جلسات فیزیوتراپی، پرستار دیوید به واکنش پاهای وی مشکوک شد. از اینرو تصمیم گرفت تا با انجام چند سری آزمایش خیال خود را از این بابت راحت کند، اما در نهایت با مشاهده نتایج آزمایش متوجه شد که عصبهای هر دوپای دیوید زنده، ولی به خواب رفتهاند.
در کمال ناباوری دیوید تنها پنج روز پس از شنیدن این خبر از روی صندلی بلند شد و پس از 20 سال دوباره به راه افتاد! البته این موضوع را نمیتوان انکار کرد که نیش آن عنکبوت ناجی باعث رخ دادن این اتفاق نادر پزشکی و خداحافظی دیوید از صندلی چرخدارش شد.
زنده اما بدون قلب
همه مقدمات بر آن بود که 19 نوامبر 2008 یکی از بهترین روزهای زندگی دزانا سیمونز باشد ؛چرا که وی پس از مدتها انتظار، قلبی برای پیوند یافته بود. ولی متاسفانه مدت زیادی طول نکشد که شادی این نوجوان 14 ساله آمریکایی تبدیل به بدترین کابوس عمر او شد. بدن او قلب جدید را پس زد و پزشکان به ناچار مجبور شدندآن را از بدن دزانا خارج کنند، اما مسالهای که بیش از همه چیز دزانا و خانوادهاش را وحشت زده کرده بود، این بود که هیچ قلب جدیدی برای پیوند وجود نداشت!
پس دزانا چگونه میتوانست بدون قلب زنده بماند؟
تنها کاری که پزشکان تا زمان پیدا شدن قلب جدید میتوانستند انجام دهند این بود که دو پمپ مصنوعی در بدن او کار بگذارند تا عمل خون رسانی را انجام دهد. جالب اینجاست که دزانا پس از نصب پمپها، تا پیدا شدن قلب جدید به مدت چهار ماه با آنها زندگی کرد و سرانجام در 29 اکتبر 2008 یک قلب جدید به او پیوند زده شد که بدن او این بار قلب را پس نزد.
پزشک معالج دزانا در این باره میگوید: «قبل از انجام این عمل مخاطرهآمیز فردی را میشناختم که در آلمان توانسته بود
9 ماه به کمک پمپ بدون قلب زندگی کند اما درباره نوجوانی به این سن و سال واقعا بعید بود که بدن بتواند این شرایط را به مدت چهار ماه تاب بیاورد و زنده بماند.»
پسری با سر نصفه
به گفته خودش؛ او پسر بدی است که با یک حادثه هولناک تاوان اشتباهش را پس داد تا شاید درس عبرتی برای جوانان هم سن و سالش باشد.
کارلوس رودریگز، جوانی فلوریدایی است که چند سال پیش زمانی که تنها 14 سال داشت پس از مصرف مواد مخدر و سپس اقدام به رانندگی دچار سانحه شدیدی شد و بهدلیل نبستن کمربند ایمنی از شیشه جلوی اتومبیل بیرون افتاد و سرش بشدت آسیب دید.
گرچه کارلوس در این حادثه به کمک پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت اما از آنجا که براثر این ضربه استخوان جمجمه آسیبدیده بود پزشکان مجبور شدند برای نجات جانش نیمی از مغز و استخوانهای جمجمهاش را تخلیه کنند!
حالا کارلوس بهخاطر انجام این عمل و از دست رفتن نیمی از استخوان جمجمه اش دارای یک فرو رفتگی وحشتناک از بالای پیشانی تا وسط سرش است. گرچه این داستان تا مدتها برای مردم قابل هضم نبود و حتی پس از انتشار تصویر این جوان برای اولینبار توسط پلیس میامی، هیچ یک از مردم باور نکردند که این تصویر واقعی است و بسیاری آن را مونتاژ شده دانستند اما چندی بعد عکسهای جدیدی که از او انتشار یافت، واقعی بودن این ماجرا را برای مردم مشخص ساخت.
کارلوس جوان، امروز بهخاطر ظاهر عجیبش در میان آمریکاییها به «کارلوس نصفه» مشهور است. وی در جدیدترین مصاحبهاش ضمن تعریف ماجرای تصادف هولناکش، عاقبت خود را درس عبرتی برای جوانان دانست و عاجزانه از آنها درخواست کرد که از مصرف مواد مخدر دست بکشندتا مبادا در آینده مثل او درس عبرتی برای دیگران شوند.
دینا فراهانی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: