بهترین کتاب آن است که آدمی را به اندیشیدن، اندرز گرفتن و به کار آمدن وادار کند. کتاب و مطبوعات، پایه تمدن، فرهنگ و توسعه مدنیت هر ملت است.
اجتماع و اخلاق ملتها با کتاب خواندن و به کار بستن راهکارهای آن، اصلاح میشود. اگر بخواهیم به شرافت، فضیلتهای انسانی و کامیابی دست پیدا کنیم، باید به کتاب آفرینش ـ جهان هستی ـ رجوع کنیم و پدیدهها و نعمتهای الهی را بشناسیم و پاس بداریم و پرهیزگار بمانیم.
یکی از پرهیزگاران و کسانی که در راه کتابخوانی و نوشتن، رنج و مشقتهای فراوان دیده و توانسته در میان ملت ما، چهرهای ماندگار و نویسندهای پرکار و بار شناخته شود، مهدی آذریزدی است. مهدی آذر یزدی در روز 27 اسفندماه سال 1300 شمسی در روستای «خرمشاه» در حومه شهر یزد به دنیا آمد و در 18 تیر 88 از دنیا رفت.
او یکی از نویسندههای پیشکسوت کودک و نوجوان ایرانی بود که هرگز به کار دولتی مشغول نشد و ازدواج نکرد و تنها شادی و سرگرمی او در زندگی، کتاب خواندن بود. کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» به عنوان کتاب برگزیده، جایزه یونسکو و دیگر جایزههای پیش از انقلاب را برای او به ارمغان آورد.
مهدی آذریزدی، پدر ادبیات کودک و نوجوان ما، با آثاری که بجا گذاشته، توانسته زندگانی خود و همنوعانش را از غرق شدن در گرداب گناه نادانی و فساد اخلاقی نجات دهد و آشنای ابدی ادبیات کودک و نوجوان ایران، باقی بماند |
زندگینامه مهدی آذریزدی، نشان میدهد که او چگونه با کتاب و نوشتن انس گرفته، زیسته و عشق ورزیده و آگاهی و دانش خود را گسترش داده و چه تلاشها کرده تا توانسته است داستانهای گوناگون خوب و آموزندهای برای کودکان و نوجوانان این سرزمین بنویسد.
شوخطبعی، بلندهمتی، وارستگی و خودآموختگی مهدی آذریزدی، قابل تقدیر و تحسین است. مهدی آذریزدی را میتوان نویسندهای حرفهای و بومی به حساب آورد. ملیت مهدی آذریزدی با مذهب و آیین دینی همنوعان او و مردم جامعهاش، تناقضی ندارد. او با نوشتن داستانهای قرآنی و دینی در سال 79 بهعنوان «خادم قرآن» شناخته شد.
مهدی آذر یزدی، با آن که از آشفتگی و آشوبهای زندگانیاش رنج میبرد، با تنهایی خود میساخت و همواره در فضایی که دوست میداشت، سیر میکرد. او قدر کتاب و نوشتن را میدانست و موی خود را در این راه، سفید کرده بود. او بدرستی، فهمیده بود که عقل و اخلاق آدمی با خواندن کتاب و فراگرفتن علم و بالا بردن سطح آگاهی خود، کامل میشود؛ از اینرو، تنهایی و رنج و اندوه خاطر خود را با کتابخوانی و نوشتن میزدود و غمهای روزگار را برای خود به شادی و لذتهای معنوی تبدیل میکرد. زندگینامه خودنوشت او، بهترین سند و شاهد برای این مدعاست. مهدی آذریزدی تنها بود. تنهایی او هرچند طاقتفرسا بود؛ اما رازگوی خاموشی با خود داشت به نام «کتاب».
کتاب و نوشتن به او دلداری میداد و بار و سنگینی رنجها را برای او سبک میکرد. بهترین لذت برای آذریزدی، کتابخوانی بود. گرچه آذریزدی در جوانی به کارهای مختلف اشتغال داشته و رنج و بینوایی بسیار دیده بود، اما مطالعه پیگیر همیشه کتاب و نوشتن داستانهای ساده برای بچهها، اوقات ملالتبار او را به لحظههای خوش و لذتبخش تبدیل کرده بود.
مجموعه ده جلدی «قصههای تازه از کتابهای کهن» او درواقع او را به عنوان یک نویسنده متعهد و معتقد در تاریخ ادبیات ایران و کسی که نسبت به زبان، فرهنگ و ادب سرزمینش، احساس مسئولیت و وظیفه کرده، معرفی میکند. آنان که میپندارند، این نویسنده، غریب مانده است، بسیار در اشتباهند.
مهدی آذریزدی، پدر ادبیات کودک و نوجوان ما با آثاری که بهجا گذاشته و علاقهای که به کتابخوانی و نوشتن از خود نشان داده، توانسته زندگانی خود و همنوعانش را از غرق شدن در گرداب گناه، نادانی و فساد اخلاقی نجات دهد و آشنای ابدی ادبیات کودک و نوجوان ایران، باقی بماند.
زیستنامه این نویسنده متعهد و پرکار، خود همانند کتاب ارزشمندی است برای بهتر اندیشیدن، پند گرفتن و بهتر زیستن.
وقتی که کتابهای او را میخوانیم، در حقیقت مثل این است که با انسانی بزرگ و آموزگاری دلسوز، آشنا میشویم که ما را به تفکر و تامل در زندگانی و سعادتمند شدن، آماده میکند. عشق او را نسبت به کتاب میستاییم و برای روح پاک او، شادی میطلبیم.
پژوهشـگرادبیات
عبدالحسین موحد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام دکتر حسن رضاییمهر، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم از مهمترین نقش رئیس مکتب جعفری میگوید