اول «نیمرخ» بود، بعدها بقیه آمدند، اما هیچ‌کدام نیمرخ نشدند. اولی اصالت و هویت دیگری داشت. برنامه محبوب بسیاری از نوجوانان در دهه 70 دستش پر بود از ابداعات و خلاقیت‌ها. دکورش خاص و مجری‌اش راحت و صمیمی بود و حرف‌های تازه‌ای هم برای گفتن داشت. بقیه اما همه به همان راه نیمرخ رفتند و از این بابت هم به دل مخاطب ننشستند، چون پیش از آن نمونه اصیل و بهترش را دیده بودند.
کد خبر: ۸۱۲۷۳۳
نیمرخ‌ فراموش نمی‌شود

به تعبیری دیگر، همه برنامه‌های ترکیبی که بعد از برنامه موفق نیمرخ ساخته شد به نوعی کپی و عکس‌برگردانی بود از این اثر. نیمرخ به زبان نوجوانان دهه 70 سخن می‌گفت و دغدغه‌هایشان را به زبان ساده مطرح می‌کرد. یک نوع دیالوگ دوطرفه با مخاطبش برقرار کرده و می‌گفت و می‌شنید.

نیمرخ تا زمانی که کامیار اسماعیلی را به عنوان مجری به خود می‌دید‌ خوب بود، اما بعدها که امیرحسین مدرس و حسین رفیعی آمدند، عالی شد. این دو آن‌قدر با هم هماهنگ شدند که یکی از بهترین زوج‌های هنری تاریخ تلویزیون را تشکیل دادند.

بعضی از تکیه‌کلام‌های آنها مثل «موقشنگ» وارد ادبیات عامیانه شد و ماند تا به امروز. نیمرخ همان‌گونه که آمد، رفت؛ آهسته و بی‌سر و صدا. فراموش‌نشدنی است تماس‌های تلفنی‌ای که نوجوانان با این برنامه می‌گرفتند و التماس و تهدید می‌کردند توامان که اگر دیگر برنامه نسازند حلالشان نخواهند کرد.

نیمرخ اما مانند هر برنامه دیگری، بالاخره روزی باید می‌رفت که رفت و تنها خاطره‌ای خوش از خود برجا گذاشت. برنامه ترکیبی دیگری که طی این سال‌ها برای نوجوانان ساخته شده به نوعی زیر سایه نیمرخ هستند. این موضوع شاید بیشتر از آن‌که به ساختار محکم و حساب‌شده نیمرخ بازگردد به تقلید کور و همه‌جانبه این مجموعه‌ها مربوط باشد.

همه این برنامه‌ها می‌خواستند نیمرخ دیگری باشند با همان ویژگی‌ها و شاخصه‌ها، غافل از آن‌که حرف تازه‌ای باید تا بر جان و دل نوجوان بنشیند و از همه اینها مهم‌تر این نوجوان آن کودک بزرگ شده کم‌توقع و قانع دهه هفتادی نیست. نوجوان دهه 80 با اسلافش در یک دهه گذشته تفاوت‌های تربیتی و ذهنیتی فراوان و بنیادین دارد؛ همچنان که با اخلافش در دهه 90. شاید هم اصولا عمر و دوره ساخت برنامه‌هایی با چنین ترکیب و فرمول که چند نوجوان را در صحنه رها کنیم تا شیرین‌زبانی کنند و سر به سر هم بگذارند و تیکه بیندازند و جواب بگیرند، گذشته باشد.

دو عامل است که فعالان عرصه تولید برنامه برای کودکان و بخصوص نوجوانان را ظفر می‌دهد و در قله موفقیت می‌نشاند؛ اول، خلاقیت و نوآوری و حرف تازه‌ای داشتن برای گفتن و دوم به زبان روز جامعه با آنها سخن گفتن و البته شنیدن. نوجوان امروز باهوش است، شاید بیشتر از نسل‌های گذشته. حداقلش این است که به رسانه‌های مختلفی دسترسی و گزینه‌های بسیاری برای انتخاب در اختیار دارد. از نصیحت هم خوشش نمی‌آید. زیر بار امر و نهی هم که اصلا نمی‌رود. خودش هم یک‌پا مدعی است. نیمرخ را فراموش کنید. برای چنین نوجوانانی باید برنامه ساخت؛ البته کار سختی است، اما شدنی و ممکن.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها