نوع اجرا، طراحی صحنه، تصویربرداری، گزارشها و... همگی متفاوت بود و ساختار و محتوای این برنامه به طور کل جدید بود و این بشدت مورد توجه قشر نوجوان قرار گرفت و من دوست داشتم پس از پایان برنامه نیمرخ یک برنامه دیگر با مقیاس و هدفی جلوتر ساخته و پخش شود، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و در ادامه همه برنامهها ساختار و محتوای نیمرخ را دنبال کردند و کار تازهای تا امروز دیده نشده است. بنابراین میتوان از برنامه نیمرخ بهعنوان یک نقطه روشن اما تنها در جریان برنامهسازی برای نوجوانان نام برد. این را که چرا تهیهکنندگان نیمرخ بهدنبال ساخت قسمتهای بعدی برنامه نرفتند، نمیدانم و فقط میتوانم افسوس بخورم چرا این اتفاق نیفتاد.
مهمترین نکتهای که برای من در آن سالها بسیار ارزشمند و مهم بود ارتباط نسل نوجوان با محتوای نیمرخ بود. آنها هم بازیگران و مجریان برنامه را دوست داشتند و هم حرفهایی که گفته میشد و در کنار نوجوانان، جوانان و حتی پدر و مادرها نیز با این برنامه ارتباط برقرار کرده بودند و اگر برنامهای بتواند ذائقه قشر کثیری از مردم را با خود همراه کند به یقین قابل احترام است.
معتقدم افرادی که برنامه میسازند باید به اقتضائات زمان آگاهی داشته باشند نه آنکه با توجه به نوع ذائقه خودشان برای نوجوان برنامه تولید کنند. هر مقطعی در هر دوره و بازه زمانی اقتضائات خودش را دارد. نوجوانان امروز دنیای بسیار متفاوتی حتی با یک نسل قبل دارند.
دنیای امروز مدام در حال تغییر است و میتوان گفت با ده سال گذشته و حتی با پنج سال پیش تفاوت کرده است، بنابراین نمیتوان برای نوجوان امروز همان نسخهای را پیچید که برای نوجوان آن سالها میپیچیدیم. ما بچههای دوره دوچرخه یاماها هستیم اما نوجوانان و کودکان این روزها را میتوان بچههای دوره اینترنت و بازیهای رایانهای و امکانات رسانهای و ارتباطی بیشماری که وجود دارد، دانست. مثلا پسر دوازده ساله من اطلاعاتی از اتفاقات و جریانهای دنیا دارد که من ندارم.
متاسفانه مدیران خود را درگیر ماجراهای اداری کردهاند و من کم دیدهام مدیری را که با شرایط روز کاملا آشنا باشد و این یعنی آفت. بههمین دلیل میبینیم برنامهها بسختی با استقبال چشمگیر بینندهها روبهرو میشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد