فقط بگو نه!

بچه که بودم تلویزیون برنامه کودکی را نشان می‌داد به اسم «فقط بگو نه.» کل محتوای این برنامه آموزش گفتن نه به درخواست‌های نامعقول دیگران بود؛ برای این‌که بچه‌ها یاد بگیرند که نه گفتن بی‌ادبی نیست و وجود و هویت خودشان از همه چیز و همه‌کس مهم‌تر و باارزش‌تر است. حالا اما هنوز هم که هنوز است بسیاری از ما، قدرت نه گفتن نداریم. خیلی از ما در مقابل درخواست‌های دیگران جانب تعارف را می‌گیرم و به بهانه احترام، به خواسته‌هایشان بله می‌گوییم. اما زندگی امروز ما پردغدغه‌تر از این حرف‌هاست؛ دشوارتر از این‌که وسط مسئولیت‌های زندگی خودی، مسئولیت خواسته‌های دیگران را هم به‌عهده بگیریم.
کد خبر: ۸۰۶۹۰۰

ذات تعارفی ما ایرانی‌ها دشمن نه گفتن‌مان است! این‌که سخت‌مان می‌شود این کلمه دو حرفی ساده را در مواقع لازم بر زبان بیاوریم و خلاص شویم! ما خیلی وقت‌ها نه گفتن را مصداق بارز بی‌احترامی می‌دانیم و برحسب عادت، دیگران هم، نه گفتن‌هایمان را به پای بی‌ادبی‌مان می‌نویسند. هیچ‌کس اما به این فکر نمی‌کند که نه گفتن، آن هم از سر دلیل و منطق، بی‌احترامی که نیست هیچ، بلکه کاملا هم موجه است. تا به امروز خیلی‌ از ما چوب تعارف‌های بیخودی را خورده‌ایم و از قبول کردن‌های اجباری لطمه دیده‌ایم. خیلی از ما برای این‌که به دل بقیه راه پیدا کنیم، از خواسته‌های منطقی‌مان پا پس کشیده‌ایم و خیلی وقت‌ها اسمش را گذاشته‌ایم احترام یا ازخود گذشتگی.

عادت به نه گفتن نداریم و به جای آن بعد از دادن جواب مثبت به درخواست‌های غیرمنطقی اطرافیان، کلی پشت سرشان غیبت می‌کنیم و حرف درمی‌آوریم. عادت به نه گفتن نداریم و تمام سختی‌ها را یک‌تنه به جان می‌خریم و آخرش از فرط خستگی نیست و نابود می‌شویم.

دنیای تعارفی ما، تا آنجا که آزادی عمل و قدرت انتخابمان را از بین نبرد، خوب و بجاست اما وقتی این تعارفات و رودربایستی‌ها زندگی معمول‌مان را مختل کند به مفت هم نمی‌ارزد. زندگی شهرنشینی امروزمان آن‌قدر درگیری‌های رنگ و وارنگ دارد که جایی برای تعارفات قدیم نمی‌گذارد. نه این‌که فرهنگ احترام و احترام‌گذاری از بین رفته باشد، نه این‌که کمک کردن و یاری‌رساندن به این و آن بد باشد، اما وقتی قبول یک درخواست مساوی با درمنگنه‌گذاشتن خود و خانواده مان باشد، همان بهتر که با نه گفتن رفع و رجوع شود.

مهمانی‌دادن‌های آنچنانی، دوستی‌های یک‌طرفه، فداکاری‌های بی‌حد و حصر و از خودگذشتگی‌های نابجا، همه و همه مصداق همان وقت‌هاست که به قولی نه لازم می‌شویم! همان وقت‌ها که باید نیم‌نگاهی به وضعیت جیبمان، وضعیت کار و بارمان، وضعیت زمانی و توانایی‌هایمان بیندازیم. این روزها دیگر مثل قدیم نیست، بله گفتن‌های هول‌هولکی گاهی آن‌قدر دردسرساز است که تا مدت‌ها زندگی‌‌مان را متشنج و پردست‌انداز می‌کند.

همین امروز که پیشنهادی داشتید، چه کاری باشد، چه مالی و چه حتی یک همفکری ساده، کمی بیشتر با خودتان فکر کنید، اگر بله گفتن به درخواست، طوق مسئولیت جبران‌ناپذیری را به گردنتان می‌اندازد، با احترام، یک نه بگویید و خلاص شوید!

مریم تجلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها