به این ترتیب مشخص شد پاسخ ندادن یمنیها و انصارالله به حملات عربستان نه از روی ضعف و ناتوانی، بلکه کاملا براساس حکمت و درایت و محصول یک استراتژی بوده است.
حال پرسشی که این روزها در پی حملات موشکی و توپخانهای یمنیها علیه عربستان مطرح میشود این است که آیا صبر استراتژیک یمنیها تمام شده و اگر چنین است، چه عواملی در این تحول راهبردی تاثیر گذار بوده است؟
در پاسخ به بخش اول پرسش میتوان گفت شواهد موجود بهظاهر از پایان صبر استراتژیک یمنیها حکایت دارد؛ زیرا یمن برای اولین بار از موشک دوربرد اسکاد برای هدف قرار دادن پایگاه هوایی خالد واقع در شهر «خمیس مشیط» استفاده کرد که در 102 کیلومتری مرز یمن قرار دارد و عربستان با وجود برخورداری از موشکهای پاتریوت نتوانست آن را قبل از اصابت به هدف در هوا منفجر کند.
همچنین نیروهای یمنی دستکم پنج موشک به سمت تاسیسات شرکت نفتی آرامکو شلیک کردند. این در حالی است که استفاده از موشکهای برد کوتاه به تاسیسات نظامی عربستان در مرز یمن نیز ادامه دارد که از جمله آنها میتوان به پایگاه نظامی الدخان یا پایگاه نظامی العشه اشاره کرد.
بر این اساس مشخص میشود یمنیها برخلاف ماههای اول جنگ دیگر نمیخواهند در برابر حملات هوایی عربستان سکوت کنند و پاسخ به این حملات را در اولویت خود قرار داده اند اما با این حال یمنیها برخلاف عربستان همچنان خود را به رعایت اصول و قواعد جنگ متعهد و ملتزم میدانند و تنها اهداف نظامی عربستان را مورد هدف قرار میدهند.
اما در پاسخ به اینکه چرا یمنیها بعد از حدود دو ماه صبر و مدارا در نهایت پاسخ متقابل به حملات هوایی عربستان به اهداف غیرنظامی را با هدف قرار دادن تاسیسات و اهداف نظامی این کشور در دستور کار خود قرار داده اند،به چند عامل میتوان اشاره کرد: نخست استمرار بیوقفه حملات هوایی عربستان در دو ماه و نیم گذشته است که تاکنون حدود 3000 کشته، نزدیک به 10هزار زخمی و بیش از یک میلیون آواره برجای گذاشته است.
طبق گزارشهای سازمان ملل در حال حاضر نزدیک به 20 میلیون نفر از مردم این کشور یعنی 80 درصد جمعیت به غذا نیاز دارند.
علاوه بر اینها ده هزار خانه به طور کلی ویران و حدود ده هزار باب دیگر آسیب دیده است و در مجموع تجاوز نظامی عربستان به یمن و استفاده از راهبرد زمین سوخته در سطح گسترده، در مجموع پاسخ به حملات عربستان را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرده بهگونهای که عشایر مرزی یمن حتی قبل از ارتش و نیروهای انصار الله برای پاسخ به حملات عربستان دست به کار شدند.
این اوضاع از جمله شاخصهایی است که نشان میدهد تجاوز هوایی عربستان به یمن برخلاف تصور دولتمردان بیتجربه و تازه به دوران رسیده سعودی نتیجه عکس داده و همه مردم یمن را علیه عربستان بسیج کرده و بیش از پیش بیاعتمادی و بدبینی یمنیها را برانگیخته است.
دوم این که شرایطی که در ابتدای جنگ، انصارالله را به اتخاذ رویکرد «صبر استراتژیک» واداشت تا حدود زیادی تغییرکرده است؛ زیرا در آغاز جنگ، عربستان در پی تشکیل ائتلاف منطقهای و بینالمللی بود و به همین منظور میخواست حوثیها و انصارالله را تهدیدی برای منطقه و جهان معرفی کند و بنا بر این اگر در آن مقطع یمنیها به حملات عربستان پاسخ میدادند به طور غیرمستقیم به اهداف عربستان در تشکیل ائتلاف کمک کرده بودند، اما اکنون که تلاشهای عربستان در این زمینه به شکست انجامیده و از سوی دیگر اهداف ضد انسانی و ضد صلح عربستان برای جامعه جهانی آشکار شده، یمنیها از کمیتههای انقلابی به رهبری انصار الله گرفته تا ارتش یمن، زمینه را برای پاسخ به حملات عربستان مناسب دیده اند.
سوم این که 14 ژوئن برابر با 24 خرداد برای مذاکرات صلح ژنو پیشبینی شده و با توجه به اینکه عربستان با تبلیغ پیروزی نظامی در جنگ درصدد تحمیل طرح سیاسی مورد نظر خود در این مذاکرات بوده است بنابراین کمیتههای انقلابی به رهبری انصارالله و حوثیها نیز با استفاده بموقع از کارت حملات تلافیجویانه هوشمند خود به اهداف نظامی عربستان، ضمن خنثی کردن تبلیغات عربستان، موقعیت مقتدرانهای را برای خود در مذاکرات آینده ژنو ترسیم کردهاند و از این دید حملات تدافعی یمنیها میتواند قدرت چانه زنی آنها را در مذاکرات ژنو تقویت کند و امکان تبدیل پیروزیهای نظامی به دستاوردهای سیاسی را برای آنها فراهم سازد.
احمد کاظمزاده - کارشناس خاورمیانه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد