تاریخ ثابت کرد میتوان در عین دینداری و تهذیب نفس، به تهذیب اجتماع نیز دعوت کرد ؛ ندایی که همچنان «خمینیدوستان» عالم را گرد هم میآورد و بر مبنای آن چشم به تشکیل تمدن اسلامی داشته و دارند. فریاد انقلاب امام، به قدری گسترده و پایدار بوده است، که ظالمان و بهرهکشان را از همان ابتدای تشکیل انقلاب تا به امروز به تحیر و تزلزل وا دارد.
از شرق تا غرب عالم به یاد دارند که امام فروپاشی نظام شوروی سابق و تدفین آن در موزههای تاریخ معاصر را وعده داده بود. این همان اندیشه جاودان است که در این سالها خاورمیانه را به مهد قیام علیه استعمار و استثمار بدل کرده است.
اندیشه امام برخلاف بسیاری از نظامهای رایج و با تأسی از حکومت علوی هیچگاه در پی آن نیست که با احاطه حاکم در کاخ زر و زور میان او و مردمش اختلاف اندازد و شکاف ایجاد کند. گفتوگوی ولی و مولی و محبت دوجانبه آن دو ضرورت یک حکومت اسلامی است؛ محبتی که بنا بر گفته امام «فهمیده»ها را الگوی رفتاری مسیر جامعه میسازد.
در قاموس امام، اسلام همواره سیاسی خواهد بود. از میان جمع کثیر «قاعدین» زمان حکومت طاغوت که اسیر مغالطه آشکار «روحانی سیاسی لاجرم آلوده است» بودند، تنها او بود که به نیرنگ «استخدام دین در مسیر معاویهمآبیهای حکومت رضاشاه و محمدرضا شاه» پیبرد.
فرهنگ قرآنی امام همواره «داعی بحق» پرورش میدهد. در مقابل، اهل تکاسل، تغافل و هراس، دینشان را فقط در سجادههای کنج اتاقشان تعریف میکنند و بس. هراس از برخورد با موانع، هیچگاه مانع تشکیل حکومت اسلامی نیست، بلکه در اندیشه امام باید با موانع مقابله کرد؛ موانعی که گاهی در لباس تحجر و تکبر و عجب ـ که امام را بیش از همه اینان آزردند ـ بروز میکند و به تعبیر قرآن، مشی آنانی است که پیشاپیش نبی خدا حرکت میکنند. گاهی نیز در پوشش قانونگریزی و بیمسئولیتی با این توجیه که «مصلحت ایجاب میکند»؛ حال این که پیشاپیش باید مجری و مجرای مصلحت را تشخیص داد نه این که «هرکس» مستبدانه مصلحت بداند و مصلحت براند.
اندیشه امام بر پایه امت میانهرو اسلامی (امة وسطا ...) بنا شده که از قالبسازیهای بیمحابا و غیرعقلانی و نیز قانونگریزیها، بیزار است.
روش امام ـ همان گونه که گفت ما به شرط غلبه قیام نمیکنیم ـ چون آبای معصومش، هیچگاه منش وی چیرهجویی نبود. بروز اسلام رحمانی و فتح قلوب انسانهای آزاده، یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب است که در شرایط فعلی جهان، با معرفی صحیح و حسابشده آن، میتوان در مقابل تفکرات داعشی و طالبانی ایستادگی کرد.
اسلام شیعی همواره مشتاق بحث و استدلال بوده است و از همین منظر امامخمینی، حوزه و دانشگاه را سنگر تولید علم میداند. در هر اجتماع، اگر روزی فرارسد که علماندوزی عملی فرعی و درجهچندم محسوب شود، باید منتظر افول مسیر پیشرفت نیز نشست. امام خمینی ثابت کرد در اوج عرفان و شعر میتوان مرجعیت فقهی شیعه را نیز بهعهده داشت و در اوج عطوفت و مهربانی، مستحکم و باصلابت به ارزشها پایبند بود.
امروز اما باید چشم به تربیت خمینیها داشت و اگر همچنان یاد و اندیشه امام پایدار است، باید دانست برای خمینیشدن، باید سالها خمینی بود.
* جملهای از امام خمینی (ره)
سید ابراهیم اصغری / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد