باشگاه‌های ورزشی کارکردهای اجتماعی خود را فراموش کرده‌اند

ارزش افزوده ورزش

پیشوند فرهنگی در برابر نام باشگاه‌های بزرگ ورزشی در کشور ما حکایت از کارکردهایی دارد که می‌تواند بخشی از آن اجتماعی تلقی شود.
کد خبر: ۸۰۳۶۷۰
ارزش افزوده ورزش

هر چند ورزش مقوله‌ای اجتماعی است و بسیاری از مفاهیم آن همچون هواداری و استعدادیابی در پیوند با اجتماع تعریف می‌شود، اما توجه به کارکردهای اجتماعی ورزش و بویژه باشگاه‌های ورزشی موضوعی است که چندان در کشور مورد توجه قرار نگرفته است.

بی‌توجهی به هدفمندسازی کارکردهای اجتماعی ورزش دست جامعه را از یکی از مهم‌ترین ابزارها در هویت بخشی و راهبری نسل جوان کوتاه می‌کند.

پایه‌گذاری ابعاد اجتماعی ورزش در مدارس

برخی کارشناسان معتقدند قرار دادن ورزش ذیل مقوله فرهنگ، جفا در حق ورزش است. کاظم اولیایی مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال یکی از این افراد است که اعتقاد دارد: ما در مورد خیلی از مقولات اجتماعی ستم روا داشته‌ایم. یکی از اینها ورزش است که در طول تاریخ به عنوان یک مقوله فرهنگی و البته فرهنگساز تلقی شده است.

وی به وامداری رفتارهای جوانمردانه به خصلت پهلوانی اشاره می‌کند و می‌افزاید: ورزش باستانی یکی از تاریخی‌ترین و اجتماعی‌ترین ورزش‌های کشور است و ورزشکاران این رشته در شهر و محل به عنوان پهلوان شناخته می‌شدند و تکیه‌گاه اخلاقی و فرهنگی جامعه بر این پهلوانان بود. در واقع زمانی خصلت پهلوانی بخشی از فرهنگ جامعه بود، اما امروز این مقولات در محیط‌های ورزشی فانتزی شده و با تغییر مسئولیت‌ها، لوث شده است.

اولیایی با بیان این‌که قرار گرفتن ورزش ذیل مقولات فرهنگی، جفا در حق ورزش است، خاطر نشان می‌کند: به طور مثال در مجلس، کمیته ورزش، جوانان و خانواده زیرمجموعه کمیسیون فرهنگی است؛ یعنی در مجلس نیز این نگاه وجود دارد که ورزش زیرمجموعه کار فرهنگی است. در حالی که نه تعریف درستی از فرهنگ داریم و نه از ورزش.

او با تاکید بر لزوم بازنگری در تعاریفی از این دست می‌گوید: جدا شدن ورزش حرفه‌ای و ورزش همگانی در دنیا نشان‌دهنده ارتباط مستقیم ورزش حرفه‌ای با مسائل اقتصادی و نگاه به آن به عنوان یک شغل و ممر درآمد است. در حالی که در کشور ما ورزش همگانی به عنوان یک اصل فرهنگساز مورد بی‌توجهی قرار گرفته و ورزش حرفه‌ای زیر ذره‌بین می‌رود و همه مشکلات آن را که ممکن است به فرهنگ عمومی جامعه لطمه بزند، در معرض دید قرار می‌دهیم.

اولیایی توجه به ورزش در مراکز آموزشی را یکی از دلایل افت کارکردهای اجتماعی ورزش ذکر می‌کند و معتقد است: طرح جامع ورزش با دسته‌بندی هر بعد از فعالیت‌های ورزشی بر مبحث آموزش تاکید ویژه دارد. این موضوع یکی از کارکردهای اجتماعی ورزش است که در دنیا نیز پذیرفته شده است در حالی که ورزش در مراکز آموزشی ما به هیچ‌وجه جدی گرفته نمی‌شود و اهمیتی همپای دیگر دروس ندارد.

وی با بیان این‌که در مدارس و مراکز آموزشی ورزش به عنوان یکی از ابعاد پرورش مطرح است، می‌گوید: می‌توان با آموزش ورزش در سنین پایین به کودکان و نوجوانان علاوه بر ایجاد روحیه کار جمعی، کودک را با خصلت‌های جوانمردانه و پهلوانی آشنا کرد.

مدیرعامل اسبق استقلال به آموزش ورزش در سنین بالاتر اشاره و اظهار می‌کند: نمی‌توان مفاهیم انسانی و اجتماعی ورزش را در نوجوان یا جوان نهادینه کرد که از کودکی با این مفاهیم آشنا نشده است.

وی بی‌توجهی به مفاهیم اخلاقی و انسانی و استفاده از کارکردهای اجتماعی ورزش در مدارس و مراکز آموزشی را از دست دادن فرصت طلایی می‌داند و تاکید می‌کند: برای بهره‌وری اجتماعی ورزش باید روی معلمان و مراکز آموزشی تمرکز و با بازتعریف ورزش امکان هدفمندسازی و بسامانی این کارکردها را فراهم کرد.

تاثیرگذاری اجتماعی با مشوق‌های دولتی

نگاه دیگری نیز در زمینه کارکردهای اجتماعی ورزش وجود دارد. نگاهی که کار باشگاه ورزشی را تمرکز بر ورزش به صورت حرفه‌ای می‌داند و چندان وقعی به فعالیت‌های اجتماعی و عمومی نمی‌نهد.

مهرزاد خلیلیان، مدیرعامل باشگاه فولاد مبارکه سپاهان ماموریت یک باشگاه ورزشی را تمرکز بر ورزش حرفه‌ای می‌داند و می‌گوید: پرداختن به جنبه‌های اجتماعی ورزش و فرهنگسازی عمومی در زمینه گرایش به ورزش به عهده ارگان‌های دیگر متولی سلامت مانند شهرداری‌ها، دانشگاه‌های علوم پزشکی و دولت است و در هیچ جای دنیا نیز مرسوم نیست که باشگاه حرفه‌ای به جای پرداختن به امور قهرمانان به مواردی مانند ورزش همگانی روی آورد.

او به مشکلات قانونی در این زمینه اشاره می‌کند و می‌افزاید: زمانی که خانواده‌ها امکان حضور در ورزشگاه‌ها را نداشته باشند کمتر می‌توان به دنبال کارکردهای اجتماعی ورزش بود.

خلیلیان به حضور زنان در ورزشگاه‌ها در رشته هندبال اشاره و خاطرنشان می‌کند: حضور زنان در این ورزشگاه‌ها بسیاری از مشکلات اخلاقی مانند ناسزاگویی و موارد غیراخلاقی را کاهش داد. این را در ورزشگاه‌های ترکیه نیز بوضوح مشاهده کردیم که حضور خانوادگی هواداران تا چه حد می‌تواند در ایجاد جو مناسب در ورزشگاه و شرایط مطلوب موثر باشد. وی با بیان این‌که هواداری بخشی از ورزش است، ادامه می‌دهد: ما از اصل کار غافل ماندیم و به جای فرهنگسازی برای نوجوانان و پرداختن به موضوعات مهم، چنان درگیر مسائل فرعی شدیم که نتوانستیم به مسائل بزرگ‌تر بپردازیم. به اعتقاد خلیلیان مساله‌سازی‌هایی که برای باشگاه‌ها می‌شود آنها را از کارکردهای اجتماعی باز می‌دارد و می‌گوید: موضوعاتی مانند مالیات، سربازی و دعواهای حقوقی چنان فکر باشگاه‌ها را درگیر می‌کند که از کارهایی مانند هویت‌بخشی به هواداران و تاثیرگذاری‌های اجتماعی غافل می‌مانند.

مدیرعامل باشگاه فولاد مبارکه سپاهان با اشاره به کمک‌هایی که دولت می‌تواند به باشگاه‌ها در این زمینه کند، ادامه می‌دهد: در کشوری مانند ترکیه دولت به دادن وام‌هایی با بهره 4 درصد بخشی از مشکلات مالی و اقتصادی باشگاه‌ها را رفع و دست آنها را برای پرداختن به مسائل اجتماعی باز می‌کند. ارائه مشوق‌های اینچنینی به باشگاه‌های ایرانی نیز می‌تواند آنها را به انجام چنین اقداماتی ترغیب کند.

باشگاه‌ها توجهی به مقولات اجتماعی ندارند

بیژن ذوالفقارنسب یکی از پیشکسوتان تحصیلکرده ورزش ایران نیز بر بی‌توجهی باشگاه‌های ورزشی به کارکردهای اجتماعی صحه می گذارد.

او نبود باشگاه به معنای واقعی کلمه و بر اساس تعاریف استاندارد را یکی از مشکلات ورزش می‌داند و می‌گوید: در کشور ما بسیاری از باشگاه‌ها نمی‌توانند به معنای واقعی باشگاه تلقی شوند. به طور مثال در تهران بجز باشگاه آرارات، باشگاه فوتبال دیگری در زمینه سایر ورزش‌ها سرمایه‌گذاری جدی نکرده است.

وی با بیان این‌که وقتی از باشگاه سخن می‌گوییم منظور باشگاهی است که در زمینه چند ورزش فعالیت دارد، ادامه می‌دهد: این همان تعریفی است که در زمینه دانشکده و دانشگاه به کار می‌رود. دانشگاه مجموعه‌ای از چند رشته و دانشکده است و مفهومی اعم از دانشکده دارد.

این استاد دانشگاه معتقد است این تعریف باید در مورد باشگاه نیز صدق کند و می‌افزاید: بیشتر باشگاه‌ها در ایران به یک رشته می‌پردازند و تحت مدیریت غیرتخصصی دولتی اداره می‌شوند؛ بنابراین نمی‌توانند کارکردهای اجتماعی خود را بویژه در زمینه ایجاد همبستگی و وحدت اجتماعی بدرستی انجام دهند. وی ایجاد همبستگی اجتماعی، ایجاد شور و شوق اجتماعی و کنترل مسائل اساسی روانی هواداران را از جمله کارکردهای اجتماعی باشگاه‌های ورزشی ذکر و خاطرنشان می‌کند: یک باشگاه ورزشی استاندارد می‌تواند با کم‌کردن انرژی منفی هواداران برای همبستگی ملی بین اقشار مختلف جامعه فعالیت کند، زیرا طیف وسیعی از مسابقات باشگاه‌ها بعد ملی دارد و می‌توان از آن برای انسجام اجتماعی بهره گرفت.

ذوالفقارنسب معتقد است باشگاه‌های ایرانی نتوانستند تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی لازم را بین مردم جامعه داشته باشند و می‌گوید: متاسفانه کادر مدیریتی حتی در باشگاه‌های بزرگی مانند استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی نتوانستند با جامعه تماشاچیان ارتباط درستی برقرار کنند و در زمینه اجتماعی اثرگذار باشند.

وی ضعف مدیریتی را دلیل آن می‌داند و می‌افزاید: بیشتر باشگاه‌های ما اسامی صحیحی دارند و به عنوان باشگاه‌های فرهنگی ـ ورزشی شناخته می‌شوند، اما اگر از این باشگاه‌ها فهرستی از اقدامات فرهنگی مطالبه کنید شاید نتوانند یک برگه هم ارائه دهند، مگر برخی باشگاه‌های نظامی که در مناسبت‌های خاص چند مراسم سینه‌زنی یا مولودی‌خوانی برگزار کرده‌اند.

وی با بیان این‌که من باسابقه بیش از 30 سال در این ورزش تاکنون هیچ اقدام تاثیرگذار فرهنگی و اجتماعی از باشگاه‌های مطرح و بزرگ ندیده‌ام، تاکید می‌کند: متاسفانه باشگاه‌های ایرانی فرصت پرداختن به مقولات فرهنگی و اجتماعی را ندارند و از کارکردهای اجتماعی که می‌توانند داشته باشند، مغفول مانده‌اند.

الیزا ذوالقدر / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها