وی در سفر دوم خود به اروپا در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی در بروکسل بلژیک یک دستگاه اتومبیل کالسکهای خریداری کرد و در سال ۱۲۸۰ هجری شمسی برابر با ۱۹۰۱ میلادی، به ایران آمد که با زغالسنگ کار میکرد.
مظفرالدینشاه قاجار در نخستین سفر خود به اروپا دو دستگاه اتومبیل از نوع «رنو» خریداری کرد. این دو دستگاه اتومبیل که در ماه آگوست ۱۹۰۰ (مرداد ماه ۱۲۷۹) به ایران رسید، از نخستین خودروهایی بود که به ایران وارد شد. تنها راه اتومبیل رو در آن زمان در ایران، راه گیلان بود که به وسیله روسها ساخته شده بود و به دست مأموران روسی هم اداره میشد.
این اتومبیل را که به صورت یک کالسکه بخار بود؛ پس از آخرین سفر مظفرالدینشاه به فرنگ، در بندر انزلی با تحمّل مشکلات زیاد از کشتی پیاده کردند و به راه انداختند.
شاه میخواست با اتومبیل تا قزوین بیاید، اما همین که ملازمان و همراهان او دردسرهای گردنه ملاعلی و آبترش و منجیل را یادآوری کردند، منصرف شد و به جای کالسکه بخاری به کالسکه اسبی نشست و قرار شد کالسکه بخار را راننده بلژیکی بدون مسافر به تهران بیاورد. اتفاقا راننده که به راههای پرپیچ و خم رشت تا قزوین و تهران آشنا نبود، در گردنه ملاعلی تصادف کرد و کالسکه بخار درهم شکست. شاه با کالسکه اسبی به تهران رسید و کالسکه بخار را با گاری به تهران آوردند تا تعمیر کنند.
بهدلیل اینکه کوچه و خیابانهای تهران آن روز برای حرکت اتومبیل مناسب نبود، این خودرو قادر به حرکت در شهر نبود و فقط اغلب روزها در میدان مشق به دستور مظفرالدینشاه بهوسیله راننده فرانسوی آن یعنی موسیو وارنه به حرکت درآمده و موجب حیرت و شادی مردم میشد. مردم ایران در ابتدا به این وسیله نوظهور لقب گردونه بخار داده بودند.
همزمان با مظفرالدین شاه، حاجحسین آقای امینالضرب هم که اولین کارخانه برق را به تهران وارد کرده بود، یک اتومبیل به ایران وارد کرد.
بعد از مظفرالدینشاه، محمدعلیشاه هم از کارگزاران خواست تا یک اتومبیل برایش بخرند. اتومبیل او بدون اشکال از گردنههای گیلان گذشت و به تهران رسید. روزی که وی به دیدار یکی از خواهران خود میرفت، کالسکه اسبی خواست.
میگویند آن روز همین که شاه خواست سوار کالسکه شود یک نفر عطسه کرد و شاه آن را به فال بد گرفت و از سواری با کالسکه اسبی منصرف شد او کالسکه را خالی با شاطرها جلو فرستاد و خودش سوار اتومبیل شد، کالسکه شاه و همچنین اتومبیل وی از میدان توپخانه به خیابان اکباتان پیچید که ناگهان در جلوی عمارت مسعودیه (نزدیک بهارستان) بمبی به سمت خیابان پرتاب شد. جمعی از شاطرها و کالسکهچیها و سوارها کشته و زخمی شدند و شاه که در اتومبیل بود سالم ماند.
احمد شاه قاجار، سومین شاه ایران است که سوار شدن بر ماشین را تجربه کرد. نقل است ناصرالملک که مدتها در انگلستان و فرانسه زندگی کرده بود هنگام انتصاب به مقام نیابت سلطنت برای احمد شاه خردسال یک دستگاه اتومبیل را به هزینه دولت ایران از اروپا خریداری کرد. این اتومبیل راهی تهران شد و مورد استفاده دربار قرار گرفت.
غیر از دربار قاجار، سیاحان اروپایی نیز اتومبیلهایی را وارد ایران کردند، لیکن بعدها در میان سیاستمداران و ملاکان بزرگ و تجار سرشناس بخصوص تجار بوشهری همچون حاج امین التجار و معین التجار بوشهری و دیگر تجار یزدی، شیرازی و کرمانی خرید اتومبیل باب شد و به نوعی نشانه اشرافیت و چشم و همچشمی تجار از هم میبود.
اولین سانحه رانندگی که خاطرهاش در یادها مانده است مربوط به حادثهای است که سال 1305 برای غلامحسین درویش از چهرههای ماندگار موسیقی ایران رخ داده است. این رویداد زمانی اتفاق افتاد که خودرو تازه به ایران آمده بود. چند نفری از اعیان در تهران اتومبیل داشتند و به زحمت تعداد خودروها به 50 دستگاه میرسید. دریافت گواهینامه آن زمان مرسوم نبود و رانندهها عمدتا ناشی بودند و از سوی دیگر قوانین راهنمایی و رانندگی نیز وجود نداشت.
درویش شب چهارشنبه 2 اسفند 1305 از یک محفل موسیقی خارج شد و برای رفتن به خانه درشکهای با دو اسب کرایه کرد. درشکه نمره 159 حامل درویشخان از خیابان امیریه به سمت شمال در حال حرکت بود. حسن درشکهچی در فکر و خیالات خود بود که ناگاه با خودروی فوردی برخورد کرد.
شوفر فرنگی این خودرو بیاحتیاطی کرد و به اسبهای درشکه زد. اسبها در جا میمیرند و تکان سختی که به درشکه وارد میآید باعث میشود درویش از آن به بیرون پرتاب شود و با سر به زمین بخورد.
پیکر نیمهجان او توسط مردم به بیمارستان نظمیه که بهترین بیمارستان آن زمان تهران بود، منتقل شد و پزشکان برای بهبود حال این استاد موسیقی تلاش زیادی کردند، اما بعد از گذشت 5 روز درویش 54 ساله دار فانی را وداع گفت.
پس از این واقعه سرتیپ درگاهی، آییننامهای به نام نظامنامه درشکههای عمومی تهیه کرد و نخستین نظامنامه عبور و مرور تدوین شد. در این نظامنامه تمامی مقررات مربوط به رانندگی انواع وسایل نقلیه درج شده بود که تنها ۲۰ رقم از علائم راهنمایی و رانندگی را در برمیگرفت. در این سال گواهینامهها نیز درجهبندی شده و 3 نوع گواهینامه صادر شد. وزیر الوزرا نیز بعد از آن دستور داد اداره پلیس نظمیه، شعبهای به نام «وسایط ناقله» تاسیس کند و مقر آن در خیابان باب همایون باشد.
اولین افسر آزمایش رانندگی که نام و امضای او در پای اوراق رانندگان زمان قاجاریه وجود دارد به زبان فرانسه نوشته شده است شخصی بهنام مسیوکلین بود که بعد از وی این سمت به ناصرخان انشاء اولین متخصص نظمیه محول شد. همچنین اولین آیین نامه رانندگی در زمان و ستد اهل سوئدی تهیه وتنظیم شد.
یکی از کارهای او ترجمه، تنظیم نظامنامه و آیین نامه قید شده است که راننده هنگام روز در شهر و اماکن پرجمعیت ضمن حرکت از سمت راست باید با سرعت 15 کیلومتر در ساعت و در خارج شهر 25 کیلومتر در ساعت و شبها با ساعتی 10 کیلومتر براند یا اینکه در موقع نزدیک شدن به حیوانات از قبیل اسب و قاطر که طبعا از صدای ماشین وحشت دارند از سرعت اتومبیل خود بکاهند و آرام حرکت کنند تا باعث وحشت و رم کردن حیوانات نشوند.
در ۱۳۰۹ هجری شمسی، اداره تشکیلات نظمیه مملکتی، قانونی در ۳۸ ماده تنظیم کرد. آنچه مسلم است اینکه مواد این آیین نامه براساس اتومبیلهای آن روز تنظیم شده و بسیاری از مفاد آن جالب توجه است. براساس این آیین نامه شوفر اتومبیلها ملزم به رعایت برخی نکات می شدند که تا به آن روز مورد توجه نبود. از جمله مواد این آیین نامه عبارتند از:
1 ـ اوراقی که رانندگان باید همیشه داشته باشند، عبارت است از تصدیق اداره نظمیه و تصدیق مالکیت (یا سواد تصدیق مالکیت) قبوض مالیات و چنانچه اتومبیلی که میرانند کرایه یا کامیون باشد، ورقه معاینه نیز همراه آنها باشد.
2ـ هر اتومبیل باید دارای پنج پلاک باشد.
الف) پلاک کارخانه اتومبیل
ب) پلاک اسم و آدرس صاحب اتومبیل
پ) نمره عقب
ج) نمره جلو
د) پلاک مالیات که به نمره جلوی اتومبیل نصب خواهد شد.
3ـ در موقع حرکت دادن ماشین، اولین وظیفه راننده این است که دست خود را بیرون آورده تا اتومبیل های عقب و همچنین مردم بدانند که قصد شروع حرکت دارد.
4ـ موقعی که راننده بخواهد داخل کوچههای سمت چپ شود اول بوق می زند و در عین حال که مطابق نیم دایره بزرگی میچرخد، دست خود را از اتومبیل بیرون آورده و مواظب طرف راست باشد.
5 ـ در شهر استعمال بوق هایی که صدای سوت یا صدای نکره دارند، قدغن است.
6 ـ حرکت از عقب به کلی ممنوع و قدغن است.
7ـ عبور از وسط دستجات نظامیان و همچنین دستجات شاگردان مدارس و نیز از دسته تشییع جنازه قدغن است. آنچه آمد موادی از آییننامه ۳۲ مادهای اداره تشکیلات نظمیه مملکتی بود که برای اولینبار تنظیم شد. در تنظیم این آییننامه، تمامی قوانین اتومبیلرانی در خیابان های دیگر مملکت مورد مطالعه قرار گرفت و براساس آنها، قانونی طراحی شد که تا سالها، شوفرها ملزم به اجرای آن بودند.
کم کم تب خرید ماشین بین مردم عادی بالا گرفت و بسیاری در حد توان و وسع مالی خود می کوشیدند خودرویی برای خود تهیه کنند.
ازدیاد ماشین هم باعث ایجاد ترافیک در معابر عمومی شد و هم هوای سالم پایتخت را در معرض خطر قرار داد. به همین خاطر بود که روزنامه اطلاعات در 27 آبان 1336 نسبت به افزایش بیرویه خودرو در شهر تهران هشدار داد و اینگونه نوشت که: کثرتِ فوقالعاده اتومبیل در تهران باعث شده تا وزارتِ فرهنگ و شهربانی از مردم درخواست کنند تا مراقب جان اطفال بخصوص محصلین در خیابانها باشند.
رئیس شهربانی گفت: محصلین هر روز 4 بار به مدرسه میروند و جان آنها به هنگام عبور از خیابانها با کثرت زیاد اتومبیل در خطر است. مردم باید به فرزندان خود مقررات را آموزش دهند تا خطری جان آنها را تهدید نکند. وی گفت خیابانهای تهران گنجایش 80 هزار اتومبیل را ندارد و هر هفته ۱۵۰ اتومبیل به آنها اضافه میشود.
اولین چراغهای راهنمایی و رانندگی در سالهای دهه 30 در تقاطع های (سپه امام خمینی (ره) ) ولی عصر، پل امیر بهادر، باغ ملی دروازه شمیران، گمرک و امیریه نصب شد ولی قبل از نصب این چراغها، چراغهای راهنمایی بهصورت کولهپشتی بودند که دارای دو چراغ قرمز، سبز و کلیدی در جهت خاموش و روشن کردن آنها بود که کوله پشتی در پشت مامور قرار میگرفت و کلید آن روی سینه سمت چپ قرار داشت این چراغها کار میکرد و مامور با پشت کردن به طرف رانندگان اتومبیل آنان را متوقف یا دستور حرکت به آنان میدادند. بالاخره در سالهای 39 و 40 چهارراه دارای چراغ اتوماتیک شد.
فتاح غلامی / گروه تاریخ
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد