یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
توکلی با اشاره به اهداف پنهان انگلستان از انتخاب رضاخان برای سلطنت در ایران بیان کرد: زمانی که پهلوی نخست بر تخت سلطنت جلوس کرد، سیاست امپراطوری بریتانیا معطوف به این بود که اهداف سیاسی و اقتصادی خود را در کشورهای تحت سیطرهاش به صورت غیرمستقیم و از طریق عوامل داخلی برآورده کند. در چنین شرایطی رضاخان اداره امور ایران را تحت نظارت انگلستان بر عهده گرفت.
وی درباره برخی بندهای قرارداد الحاقی نفت اظهار کرد: انگلستان که دیگر توانایی حضور مستقیم در کشوررهای حوزه قرارداد سایکس- پیکو را بعد از جنگ جهانی نخست نداشت، لذا افرادی را در این کشورها به قدرت رساند تا بتوانند اهداف موردنظر انگلیس را اجرا کنند. در ایران رضاشاه مامور شد تا زمینههای تغییر قرارداد رو به پایان دارسی را مهیا کند.
این تاریخپژوه با اشاره به تغییرات قرارداد دارسی افزود: شرایط این قرارداد برای انگلستانی که پس از جنگ جهانی اول نیروی دریایی را گسترش داده، چندان مناسب نیست. در این قرارداد مقرر شده که انگلستان باید 12/1 درآمد نفتی خود را به ایران بدهد و همچنین پس از پایان قرارداد باید تمام تجهیزات نفتی را به ایران واگذار کند.
توکلی با اشاره به نارضایتی برخی رجال سیاسی عهد پهلوی عنوان کرد: مخبرالسلطنه هدایت در خاطراتش مینویسد: «رضاشاه دوسیه قرارداد نفت بین مظفرالدین شاه و دارسی را در بخاری انداخت و از میان برد. سپس با تحکم از سیاستمداران خواست که بروند و قرارداد جدیدی تهیه کنند.
پروندهسازی مولود نظام قضایی عصر رضاخانی
وی با شرح وضعیت قرارداد نفتی دوره پهلوی نخست اظهار کرد: در قرارداد جدید درآمد نفتی ما از 12/1 به 16/1 تقلیل پیدا کرد و مهمترآنکه در قرارداد جدید لحاظ شد که پس از پایان آن دولت ایران باید تمام تجهیزات نفتی کمپانی را خریداری کند.» مفاد این قرارداد به خوبی حاکی از آن است که شرایط آن به مراتب اسفبارتر از قرارداد دارسی است. به عبارتی ما هر چه امتیاز در قرارداد قبلی داشتیم در قرارداد الحاقی واگذار کردیم.
این تاریخپژوه درباره نظام قضایی عصر رضاشاه با تکیه بر کتاب «بازیگران عصر طلایی» نوشته ابراهیم خواجهنوری گفت: نظام قضایی این دوره که از سوی علیاکبر در ایران پیاده شد، بازسازی نظام قضایی غربی در کشور بود. درباره پیامد این نظام قضایی که در ایران پیاده شد و مجری آن مورد احترام اکثر حقوقدانان بود، متاسفانه تاکنون در ایران تحقیق جامعی انجام نشده، اما خواجه نوری که سناتور مجلس سنا بود این تغییرات در نظام قضایی را مورد ارزیابی قرار داده است. با این همه بیشتر نویسندگان معتقدند که تغییر نظام قضایی در ایران جز یک مجموعه برای پروندهسازی حاصل دیگری نداشت.
توکلی با اشاره به پیامد تغییر سیستم قضایی در کشور افزود: از زمانی که آیرم، مختاری و برخی دیگر در شهربانی دوره رضاشاه حضور داشتند مدارک و اسناد فراوانی از آنها باقی مانده که نشان از آن دارد که یکی از وظایف عمده شهربانی پروندهسازی و سربه نیست کردن رقبا است؛ به طوری که عمده مخالفان و بازیگران سیاسی دوره رضاشاه از سوی عوامل شهربانی حذف شدند. رویکرد شهربانی که زیرمجموعه سیستم قضایی کشور بود، عنصر ترس و وحشت از سیستم قضایی و در نتیجه فرار در این دوره را شکل میدهد.
وی با اشاره به کتابهای متعددی که درباره حذف مخالفان سیاسی دوره رضاشاه نوشته شده، بیان کرد: بحث سربه زیر کردن مخالفان سیاسی و یا اشخاصی که حاضر به واگذار کردن املاک خود به پهلوی نخست نشده بودند، در خاطرات و کتابهایی مانند «محاکمه محاکمهگران»، «خاطرات جلال عبده»، «گنجینه خواف» و «تاریخ بیست ساله ایران» اثر حسین مکی مملو از گزارشها و تخلفهای متعدد درباره سلب مصونیت، گرفتن ملک و غصب آن از سوی دستگاه رضاخانی است. به طوری که در طول 16 سال سلطنت پهلوی نخست تقریبا 4000 پارچه آبادی که به نام شاه درآمد، با سیستم قضایی داور انجام شد.
دعوای روشنفکری در عاشورزدایی از فرهنگ ایرانی
توکلی با اشاره به عاشورازدایی عصر پهلوی نخست عنوان کرد: در جریانها و ادبیات روشنفکری زمان رضاشاه این مساله مطرح بود که چرا ما باید دعوای دو طایفه عرب را پیگیری کنیم؟ در حالی که در جامعه ما پیوند عمیق و وثیقی وجود داشت. نوع رویکرد پهلوی نخست در محدود کردن عزاداری و مراسم محرم به شکلی بود که حتی در دوره بزرگترین خلفای بنیامیه نیز به این شکل با مراسم عزاداری امام سوم شیعیان برخورد نشده بود. مراسمی که پیشینهای در تاریخ ایرانیان داشت و در زمان آلبویه رسمی شده بود و اگرچه در دورهههای بعد مانند سلجوقیان به آن وسعت عزاداری را ترویج نکردند، اما در اجرای آن مانعی نیز به طور وسیع انجام نشد.
وی با اشاره به ممنوعیت عزاداری برای امام حسین(ع) بیان کرد: در طول تاریخ جز موارد اندک مواجه جدی با مراسم عزاداری محرم نداریم، به ویژه اینکه از سوی حکومتها در انجام این مراسم ممانعتی به وجود نیامده، اما در زمان رضاشاه به طور جدی با برگزاری مراسم عزاداری در جامعه صورت گرفت و تاکید شد که هیچ برنامهای نباید برای امام حسین(ع) برپا شود.
این تاریخپژوه پس از بررسی وقایع دوره رضاشاه درباره رویدادهای پس از اشغال ایران در زمان جنگ جهانی دوم و تغییر شاه گفت: برخی تاریخنگاران معتقدند که گرایش رضاشاه به آلمان عامل برکناری وی از سوی بریتانیا بود، در حالی که به نظر بنده این دروغ تاریخنگاری معاصر مبنی بر تمایل رضاشاه به آلمان است که در کتاب «تاریخ کمبریج» به کوشش پیترآوری نیز به آن اشاره شده است، اما بنده اعتقاد دارم که انگلستان نیاز به تصرف ایران داشت و ایران پل پیروزی این کشور بود و برای اینکه با حداقل هزینه آنرا تصرف کند، نیاز به یک مهره داشت که آن مهره رضاخان بود.
منبع: خبرگزاری کتاب
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد