البته این پیروزی بیش از آن که زاییده توانمندی گروه داعش باشد، باید آن را ناشی از اختلافات درونی عراق و ناکارآمدی نیروهای نظامی این کشور در کنار انفعال ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا برای مقابله با گروههای تروریستی دانست.
بسیاری علت سقوط شهر رمادی را در ماجراهای مربوط به تصرف شهر تکریت میدانند. درجریان بازپسگیری شهر تکریت این نیروهای آمریکایی و بخشی از نیروهای اهل تسنن بودند که با حضور نیروهای مردمی یا همان «حشد الشعبی» مخالفت کردند. حشد الشعبی، نیروهای بسیجی هستند که از میان تودههای مردم برخاسته و انگیزهشان دفاع از کیان ملی عراق و حراست از اماکن مقدس در این کشور است. نیروهایی که در صورت داشتن فرماندهی درست و سازماندهی دقیق میتوانستند طی یک سال گذشته همه شهرها و روستاهای عراق را یکی پس از دیگری آزاد کنند. اما چنانچه شاهد آن بودیم به دلیل اختلافاتی که در جریان تصرف شهر تکریت پیش آمده بود، نیروهای حشد الشعبی از دور خارج شده و از آنها برای حملات علیه گروه داعش و بازپسگیری شهرهای عراق دعوت نشد. در این میان به وعدههای داده شده مبنی بر مسلح شدن عشایر اهل سنت نیز به اندازه کافی عمل نشد و نیروهای قبایل اهل سنت آموزشهای لازم را ندیدند. در این میان داعش پیشدستی کرده و در مناطق استان الانبار بویژه رمادی وارد عملیات شد و خیانت برخی واحدهای نظامی که بومیها و عشایر نظامی، آن را در اختیار داشتند درنهایت باعث تسلیم شدن شهر رمادی به داعش شد. نکته جالب توجه این که در عملیات اشغال رمادی در عمده مناطق جنگ سختی روی نداد و داعش نه در جنگی نمایان بلکه در فرآیند خیانت و عدم مقاومت و تحویل منطقه، رمادی را به دست گرفت. برخی از نیروهای نظامی دولت، منطقه را ترک کرده، برخی در حین جنگ فرار کردند و بعضی به داعش پیوستند و به طور کلی ارادهای جدی برای جنگ با داعش نبود.
تسلیم شهر
تعداد کشتهها در جریان سقوط الرمادی نشان میدهد تنها حدود 500 نفر که از عشیره مخالف داعش بودند، در برابر این گروه مقاومت کرده و بخش اعظمشان نیز اعدام شدند. بجز آنها تعداد بسیار کمی در جنگ کشته شدند. اشغال رمادی تلفاتی نداشت که نشان دهد این شهر نیز به سرنوشت موصل دچار شده است. پس از اشغال رمادی، شورای استانی که ورود حشد الشعبی را خط قرمز و حرام میدانست، رضایت به حضور مقاومت مردمی داده و رسما درخواست حضور آنها را داد و حیدر العبادی نخستوزیر عراق نیز در پی درخواست شورای استانی الانبار، از نیروهای مقاومت مردمی به طور رسمی دعوت کرد تا در نبرد علیه داعش با ارتش همراه باشند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و شهر به طور کامل به تصرف نیروهای داعش در آمده بود.
شهر رمادی مرکز استان الانبار در یکصد کیلومتری غرب بغداد واقع شده است. رمادی نقطه جنوب غربی مثلث سنی در عراق به شمار میآید. بیشتر مردم رمادی سنیمذهب و از قبیله دُلَیم هستند. یکی از شهرکهای چسبیده به رمادی به نام حبانیه محل یکی از پایگاههای بزرگ نظامی آمریکاییان به نام التقدم است. این شهر که زمانی 900 هزار نفر جمعیت داشت، مدتها در برابر نیروهای داعش مقاومت نشان میداد، اما داعش هفته گذشته تنها با چند صد پیکارجو و البته حداقل با ده حمله انتحاری که به وسیله خودروهای زرهی پر از مواد منفجره انجام شد، به پستهای نگهبانی حمله و رمادی را از آن خود کرد. تروریستها همزمان به پالایشگاه بیجی نیز حملهور شدند؛ همان پالایشگاهی که تنها چند ماه پیش توسط نیروهای دولتی باز پس گرفته شده بود.
ریشههای یک سقوط
آنچه در عراق اتفاق افتاد بیش از همه حاصل اختلافها میان قبایل سنی و دولت مرکزی بود. در مورد سقوط رمادی نیز کارشناسان بر این باورند که قدرت داعش به تنهایی تعیینکننده نبود بلکه ضعف مدافعان فراموش شده شهر به نفع این گروه تروریستی تمام شد. نیروهای سنی پلیس و گروههای وابسته به برخی قبایل از شش ماه پیش حقوقی دریافت نکرده بودند. عیسی الالوانی، سرهنگ پلیس رمادی در بحبوحه جنگ بر سر این شهر به روزنامه واشنگتنپست گفت: بارها از دولت خواستیم اسلحه و نیروهای کمکی برای ما ارسال کند. اما هیچ اتفاقی نیفتاد. این نیروها در نهایت با کمکهای مالی بازرگانان محلی موفق به تهیه کلاشینکف و مهمات از بازار سیاه شدند. یکی از افسران فراری میگوید: ما با تفنگ و تپانچه میجنگیدیم اما نیروهای داعش زرهپوش و مواد منفجره و حملهکنندگان انتحاری در اختیار داشتند.
از سوی دیگر باید گفت حدود9 ماه از تشکیل ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا میگذرد، اما این ائتلاف نه تنها به اهدافش نرسیده بلکه برخلاف ادعایی که دارد حتی نتوانسته است با بمبارانهای خود پیشروی گروههای تروریستی در عراق را متوقف کند. داعش در برابر چشمان این ائتلاف همچنان در حال گسترش مناطق تحت تصرف خود است. با سقوط تدمر در سوریه و پیش از آن رمادی در عراق، ناکامی این ائتلاف کاملا به اثبات رسید. آمریکا تا پیش از این با مشارکت نیروهای داوطلب مردمی در جنگ با داعش در استان الانبار به بهانه جلوگیری از بروز تنشهای طایفهای مخالفت میکرد و حتی ارسال مستقیم کمک برای پیشمرگهای کرد و عشیرههای سنی را بدون هماهنگی با دولت مرکزی عراق مطرح کرد. این یکی از خطاهای استراتژیک و مهمی بود که دولت حیدر العبادی نیز به دلیل پیروی از برخی سیاستهای آمریکا مرتکب آن شد.
پس از تصرف شهر «رمادی» عراق توسط گروهک تروریستی داعش، دولت آمریکا اعلام کرد قصد دارد در راهبرد خود برای مبارزه با این گروهک تجدیدنظر کند. عبدالباری عطوان، تحلیلگر برجسته مسائل خاورمیانه و سردبیر روزنامه «رایالیوم» در یادداشتی این پرسش را مطرح کرد که آیا آمریکا واقعا در حال حاضر راهبردی دارد که بخواهد در آن بازبینی کند؟ وی درباره ائتلاف نظامی که آمریکا و 60 کشور برای به اصطلاح مبارزه با داعش تشکیل دادهاند، نوشت: آمریکا با افتخار اعلام میکند برای جلوگیری از گسترش نفوذ داعش از تابستان گذشته 3700 حمله را ترتیب داده است. عناصر تروریستی داعش نیز این نظریه را از اساس نابود و ثابت کردند اظهارات خوشبینانه مسئولان آمریکا چیزی جز رؤیاپردازی نیست.
به گفته عطوان، راهبرد آمریکا مبتنی بر افزایش حملات هوایی و تکیه بر آن به عنوان یک گزینه اصلی برای منع گسترش داعش است. واشنگتن مأموریت جنگ زمینی را به عهده ارتش عراق گذاشته است؛ ارتشی که آمریکا خود آن را تاسیس و مسلح کرد و آموزش داد. تاکنون آمریکا بیش از 25 میلیارد دلار از خزانه عراق برای این ماموریت دریافت کرده است بدون این که بتواند ارتشی کارآمد و موثر و قدرتمند تربیت کند. ارتش عراق دستکم دو تجربه ناموفق و شکستخورده دارد که یکی در شهر موصل و دیگری در رمادی تکرار شد. حمایت همهجانبه آمریکا از ارتش دست ساخته خود موجب تضعیف نیروهای بسیج مردمی شد که اکثر آنها را شیعیانی مانند گروههای «عصائب اهل الحق»، «بدر» و «کتائب ابوالفضل العباس» تشکیل میدهند.
عبدالباری عطوان در ادامه تحلیل خود میگوید: تغییر در اولویتهای آمریکا، دمدمی مزاج بودن در انتخاب همپیمان و نبود تمرکز سیاسی و نظامی در عراق تاکنون به سود گروهک تروریستی داعش تمام شده است. آنچه آمریکا درک نمیکند این است که عناصر داعش از کسانی نیستند که فقط ریش بلندی داشته باشند؛ بلکه آنها مخلوطی از کسانی هستند که کامیونهایی را هدایت میکنند که حامل میلیونها تن مواد منفجره است و طبق ادبیاتشان این کار را برای شهادت انجام میدهند. همچنین ژنرالهایی در بین آنها حضور دارند که به نیروهای گارد ملی و ارتش سابق عراق وابسته بودند و در دوران صدام حسین در بزرگترین دانشکدهها و آکادمیهای نظامی غرب و شرق آموزش دیدهاند.
مشکل اصلی درکجاست؟
موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد این است که به احتمال زیاد پس از عملیات رمادی، همان جریاناتی که بعد از عملیات تکریت اقدام به فضاسازی علیه حشد الشعبی کردند، کار خود را پی میگیرند چرا که مشکل آنها عراق و مردم نیست بلکه حضور شیعیان بر مسند قدرت است. از این رو باید انتظار داشت فضاسازی تکریت علیه مقاومت مردمی در رمادی نیز تکرار شود و همین امر میتواند بازپسگیری رمادی را با مشکلات متعددی روبهرو کند.
همه میدانند اگر نیروهای موسوم به حشدالشعبی این مناطق را آزاد کنند مانند دیگر مناطق سنینشین آزاد شده، آن را تحویل بومیها خواهند داد، اما بومیان عمدتا رفتاری از خیانت تا بیتفاوتی در قبال تروریسم داعش از خود نشان دادهاند و سؤال این است چطور میتوان مناطق آزادشده را با کمک آنها حفظ کرد. این یک معضل اصلی دولت مرکزی برای حفظ مناطق بازپس گرفته شده است. زیرا در این مناطق نیروی بومی وفادار به حکومت مرکزی یا وجود ندارد یا در اقلیت است. باید اعتراف کرد در بخشهای سنینشین، بخشی از اهالی همچنان به دولت مرکزی وفادار نیستند و به همین دلیل شاهد دست به دست شدن چندباره مناطق هستیم.
طبیعی است برای فائق آمدن بر این معضل باید در جهت ایجاد وفاق سیاسی و اجتماعی تلاش کرد. در عراق مانند دوران صدام یک حکومت تمامیتخواه یا توتالیتر وجود ندارد که با حضور گسترده نیروهای نظامی و سیاسی غیربومی در مناطق مختلف به سرکوب اهالی پرداخته و به زور آنها را تابع و تسلیم دولت مرکزی کند. در پایان باید خاطرنشان کرد که حادثه سقوط رمادی زمانبندیها و برنامهریزیها برای آزادسازی موصل را بر هم زد. دولت کنونی عراق باید با کسب تجربه در رمادی بار دیگر برای آزادسازی موصل برنامهریزی کند.
رحیم محمدی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد