اخلاق در قرآن

جهاد اجتماعی خط بطلانی بر نگاه سکولار به اسلام

برخی اندیشمندان نگاهی سکولار به دین دارند و معتقدند موضوع دین، رابطه شخصی انسان با خداست. این متفکران با اتخاذ چنین دیدگاهی، نگاهی انتقادی به اسلام دارند؛ چرا که از بدو پیدایش اسلام، نگاه اجتماعی بر آن غلبه داشته و از فعالیت اجتماعی با عنوان جهاد یاد شده است. در اینجا این مساله را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.
کد خبر: ۸۰۰۴۳۰
جهاد اجتماعی خط بطلانی بر نگاه سکولار به اسلام

تهذیب نفس روی دیگر سکه کنش اجتماعی مومن

ریشه اعتقاد به این که جهاد با نفس، جهاد اکبر است، به روایتی از پیامبر اسلام(ص) باز می‌گردد. گروهی از اصحاب پس از نبرد با دشمن نزد پیامبر(ص) آمدند و نبی مکرم اسلام خطاب به ایشان گفت: مرحبا به قومی که جهاد اصغر را به انجام رسانده‌اند و جهاد اکبر برایشان باقی است. اصحاب پرسیدند:‌ ای پیامبر خدا جهاد اکبر چیست؟ پیامبر فرمود جهاد با نفس.

گرچه حدیث جهاد اکبر نشان‌دهنده اهمیت اصلاح فرد در خلال تهذیب نفس است، اما نشانه حذف مبارزه بیرونی نیست. کنش اجتماعی هر چند پس از اصلاح نفس قرار می‌گیرد، اما لازمه آن نیز هست. امام خمینی(ره) معتقد بود تهذیب نفس باید در متن زندگی اجتماعی و سیاسی صورت گیرد. از نظر ایشان این عرصه‌ها و صحنه‌های پر آشوب، فعالیت‌های عمومی است که تهذیب نفس را موثر می‌سازد. یکی از آثار نفس مهذب نیز اجتماعی پاک و آرمانی است. امام خمینی(ره) معتقد بودند یکی از عوامل آشوب‌های اجتماعی ناپاکی نفسانی است. ایشان معتقد بودند «آمال نفسانی... عالم را به آتش کشیده. تمام این جنگ‌ها و تمام این نزاع‌هایی که در عالم واقع می‌شود چه در یک عائله واقع بشود یا در همه عالم که آن هم یک عائله است، تمام اینها از همین سرکشی نفس است و ضیافت‌الله در آنجا که ما دعوت بر آن هم شدیم این است که وارد بشویم در آنجا و ترک کنیم آن شهوات نفسانیه را.» بنابراین جهاد با نفس به معنای انزوا نیست و باید در پیوند با جهاد اجتماعی باشد و نمی‌توان یکی را بر دیگری متوقف ساخت. نفس آلوده در خود نمی‌ماند و به آلوده‌کردن جامعه می‌پردازد. این نگاه می‌تواند به نگاهی کلی اشاره کند. اسلام نه به اصالت فرد و نه به اصالت اجتماع معتقد نیست. فرد باید همراه با کنش اجتماعی به تزکیه خود بپردازد و اجتماع نیز نیازمند افرادی پاک است.

اخلاق اجتماعی اسلام، نفی سکولاریسم

اخلاق امری درونی است. اعتقاد درونی به‌خوبی و بدی افعال در زمینه‌ای خاص، اخلاق را تشکیل می‌دهد. در حوزه اجتماعی نیز برخی افعال خوب و بد خوانده می‌شود و وقتی فرد به آنها ملتزم می‌شود، اخلاق اجتماعی به دنیا می‌آید. می‌توان پذیرش درونی قوانین را اخلاق اجتماعی خواند. اخلاق اجتماعی‌ـ اسلامی نیز پذیرش قوانین و ارزش‌های اسلام در حوزه اجتماع است.

مسلمانان در عرصه اجتماعی در حال تلاش و کوشش هستند. بسیاری از جنبش‌‎های اسلامی اعم از اصلاح‌طلب و انقلابی این مهم را اثبات می‌کند. نمی‌توان مسلمانان را به انزوا کشاند. آموزه سیاست ما عین دیانت ماست، مسلمانان را عناصری فعال معرفی می‌کند. مسلمانانی که به کوه و صحرا پناه می‌برند تا بهره‌های آسمانی از عبادات الهی برگیرند، در واقع مخالف پیام اسلام هستند.

بسیاری اسلام را آیینی رهایی بخش خوانده‌اند. از بلال حبشی تا مالکوم ایکس، اسلام مومنان را به مبارزه‌ای سیاسی و اجتماعی دعوت کرده است. به نظر نمی‌رسد کار اسلام با تهذیب نفس تمام شود، تهذیب نفس و اخلاق فردی مانند ظرفی است برای محتوای اجتماعی، هر چند شاید اخلاق اجتماعی آخرین پله اخلاق اسلامی نباشد و اخلاق عبادی تکمیل کننده اخلاق یک مسلمان باشد، اما بدون اخلاق اجتماعی نیز نمی‌توان زمینه اخلاقی عبادی را فراهم کرد.

عنصر امر به معروف و نهی از منکر، زکات، جهاد و... احکام اجتماعی هستند که برخی آنها را از دامنه اخلاق جدا کرده و به عنوان فقه اجتماعی مطرح کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد اخلاق اجتماعی اسلام از دل چنین احکامی بگذرد.

با توجه به آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ: به راستی [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند.» (حدید‌/‌25) یکی از هدف‌های پیامبران حرکت مردم به سوی قسط و انصاف خوانده شده است. قسط را عدالت در اسلام خوانده‌اند و بسیاری از اندیشمندان هدف هر دینی را عدالت عنوان کرده‌اند. حول همین محور، مومن کسی است که اخلاقی عدالت‌محور در حوزه اجتماع داشته باشد؛ بنابراین پیوند پیامبران با جامعه و برقراری قسط نشان‌دهنده این موضوع است.

از سوی دیگر آیات متعددی از قرآن از قتل پیامبران به دست ظالمان سخن گفته است. مثلا در زمان حضرت عیسی، پادشاه وقت تصمیم می‌گیرد یک پیامبر را سر به نیست کند. جدال پیامبر اسلام با اشراف مکه و عزم ایشان به قتل نبی مکرم اسلام نیز همین مساله را نشان می‌دهد. اگر پیامبران فاقد پیام‌هایی مبنی بر اخلاق اجتماعی بودند، هیچ ظالمی درصدد کشتنشان نبود. باری، اسلام حاوی مضامینی در حوزه اخلاق اجتماعی است که مومنان را بر آن می‌دارد تا در پی برقراری قسط در جامعه باشند و این خط بطلانی است بر جدایی اسلام از سیاست.

محمدکاظم حقیقت‌جو / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها