تور یک روزهای که از سوی دفتر محمدرضا پورابراهیمی نماینده مردم کرمان و راور در مجلس برای خبرنگاران در نظر گرفته شده بود فرصتی فراهم کرد که به محرومیت های برخی روستاهای این دیار بپردازیم. سوار ماشین میشویم؛ بعد از گذشت چند ساعتی خود را در میان کویری میبینیم که زمینهای آن از شدت گرما ترک خورده و به شورهزار تبدیل شده است.
تنها صحبتی که مابین خبرنگاران رد و بدل میشد ترس از جا ماندن در این دشت کویری در سیل گرما بود که در همین بین رسیدن ماشین رئیس شورای آن منطقه حواس ما را متمرکز وی کرد و وقتی ماشین در میان ترکهای خورده بر بیابان آرام و بی صدا ایستاد از ما خواسته شد تا لب درهای در آن نزدیکی همراهیشان کنیم.
ثروت های خفته در دل کویر
وقتی به لب دره رسیدیم دهان همگان از تعجب باز ماند و همگی در سکوتی به ته دره خیره شدیم؛ درهای که از دیدن آن سیر نمیشوی کویری خشک و پر از شگفتی این کلامی بود که بر روی زبان بچههای خبرنگار افتاد چرا که بهشتی در دل جهنم داغ و سوزان دیدیم.
درهای که پر از نخل بود نخل هایی که سمبل کویر و بیابان است؛ زیر پایمان پر از رگ و ترک بیابان و در چند متری ته دره نخلهای برافراشته و دریاچهای که در این بیابان تنها نام دریا را می توان بر آن نهاد و تنها در خیال میتوان چنین تصویری را ساخت.
گوش به حرفهای پیرمردی که رئیس شوراست میدهیم؛ میگوید: فکر میکردید چنین جای محرومی این بهشت را در خود پنهان کرده باشد؟... و ما همچنان خیره به ته دره ...
در بالا محرومیت خودنمایی میکرد و در چند متری در میان دره، ثروتی پنهان که تا ما را به قعر دره نکشید دست بردار نبود. حدود نیم ساعت راه را در گرمای بیبدیلش مارا کشاند تا به دریاچه رسیدیم. دست در زیر آب دریاچه که بردیم با کمال تعجب آن آب را گرم دیدیم، گرمی که به دل آدمهای آن منطقه شبیه بود و از آن گرما نخلهای توانمندی روییده بود و رودخانهای پرآب آنها را مانوس خود کرده بود که تنها تماشا کردنش ما را کفایت میکرد.
ظرفیت های کویر در سایه بی توجهی مسئولان
از پنهان بودن این همه زیبایی دریافتیم که توجه هیچ مسئولی در دهههای اخیر به این منطقه معطوف نشده است که اگر چشم مسئولان ذیربط به این مکان باز شده بود مطمئنا این منطقه در دل کویر پنهان نبود.
سفری سخت و نفسگیر بود اما دیدن بهشتی میان جهنم سفر را پرمعنا و با نگاه پر از امید مردمانش که در انتظار بازخورد مطلوب از این بازدید بودند این سفر را سفری هدفمند کرد.
پا به روستایی گذاشتیم به نام حرمک که در ۱۱۰ کیلومتری جنوب شرق شهر کرمان و در ۴۵ کیلومتری جنوب شرق شهر گلباف واقع شده است.
درختان سر به فلک کشیده نخل و استقامت سنگین آنها در برابر گرما این روستا را احاطه کرده و آبشاری با خروش آرام در تنگه ای کم عمق و عمودی در فضایی خشن و گرم و خشک و وهم انگیز کویر، با آن همه ترک در میان خود شکوه زیبا و خاصی به این میهمانی یک روزه داد.
در میان کویر تشنه که ظاهرا پر از سراب بود و باطنا سیراب؛ چشممان به امام زاده زید در روستای حرمک و مزار تک شهید سرافرازش که توسط اشرار مسلح به شهادت رسیده بود افتاد.
روستای حرمک فاقد آب آشامیدنی سالم است
رئیس شورای روستای حرمک میگوید: روستای حرمک طبق سرشماری ۱۳۹۰ تعداد ۷۴۶ نفر را در خود جای داده که به کار کشاورزی مشغول و تک محصول آنها خرماست.
غلامرضا ابراهیمی از مشکلاتی که فرا روی مردم این روستاست سخن به میان میآورد و مشکلات را نبود گاز، آنتن دیجیتال برای پخش شبکههای فارسی و نبود آب آشامیدنی بهداشتی عنوان می کند مشکلاتی که نشان دهنده یک منطقهی محروم است.
وی می افزاید: تنها عدهای که وسیله نقلیه دارند آب آشامیدنی را از گلباف برای مصرف خود میآورند اما بقیه افراد از آب آشامیدنی غیربهداشتی به اجبار استفاده میکنند که البته ناگفته نماند قولهایی از طرف آب و فاضلاب روستایی داده شده است که با تانکر آب آشامیدنی را فعلا تامین کنند.
وی با بیان اینکه این روستا، بهشت را در دل خود دارد، می افزاید: با وجود امامزاده و داشتن نخلهای سنگین از خرما و مناطقی چون آبگرم ظرفیت گردشگری دارد اما تاکنون هیچ اقدامی برای ساماندهی آن انجام نشده است.
لزوم مدیریت صحیح تسهیلات در روستای حرمک
ابراهیمی ادامه می دهد: گلباف زمانی منشاء قالیبافی بود و از بم و ... به آنجا میآمدند تا قالی را به نام گلباف مزین کنند و منبع درآمدی باشد اما هم اکنون بزرگترین مشکلی که در اینجا وجود دارد بحث قالیبافی و فروش آن است و نبود امکاناتی چون وسایل ورزشی و تسهیلات برای اشتغال نیز مشکلات دیگری است که با آن مواجه هستیم.
وی افزود: در این روستا شاید شرایط گرفتن تسهیلات برای برخی فراهم باشد اما تسهیلاتی که ندانند در چه مسیری آن را استفاده کنند کفایت نمیکند و نیاز به یک کارشناس و مشاور میباشد تا اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این خصوص انجام شود و این بزرگترین مشکل بعد از گرفتن تسهیلات میباشد.
سایه فقر بر روستای نسک
روستای دیگر نسک است که جمعیت آن براساس سرشماری سال نود؛ ۲۸۴ نفر است و مردم بیشتر به کشاورزی و دامداری مشغولند و محصولاتی که دارند خرمای مضافتی، گندم و جو است؛ اما اهالی این روستا هم مثل روستای حرمک مجبور به استفاده از آب آشامیدنی غیربهداشتی هستند.
متاسفانه دلالان به این مناطق هم نفوذ کردهاند و با خرید محصولات کشاورزی سود آنچنانی نصیب مردم این مناطق نمی شود و فقر هم از سوی دیگر مانعی بزرگ برای توسعه دامداری و کشاورزی است. در صورتی که با قرار دادن مشاوره به همراه تسهیلات میتوانند قدمی در راستای توسعه کار خود بردارند.
روستای نسک زمانی قنوات پر از آب داشت بر اثر خشکسالی خشک شدهاند و سطح جاده به دلیل سیلابهای به وجود آمده تخریب شده است.
چاه های پلمب منجر به تشدید فقر در روستای کشیت شده است
رئیس شورای دهستان کشیت در ادامه این سفر در این روستا می گوید: روستای کشیت چشمه ای دارد که با پیوستن به رود دیگری آب کشاورزی چند روستا را تامین می کند و چشمه آب گرمی نیز دارد که در زمستان آبش از تابستان گرم تر است و در مردمی که اطلاع دارند به این مکان برای آب درمانی مراجعه می کنند.
سعدالله قادری می گوید: جمعیت این روستا ۳۹۵ خانوار با هزار و ۹۰۰ نفر است که به شغل کشاورزی و دامداری اشتغال دارند و برخی بانوان به کارهای دستی چون قالی بافی و حصیر بافی نیز اشتغال داشته و خرما، گندم، کنجد و حنا نیز از محصولات کشاورزی دیگر این منطقه است.
قادری با اشاره به اینکه متاسفانه دلیل اینکه به این روستاها رسیدگی نمی شود معلوم نیست، می افزاید: هیچ مسئولی پا به این مناطق نگذاشته است و تنها فرماندار و نماینده مردم در این دهستان حضور پیدا کرده اند.
وی مشکلات روستا را از جمله کمبود ترانس برق، افت ولتاژ در تابستان، نبود سالن ورزشی و آمبولانس دانست.
وی ادامه می دهد: به دلیل دوری راه تا گلباف در زمان نیاز بیماران دیر به بیمارستان می رسند و گاه در این راه بیمار جان خود را از دست داده است؛ به خصوص برای زنان باردار با این مشکل مواجه بوده ایم.
این مسئول می افزاید: آسفالت کوچه های دهستان مربوط به ۶۰ سال پیش است که دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و تخریب شده است.
وی می گوید: این دهستان چهار شهید دارد و دو نفر از این شهدا به نام های ماشاءالله اکبری نژاد و احمد جهری در این مکان دفن شده اند. طبق برررسی های انجام شده ۹۵ درصد مردان روستا در زمان جنگ به جبهه رفته اند.
قادری بیان کرد: چاه های پلمب در این دهستان یکی از دلایل فقر و بیکاری مردم به شمار می رود و این در حالی است که اگر این چاه ها به ۲۰ نفر واگذار شود، مردم می توانند از طریق کشاورزی ارتزاق کرده و بخشی از مشکلات حل می شود.
غبار فراموشی بر قلعه تاریخی روستای کشیت
وی ادامه داد: در سال ۷۰ از مردم این دهستان مبلغ ۱۰۰ هزار تومان اخذ شد و در این چاه ها موتور زده و گفته شد مردم در این آب سهیم هستند. اما بعد از آن چاه ها پلمب و اعلام شده که بخشی از آن به شهرداری گلباف و بخشی به خیریه مولی الموحدین فروخته شده است و نیاز به جلب اعتماد مردم ضروری است.
قادری یکی از ظرفیت های گردشگری دهستان کشیت را قلعه تاریخی آن دانست و گفت: قدمت این قلعه از ارگ راین و بم کمتر نیست و ثبت ملی شده است و داربست های این قلعه همگی از نخل های تنومند این منطقه هستند که در قسمت های مختلف این قلعه خودنمایی می کنند.
وی می افزاید: آب و هوای این منطقه قابلیت برگزاری تورهای گردشگری یک روزه در پاییز و زمستان را دارد اما متاسفانه فقط نامی از اینجا به ثبت رسیده است و هیچ اقدامی برای جذب گردشگر انجام نشده است.
آیا تنها بررسی شدن مشکلات این منطقه کاری را از پیش می برد و تنها بازدید کافی است؟ مسئولان باید با ایجاد انگیزه برای روستاییان و ارزش گذاری بر کار آن ها از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کنند.
جمعیت اندکی ساکن این مناطق هستند اما نقش آن ها در روند توسعه استان، بسیار قابل تامل تر از تعداد آنها است. با مناسب کردن شرایط اقتصادی این مناطق نه تنها می توان روند مهاجرت را کاهش داد بلکه این امکان به وجود می آید که به این جمعیت روستاها اضافه شود.(مهر)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد