عاملان قتلهای خانوادگی پس از قتل از کرده خود ابراز پشیمانی میکنند، اما دیگر دیر است و آنها در تصمیم لحظهای دست به این جنایت زدهاند.
کافی است سری به دادگاه کیفری بزنید تا با قاتلانی روبهرو شوید که با پابند و دستبند در انتظار محاکمه هستند. این قاتلان به اتهام قتل اعضای خانوادهشان دستگیر شدهاند.
سالانه 600 فقره قتل خانوادگی در کشور رخ میدهد که آمار بالای این دسته از جنایتها زنگ هشدار را به صدا درآورده است.
به گفته معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی، همسرکشی همچنان مهمترین قتل خانوادگی در کشور است که زنان در آن بیشتر از مردان قربانی میشوند.
قتلهای خانوادگی 34 درصد از قتلهای کشور را به خود اختصاص داده که با احتساب سالانه 1800 فقره قتل در کشور، شاهد وقوع روزانه نزدیک به دو فقره قتل خانوادگی هستیم.
به گفته کارشناسان، اعتیاد به مواد روانگردان بخصوص شیشه، اختلافات ارثی، مشکلات روحی، سوءظن و مشکلات زنان برای جدایی پنج انگیزه اصلی در قتلهای خانوادگی است.
در همین رابطه گفتوگویی با دکتر محمدرضا دژکام، روانشناس، مشاور ازدواج و خانواده انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
مهمترین دلایل وقوع قتلهای خانوادگی در ایران چیست؟
باید گفت قتلهای خانوادگی از قدیم نیز رخ میداده و این پدیده فقط مربوط به اکنون و سالهای اخیر نیست، اما وقوع آن در جامعه که کانون خانوادهها را به مخاطره میاندازد، خود میتواند زنگ خطری باشد که نگاه جدیتر مسئولان به پدیده خانواده و خشونت را میطلبد. این دسته از قتلها ریشه در خود خانوادهها دارد. مشکلاتی که اعضای خانواده با یکدیگر دارند، عدم تربیت فرزندان، نداشتن ثبات شخصیت اعضای خانواده، بیتوجهی اعضای یک خانواده به یکدیگر، تماشای برنامهها، سریال و فیلمهای اروپایی و آمریکایی در ماهواره که در آن خشونت و جنایت را آموزش داده و نکات منفی را به مخاطبان خود که اغلب قشر جوان هستند، نشان میدهند تا آنها از این گونه جرایم الگوپذیری منفی کنند، عدم ارتباط عاطفی مناسب در میان والدین و فرزندان با یکدیگر، داشتن شخصیتهای ضعیف و مبتلا بودن به بیماریهای روانی یکی از اعضای خانواده که گاه ممکن است اعضای خانواده از آن بیخبر باشند، تاثیر دوستان ناباب، اعتیاد والدین یا فرزندان، مشکلات اقتصادی و فرهنگی، نداشتن اعتقادات مذهبی مناسب و شکافهای عمیق در ارتباط میان اعضای خانواده، از مهمترین دلایل وقوع قتلهای خانوادگی در کشور است.
آیا در زمینه قتلهای خانوادگی آمار سیاه ـ قتلهای افشا نشده ـ نیز وجود دارد؟
در این زمینه آمارهای دقیقی در دست نیست، اما به دلیل اینکه این قتلها در محیط خانواده رخ میدهد، امکان دارد قاتل تا زمان مرگ راز جنایت را فاش نکند و دیگر اعضای خانواده هم در این زمینه سکوت کنند.
اینگونه سبک قتلهای خانوادگی به افکار قدیمی و به نگرشهای سنتی آن خانواده بازمیگردد. این افکار منسوخ شده و خیلی بندرت اتفاق میافتاد. اگر بر فرض مثال چنین قتلهایی رخ دهد، شاید ارتکاب آن توسط متهم دلایلی توجیهپذیر داشته باشد، اما نمیتواند دلایلی قابل قبول از طرف جامعه باشد، زیرا جامعه بزهی که آنها انجام دادهاند، نمیتواند بپذیرد.
برای برخورد با مشکلات در خانوادهها و کاهش خشونت چه مهارت هایی لازم است؟
آن چیزی که در روانشناسی بسیار حائز اهمیت بوده و جامعه کمتر به آن توجه دارد، آموزش مهارتهای خانوادگی و زندگی است. باید سعی کنیم مهارت و روشهای بهتر زیستن را به یکدیگر یاد داده و در میان خانوادهها آن را آموزش دهیم. اکنون جوامع را عصر اضطراب مینامند؛ مهارتهایی که آموزش میدهیم باید راههای مقابله با اضطراب، استرس و خشونت باشد. هر چقدر در جامعه تنش بیشتر باشد و در نقطه مقابل آن مهارتهای ارتباطی، مهارتهای زندگی درست در نقطه مقابل باشد و کمتر به مردم آموزش داده شود باعث میشود آستانه تحمل افراد پایین بیاید و تنش و اضطراب در جامعه زیاد شود. رسانههای دیداری و شنیداری بویژه تلویزیون که میتوانند برنامههایی در حوزه خانواده تولید کنند از کارشناسان فن از جمله روانشناسان، جامعهشناسان و آسیبشناسان اجتماعی برای آموزش خانواده و ارتباط میان اعضای خانواده استفاده کنند و برگزاری نشستهای تخصصی و رایگان با کارشناسان اهل فن در پارکها و حتی مجامعی را که مردم بیشتر در آن مکانها حضور دارند در دستور کار قرار دهند.
بهرهبرداری مناسب از اینگونه عوامل باعث میشود که خشونت در خانواده از بین برود، آستانه تحمل افراد بالا برود، استرس میان اعضای خانواده به حداقل برسد و خشم خود را راحتتر بتوانند کنترل کنند. آموختن مهارتهای زندگی باعث میشود که اعتماد به نفس و عزت نفس میان اعضای خانواده بالاتر رود و افراد میتوانند ازدواجهای موفق و در نتیجه زندگی پر از شادی و آرامش را تجربه کنند.
نقش تسریعکننده یا تشدیدکنندهها در بروز قتلهای خانوادگی چگونه است؟
عوامل زیادی میتواند در این زمینه نقش ایفا کند. ابتدا باید نوع رفتارهای موجود میان اعضای خانواده را آسیبشناسی کرد. باید فهمید مشکلات بوجود آمده از کجا سرچشمه گرفته، بعد برای آن راهحلی پیدا کرد. رفتارهای پرخاشگرانه والدین روی رفتار فرزندانشان و در برقراری ارتباط فرزندان با جامعه تاثیر میگذارد. اعتیاد والدین به مواد مخدر میتواند در سوق دادن فرزندان به بزهکاری، خشونت و گرایش آنها به اعتیاد تاثیر بگذارد. اما گاهی نیز دیده میشود فرد الگوی نامناسبی را در اجتماع پیدا کرده و آن را به خانواده منتقل میکند و باعث بروز ناهنجاری در خانه و کانون خانواده میشود. زمانی افراد دست به انتقامگیری از اعضای خانواده میزنند که آستانه تحمل مشکلات توسط آنها پایین میرود و قدرت تشخصیص خوب و بد را از دست میدهند؛ بنابراین فرد به سمتی قدم برمیدارد که عجولانه تصمیمی نامناسب میگیرد.
برای کاهش خشونت در خانواده چه باید کرد؟
اولا والدین باید اعتماد را میان اعضای خانواده گسترش دهند و احترام و اعتماد متقابل نسبت به یکدیگر داشته باشند. کسی به خود اجازه ندهد که مالک حق اعضای خانواده باشد. خداوند هر انسانی را مستقل آفریده است. هر فردی برای خود قابل احترام است و برای خود ارزش دارد. اعضای خانواده باید یاد بگیرند کینهتوزی را از میان خود دور کنند و آموزش مهارتهای خانوادگی را ببینند. اگر حرفی یا اتفاقی برای یکی از اعضای خانواده رخ میدهد، خودسرانه تصمیمهای اشتباه نگیرند که یک عمر برایشان پشیمانی به ارمغان آورد. سعی کنند بُعد عاطفی اعضای خانواده را تقویت کنند و برای یکدیگر احترام و ارزش قائل شوند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد