به گزارش جامجم، یازدهم اسفند سال گذشته زنی جوان وقتی اعضای خانوادهاش پاسخی به تماسهای او ندادند، نگران به خانه آنها رفت و با اجساد مادر پنجاه ساله، 2 برادر سیوهشت و بیستوهفت ساله و خواهر هجده سالهاش روبهرو شد.
کارآگاهان جنایی همدان با اعزام به محل حادثه در خیابان رکنی تحقیقات برای رازگشایی از این پرونده را آغاز کردند. این در حالی بود که شواهد موجود در صحنه کشف جرم نشان میداد از مرگ آنها بیش از یک هفته میگذرد.
آنها سپس تحقیقات خود را آغاز و افرادی را به عنوان مظنون دستگیر کردند که تعدادی از آنها آزاد شدند، اما از میان آنها سه نفر همچنان در بازداشت ماندند. آنها افرادی بودند که با پسران خانواده مراوده مالی یا کاری داشتند.
همچنین بررسیهای کارشناسان پزشکی قانونی نشان داد؛ مادر و دختر خانواده بر اثر خفگی و پسران با شلیک گلوله به قتل رسیده بودند. قربانیان قبل از قتل با عاملان جنایت درگیری داشتند.
کارآگاهان در ادامه به دو مرد به نامهای محمود و امیرحسین که در جریان معاملههای عتیقه با یکی از مقتولان در ارتباط بودند، ظنین شده و آنها را بازداشت کردند، اما مدارکی مبنی بر این که آنها در این جنایتها نقش داشته باشند، به دست نیاورده و آن دو را آزاد کردند.
اما آنها را همچنان زیر نظر گرفتند تا این که با گذشت پنجاه روز از وقوع این جنایت هولناک ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد، امیرحسین چک و مدارکی در دست یکی از مقتولان به نام سعید داشته است.
همین سرنخ کافی بود که پلیس اطمینان پیدا کند، عامل این جنایت، امیرحسین است. کارآگاهان موضوع را به بازپرس پرونده اطلاع داده و با هماهنگی قضایی مخفیگاههای او را زیر نظر گرفتند تا این که عصر سهشنبه گذشته وی را درحال تردد دریکی از محلههای شهر دستگیر کردند.
اعتراف تکاندهنده متهم به 4 جنایت
متهم با انتقال به پلیس آگاهی اظهارات متناقضی را بیان کرد، اما دو روز پیش به قتل اعتراف کرد و گفت: من و سعید معاملههایی بر سر اشیای عتیقه داشتیم. مدتی پیش در جریان یک معامله اختلاف پیدا کردیم و او حاضر نشد مدارک وچکهای سفید امضایی که ازمن گرفته بود را به جز یکی پس بدهد. من نقشه کشیدم که هر طور شده وارد خانه آنها شده و مدارک و چکهای سفید امضایم را پس بگیرم. یکی از دوستانم به نام محمود پنجاه ساله که از موضوع اطلاع داشت با من تماس گرفت و مدعی شد خانواده سعید به شیراز رفتهاند و بهترین فرصت برای دستبرد به خانه آنهاست.
متهم به قتل ادامه داد: من و محمود دونفری به مقابل خانه سعید درخیابان رکنی شهر همدان رفتیم. او در خیابان ماند ومن از بالای دیوار وارد خانه شدم. همه جا را جستجو کردم.در اتاق نشیمن فردی خوابیده بود. گمان کردم سعید در آنجا خوابیده است. او را با همان پتو خفه کردم که بعد فهمیدم خواهر سعید است. خواستم جسد را داخل کمد قرار دهم که مادر خانواده با شنیدن سر و صدا متوجه شده و به اتاق آمد که غافلگیر شدم.
امیرحسین در اعترافاتش افزود: با این زن هم درگیر شده و او را با دستانم خفه کردم. برای این که ردی ازخود برجا نگذارم، جسد هردویشان را داخل حمام خانه انداختم و بعد به سمت اتاق بازگشتم. همه جای خانه ر اجستجو کردم تا شاید مدارک و چکها را پیدا کنم که همدستم با من تماس گرفت و خبر داد که سعید تا دقایقی دیگر وارد ساختمان میشود. با سلاح کلتی که همراه داشتم، منتظر وی ماندم. سعید با ورود به خانه و دیدن من تعجب کرده و علت حضورم را پرسید که جواب دادم مدارک و چکهایم را ندادی، خودم برای برداشتن آن آمدم. او خواست فرار کند که با وی درگیر شده و دو گلوله به وی شلیک کردم. دوستم دوباره خبر داد که پسر دیگر خانواده به نام وحید در حال بازگشت به خانه است. به محض این که وحید وارد خانه شد او را در مقابل ورودی خانه به گلوله بستم. جسد او را کشان کشان به کنار برادرش آورده و همان جا انداختم. بعد در ادامه جستجوهایم مدارک و چکهای سفید امضایم را پیدا کردم و سراسیمه خارج شدم.
رئیس پلیس آگاهی استان همدان در این باره به جامجم گفت: با اعتراف متهم به قتل، همدست وی نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دستگیر شد و به همدستی با وی برای اجرا شدن نقشه این جنایت اعتراف کرد.
سرهنگ رضا زارعی افزود: متهمان روز گذشته با انتقال به محل جنایت، صحنه قتل را بازسازی کردند. برای آنها قرار قانونی صادر شده است. تحقیقات تکمیلی از متهمان ادامه دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: