عروقی که از قلب به مغز خونرسانی میکند، بسته شده و جلوی خونرسانی به مغز گرفته میشود. زمانی که خون به مغز نرسد، سلولها در مدت زمان چند ساعت منهدم شده و از بین میرود. خلقت بدن، شاهکار خداوند بزرگ است. در قلب ما یک گره الکتریکی کوچک وجود دارد که این گره مسئول تولید الکتریسیته است. الکتریسیته به قلب منتقل میشود و برای قلب ضربان ایجاد میکند. به این ترتیب خون از قلب خارج میشود و به دیگر ارگانهای بدن میرسد.
این گره علاوه بر تولید الکتریسیته میتواند برای مدت زمان 8 تا 10 دقیقه الکتریسیته را در خود نگه دارد، تنها خوراک این گره اکسیژن است که از ریه دریافت میشود. به محض اینکه به مغز ضربه وارد شد و از بین رفت، مرکز تنفس در ساقه مغز هم از بین میرود.
به عبارت دیگر به این گره کوچک در قلب اکسیژن نمیرسد تا بتواند الکتریسیته تولید کند. اما این گره میتواند برای مدت زمان 8 تا 10 دقیقه الکتریسیته را در خود نگه دارد. اگر در این مدت اورژانس خود را به بالین بیماری که تصادف کرده و بیهوش شده برساند و از دستگاه تنفس مصنوعی برای اکسیژنرسانی به بدن بیمار استفاده کند، این گره فریب میخورد و تصور میکند ریه همچنان اکسیژن موردنیازش را تامین میکند، بنابراین به ضربان ادامه میدهد. به همین علت بسیار مهم است که اورژانس خود را سریع به بیمار برساند. اگر فردی تصادف کند و در نتیجه در کما برود، اگر اورژانس در مدت زمان 8 تا 10 دقیقه خود را به بیمار برساند و اکسیژن مصنوعی به بیمار رسانده شود، ضربان قلب برقرار میماند، در حالی که ممکن است فرد دچار مرگ مغزی شده باشد. ضربان قلب بهطور مصنوعی ادامه پیدا میکند و در نهایت تا 14 روز میتوان ارگانهای فرد مرگ مغزی را حفظ کرد. بعد از این مدت قلب میایستد. این امکان وجود ندارد که بتوان فرد مرگ مغزی را مدت زمان طولانیتری با این روش زنده نگه داشت. تخریب ارگانها در بدن با تولید سم همراه است، مغز تخریب شده و در نتیجه سم ترشح میکند که به روی گره قلب منتقل شده و آن را از کار میاندازد. این اتفاق در نهایت ممکن است 14 روز طول بکشد. برداشت ارگانهای فرد مرگمغزی باید در مدت زمان یک تا 14 روز انجام شود. چون مراقبت از ارگانها در بیمارستانهای کشور اصولی انجام نمیشود و باید همه افراد در این زمینه تحت آموزش قرار گیرند، اکنون این محدودیت وجود دارد که باید در مدت زمان 4 تا 5 روز بعد از مرگ مغزی ارگانها برداشته شود. در این مدت نیز ساعت به ساعت کیفیت ارگانها کاهش پیدا میکند. یکی از نخستین ارگانهایی که از بین میرود ریه است. ریه با محیط اطراف در ارتباط و در معرض هوای آلوده است. تا وقتی انسان زنده است، سیستم ایمنی بدن از ریهها در مقابل هوای آلوده محافظت میکند. وقتی فرد میمیرد، سیستم ایمنی وجود ندارد. علاوه بر این در تصادفات دندهها در اثر ضربه به ریه آسیب میرسانند.
علل مرگ مغزی
علل مرگ مغزی و سن مرگ مغزی در افراد در سطح دنیا متفاوت است. شایعترین علت مرگ مغزی در ایران ضربه به سر است و شایعترین علت ضربه به سر نیز تصادفات رانندگی جادهای است. به علت تصادفات جادهای، آمار مرگ مغزی در ایران بالاست. درصد کمی از افراد نیز به علت سکته مغزی و علتهای دیگر ازجمله سقوط از ارتفاع دچار مرگ مغزی میشوند. در ایران سالانه پنج تا هشت هزار نفر دچار مرگ مغزی میشوند. از این تعداد 50 درصد افراد یعنی 2500 تا 4000 نفر قابلیت اهدای عضو دارند. سیستم راهنمایی رانندگی و ایمنی جادهها و ایمنی کار در کشور ما باید طوری باشد که اصلا مرگ مغزی نداشته باشیم. در ایران مرگ مغزی بیشتر در محدوده سنی 20 تا 40 سال است. چون اغلب جوانان به علت رعایت نکردن قوانین و مناسب نبودن ایمنی جادهها با تصادف مواجه میشوند. در اروپا سن غالب مرگ مغزی 50 تا 70 سال است و علت شایع مرگ مغزی در کشورهای اروپایی سکته مغزی عنوان شده است. در این کشورها مردم قوانین و مقررات رانندگی را رعایت میکنند و در زمینه فرهنگسازی کارهای زیادی انجام شده است.
از سوی دیگر جادهها نیز ایمن و استاندارد است و به همین علت مرگ مغزی در نتیجه تصادفات جادهای کمتر است. ما امیدواریم روزی در کشور به جایی برسیم که اصلا مرگ مغزی نداشته باشیم، اما اگر مرگ مغزی داشته باشیم باید در کنار آن سیستم اهدای عضو هم وجود داشته باشد. سیستم اهدای عضو در مشکلاتی که پیش از این اشاره شد هیچ دخالتی نداشته است. سیستم اهدای عضو از جایی وارد میشود که فردی در اثر مرگ مغزی فوت میکند و تلاش میکنیم با اهدای ارگانهای فرد دچار مرگ مغزی، زندگی هشتنفر را از مرگ نجات دهیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد