همه یاران سوباسا اوزارا

بسیاری از دانش‌آموزان دهه هفتادی آرزو داشتند جای یکی از کودکان کارتون «فوتبالیست‌ها» باشند
کد خبر: ۷۸۸۶۵۳
همه یاران سوباسا اوزارا

بچه مدرسه‌ای ها در دهه هفتاد مشق‌های پنجشنبه‌شان را با عجله می‌نوشتند که روز جمعه با خیال راحت بتوانند کارتون «فوتبالیست‌ها» را تماشا کنند. کارتونی فوتبالی که بچه‌ها با قهرمان‌هایش حسابی همذات پنداری می‌کردند. آنها از تماشای موفقیت‌های سوباسا و کاکرو لذت می‌بردند و آرزو داشتند بتوانند مثل این بازیکن‌ها گلزنی کنند. هنوز هم دلمان تنگ می‌شود برای فوتبالیست‌هایی که در آسمان پرواز می‌کردند و چند ثانیه‌ای روی هوا می‌ماندند. برای توپ فوتبالی که بیضی شکل می‌شد و چند دقیقه‌ای طول می‌کشید از این طرف زمین به آن طرف برسد. چقدر دوست داشتیم بخش‌های سانسور شده این کارتون را هم ببینیم. در مدرسه کلی شایعه راجع به داستان بخش‌های سانسور شده راه افتاده بود و بچه‌ها با هیجان زیاد خلاصه داستانش را با چند روایت مختلف تعریف می‌کردند. ژاپن این کارتون را ساخت تا کودکانش را به فوتبال علاقه‌مند کند. چیزهایی که دراین کارتون در قالب آرزو مطرح می‌شد، بعدها رنگ واقعیت به خود گرفت. مثلا گفته شد تیم فوتبال ژاپن غول‌های دنیا را به زانو درآورده و در جام جهانی همه را متعجب کرده‌است. سال 2002 که جام‌جهانی به میزبانی کره‌جنوبی و ژاپن برگزار شد همه دیدند که رویای کارتون فوتبالیست‌ها دارد تعبیر می‌‍‌شود. البته آخرین سری این کارتون در ایران پخش نشد. چون تیم ملی ایران از راهیابی به جام جهانی بازمانده بود و پخش این کارتون ضربه روحی بدی به کودکان وارد می‌کرد. این کارتون از روی کمیک استریپ‌هایی ساخته شد که «نوری‌اکی ناگایی» در مجله شونن ساندی ژاپن می‌کشید. درست مثل کارتون تن تن و میلو و اسپیریو و فانتازیو که از روی کمیک استریپ‌ ساخته شد.

برای تجدید خاطره با انیمیشن «فوتبالیست‌ها» یادی می‌کنیم از چند شخصیت معروف این مجموعه:

تکل‌های خشن سوباسو در شهرآورد عقاب و شاهین

سوباسا محبوب‌ترین بازیکن مجموعه فوتبالیست ها بود. پسرنوجوانی که توپ را برمی‌داشت و روی یک خط صاف همه را دریبل می‌کرد و جلو می‌رفت. دریبل‌های دونفره‌اش معروف بود و زمانی که از بین دو بازیکن رد می‌شد طرفدارانش کلی ذوق می‌کردند. او با واکی‌بایاشی، دروازه‌بان مشهور و آینده دار تیم عقاب کل‌کل داشت و زمانی که تیم عقاب و شاهین با هم بازی می‌کردند رقابت اصلی بین این دو بازیکن شکل می‌گرفت. فیلمنامه‌نویس انیمیشن برای علاقه بیش از حد سوباسا به فوتبال یک دلیل تاریخی و عاطفی هم پیدا کرده بود. وقتی سوباسا هنوز فقط یک سال داشته، در حالی که با توپ فوتبال بازی می‌کرده به‌دنبال توپ جلوی اتوبوس می‌رود. در آن لحظه توپ فوتبال را بغل می‌کند و تصادف می‌کند، اما توپ فوتبال مانع از برخورد شدید اتوبوس با او می‌شود و مانند بالشتک هوا عمل می‌کند و او را به سمتی پرت می‌کند، ولی پس از چند ثانیه سوباسا دوباره به همراه توپش از زمین بلند می‌شود.

اتفاقاتی که در این سریال می‌افتاد، فقط با منطق کارتونی قابل باور بود. مثلا سوباسا با شتاب به سمت یک بازیکن مهاجم می‌دوید و با یک تکل از پشت خطرناک او را سرنگون می‌کرد. آن هم مهاجمی که چند قدم تا دروازه تیم سوباسا فاصله داشت. در عالم واقعیت اگر بازیکنی چنین تکلی بزند، چند ماه از فوتبال حرفه‌ای محروم می‌شود. اما سوباسا لبخند پیروزمندانه‌ای می‌زد و بازی ادامه پیدا می‌کرد.

سوباسا با مادرش در ژاپن زندگی می کرد و پدر او یک ملوان کشتی بود که اغلب در مسافرت به سر می برد. مادر سوباسا از روی سکوی تماشاگران فریاد می‌زد: سوبا اگه گل بزنی غذایی رو که دوست داری واسه‌ات درست می‌کنم! مادر او که ظاهرا دستپخت خوبی داشت بعضی وقت‌ها برای کل بازیکنان تیم آشپزی می‌کرد.

صداپیشه زن سوباسا و تعجب کودکان

کودکان آن زمان سوباسا را به‌عنوان یک پسر جنگنده و پرتلاش پذیرفته بودند. برای آنها قابل باور نبود که صداپیشگی این نقش را یک دوبلور زن انجام بدهد. «نرگس فولادوند»، دوبلور شخصیت سوباسا خاطرات شیرینی از زمان دوبله فوتبالیست‌ها دارد. او تعریف کرده بچه‌ها موقعی که می‌فهمیدند او صداپیشه سوباساست سوال‌های عجیبی می‌پرسیدند و مثلا فکر می‌کردند موقع دوبله، خود آنها هم فوتبال بازی می‌کنند اما نوجوان‌ها وقتی می‌فهمیدند که یک خانم جای شخصیت همسن و سالشان حرف می زند، تعجب می‌کردند و انگار بهشان برمی‌خورد، چون پذیرش این موضوع برایشان سخت بود.

در تیم شاهین هرکدام از بازیکنان با یک صفت و ویژگی معروف بودند. مثلا بازیکن ریزنقشی به نام «ماسارو» داشتند که موقع فوتبال بازی کردن عینک به چشم داشت. او اندکی کندذهن بود و بازی خوبی نداشت. اما یک بار از جان مایه گذاشت و توپ را با ضربه سر از روی خط دروازه بیرون کشید. بازیکنان تیم دورش جمع شدند و تشویقش کردند. هنگامی که او بر زمین افتاد سوباسا گفت: «تو شیرین کاشتی پسر.»

بازسازی تیم امید توسط کاکرو

کاکرو بازیکن تازه وارد تیم امید بود که در سری اول کارتون فوتبالسیت‌ها او را دیدیم. کاکرو با پشتکاری که داشت توانست تیم منحل شده امید را دوباره جمع و جور کند. زمانی که کاکرو به تیم امید پیوست این تیم بسیار ضعیف شده بود و بازیکنانش بسیار ناامید بودند. هیچ تیمی حاضر نبود جلوی تیم امید بازی کند. کاکرو با سماجتی که داشت یوسی جی دروازه‌بان تیم نانیو را تسلیم خودش کرد. کاکرو سه ضربه پنالتی به یوسی جی زد که یکی از آنها گل شد و به این ترتیب تیم نانیو مجبور شد جلوی تیم امید بازی کند. کاکرو قیچی برگردان‌های زیبایی می‌زد و پروازهای خارق‌العاده‌ای در آسمان داشت.

دروازه‌بانی که کرنر را دوست نداشت

گنزو واکابایاشی دروازه بان باغیرت تیم عقاب بود که در تلویزیون ما به او واکی بایاشی می‌گفتند. دروازه‌بانی که از استعداد بی‌نظیری بر خوردار بود و هیچ‌کس از ورزشکاران آن شهر نمی توانستند به او گل بزنند، حتی با توپ راگبی و بیسبال! در کارتون گفته می‌شد که واکی تا حالا از پشت محوطه جریمه گل نخورده است. او رقابت بسیار سختی با سوباسا داشت. در بازی‌ها لباس نارنجی بر تن می‌کرد و با کلاهی لبه‌دار از دیگران متمایز می‌شد. واکی کاپیتان تیم عقاب هم بود و از داخل دروازه تیمش را هدایت می‌کرد. گاهی وقت‌ها تا وسط زمین جلو می‌آمد و توپ مهاجم را مهار می‌کرد.

سوباسا یک بار روی توپ پیامی نوشت و آن را برای واکی ارسال کرد. واکی که در حیاط خانه‌اش نشسته بود توپ را مهار کرد و پیام سوباسا را خواند. سوباسا او را به مبارزه‌ای سخت دعوت کرده بود. این دروازه‌بان داخل زمین هم با همه بازیکنان حرف می‌زد. مثلا وقتی سوباسا جلو می‌آمد فریاد می‌زد: «بیا دیگه، بیا جلو، شوت کن، من خیلی تمرین کردم.» او یکی از شوت‌های سهمگین سوباسا را راهی کرنر کرد و سپس زانوی غم به بغل گرفت. چون دروازه‌بان مغروری بود و دفع توپ هم برایش کسر شأن محسوب می شد. او دوست داشت توپ ها را در آغوش بگیرد.

احسان رحیم‌زاده / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها