سالهاست که سمتهای مختلفی در حوزه آسیبهای اجتماعی و اعتیاد بر عهده داشته، از مدیرکلی درمان اعتیاد بهزیستی گرفته تا ستاد مبارزه با مواد مخدر و حالا هم سمت ریاست دبیرخانه ستاد ملی سالمندان را بر عهدهاش گذاشتهاند.
«فرید براتی سده» نامی آشنا برای کنشگران حوزه اجتماعی است. به سراغش رفتیم تا درباره شایعترین آسیبهای اجتماعی کشور در سال ۱۳۹۴، روندهای رو به افزایش و مهارنشدنی آسیبهای اجتماعی، کمکاریها و اقدامات انجامشده و بایدهاونبایدهای این حوزه پرسوجو کنیم:
ارزیابیتان از وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور چیست؟
*مسایل اجتماعی و بهدنبال آن آسیبهای اجتماعی در کشور همواره در حاشیه مسایل دیگر قرار دارد و بحث این دولت و آن دولت هم نیست. هنوز برنامه جدی اجتماعی که مبتنی بر سیاست مشخصی باشد وجود ندارد. این نگرانی وجود دارد که در برنامه ششم هم مانند برنامه پنجم در مورد مباحث اجتماعی غفلت شود و مسایل اجتماعی در حاشیه قرار گیرد حال آنکه آنچه در جامعه اتفاق میافتد نشان میدهد که مسایل اجتماعی مسایل عمده مردم است و مردم آن را با پوست و گوشتشان لمس میکنند.
متاسفانه تحملپذیری مردم پایین آمده است. کوچکترین ناکامی و مشکل، خود را به شکل پرخاشگری و تندی در خانوادهها بین همسران و فرزندان نشان میدهد و این موضوع به خشونتهای خیابانی و مسایل دیگر کشیده میشود |
موضوع مهم دیگر در حوزه اجتماعی آسیب برنامهای است. یک آسیب برنامهای، بیتوجهی به بحث مسایل اجتماعی است و آسیب دیگر نبود آمار است. بهعنوان مثال در مورد زنان کارتنخواب تهران چندین آمار وجود دارد و در مورد بقیه مسایل هم همین مشکلات وجود دارد. نبود آمار اجازه برنامهریزی را هم نمیدهد.
به نظر شما شایعترین آسیبهای اجتماعی کشور در سال جدید کدام آسیبها هستند؟
*اصلیترین مشکل و آسیب اجتماعی خشونت خواهد بود که هر روز نمونههایش در جامعه و برخورد افراد با هم دیده میشود؛ حال چرا خشونت این میزان زیاد شده است؛ به نظر میرسد بخشی از آن حداقل به دلیل تحمل پایین است که مردم دچارش شدهاند.
شرایط اقتصادی و شرایط کلان جامعه خودش را در تحملپذیری افراد در برابر فشارها و استرسها نشان میدهد و متاسفانه تحملپذیری مردم پایین آمده است. کوچکترین ناکامی و مشکل، خود را به شکل پرخاشگری و تندی در خانوادهها بین همسران و فرزندان نشان میدهد و این موضوع به خشونتهای خیابانی و مسایل دیگر کشیده میشود یا بحثی مانند اسیدپاشی که فاجعه است.
یعنی مشکلات اقتصادی مهمترین عامل در بروز خشونت است؟
*بله، وضعیت اقتصادی، نظامات درون خانواده را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بهویژه برای قشرهایی از خانوادهها خود را جدیتر نشان خواهد داد و احتمالا سیستمهای خانواده ما بیش از آنچه الان هست تحتتاثیر قرار خواهد گرفت و متاسفانه ما برای خانوادهها کاری انجام ندادهایم.
چه کار باید انجام شود؟
*باید برنامهریزی شود. حداقل اینکه باید آموزش میدادیم. درست است که میگوییم جوانها نمیتوانند ازدواج کنند یا خانواده دچار مشکل است اما برای اینکه این خانواده را از مشکل رها کنیم چه کاری انجام دادهایم؟ هیچ کاری. به طور قطع سال آینده آمار طلاق بیش از ٢٠درصد خواهد بود؛ چون شرایط اجتماعی و روانی افراد به جایی میرسد که بهترین وضعیت برایشان دوریکردن از هم خواهد بود به عنوان یک مکانیزم که بتوانند از خودشان مراقبت کنند نه از سیستم خانوادهشان.
بههمیندلیل همسران با هم صحبت نمیکنند و فرزندان با هم و با والدین کاری ندارند و خودبهخود خانواده در آستانه فروپاشی قرار میگیرد.
کدام نهادها در بحث خانواده باید فعال شوند؟
*سه نهاد مسوولیت اصلی را بر عهده دارند؛ یکی معاونت زنان ریاستجمهوری، دیگری سازمان بهزیستی و کمیته امداد. اینها باید برای خانوادههایی که تحت پوشش دارند برنامه خاص داشته باشند اما برنامههایمان برای این اقشار هم، برنامههای خانوادهمحور نیست. جالب است بدانید در برنامه چهارم قرار بود برنامههای خانوادهمحور در راس باشد تا برنامههای فردمحور اما اصلا کاری انجام نشد، باید حداقل برای خانوارهای زنسرپرست کاری انجام میشد.
مصداقی میگویید چه کارهایی میتوان انجام داد؟
*هر مرکز مشاوره باید مسوول چند خانواده باشد و هزینههایش را هم یک سازمان برعهده بگیرد. وزارت رفاه، بهزیستی، وزارت ورزش و...
دولت باید این تسهیلات را قایل شود که خانوادهها برای دریافت خدمات به این مراکز مشاوره مراجعه کنند. با افزایش میزان هزینههای زندگی، تعداد مراجعان به مراکز مشاوره دولتی به حد بیسابقهای افزایش پیدا کرده و از طرف دیگر تعداد مراجعان به مراکز خصوصی کم شده است. الان باید دولت بیمه خدمات روانشناسی را در سیستم میگنجاند. وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت باید این بخش را میدید اما این اتفاق رخ نداد. اینها مواردی است که فقدانش در جامعه احساس میشود و جامعه از آن رنج میبرد.
در مورد خشونت چه کارهایی میتوان انجام داد؟
*در مورد خشونت، بخشی از کارها سیاستگذاریهای کلان است و ایجاد مرکز کنترل خشم در تهران یا استانهای دیگر خوب است و ممکن است اثربخش باشد. اما اینها اقدامات سطح دوم است.
اقدامات سطح اول سیاستگذاریهای کلان است که باید در حیطههای مختلف انجام شود. بههرحال برخی از مردم تحت فشار هستند؛ مانند چوبی که کاملا خم شده و هر لحظه امکان شکستنش وجود دارد.
مسوولان باید به این نکته توجه کنند که ممکن است از جایی، مشکلات جدی برای خانوادهها پیش بیاید. مردی که فرزند یا همسرش را به قتل میرساند نشان میدهد که این فرد دیگر نمیتواند تحمل کند و کشش ندارد. در جلسات، مطرح کردیم که درحالحاضر باید دنبال ایدههای جدید بود. اگر معتقدیم اجتهاد در دین ما پویاست اینجا باید کمککننده باشد. اگر با دیدگاههای قدیمی نگاه شود نمیتوان کاری انجام داد. واقعیت این است که کارهای موردی، پاسخگو نیست و نیاز به اقدامات هماهنگ دستگاهها و نهادهاست و این هم یک مساله خیلی مهم است.
در مورد طلاق، دستگاههای مختلف فعالیتهای مختلف انجام میدهند. مثلا بهزیستی مدتی پیش طرح بشیر را مطرح کرده است. یا قوهقضاییه و وزارت ورزشوجوانان که در مورد مسایل ازدواج جوانان و بحث پیشگیری از طلاق کار میکنند. اینها باید در جایی ساماندهی شود. برنامه ششم در حال نگارش است. هیچ زمانی در کشور ما حتی در بهترین و طلاییترین برنامه که برنامه، سوم بود، به مسایل اجتماعی توجه نشده بود، متولی مباحث اجتماعی مشخص نشده بود؛ یعنی آسیبهای اجتماعی هیچ متولیای نداشته و ندارد و الان هم وضعیت همینطور است.
به نظر میرسد در سالهای آینده اعتیاد به آمفتامینها شدیدتر میشود و مصرف چندگانه مواد که درحالحاضر هم وجود دارد تا سالهای آینده ادامه مییابد. این روند در حال زیرزمینیشدن است |
آسیب بعدی اعتیاد است. سالهای آینده با وضعیت شدیدتری در مورد اعتیاد روبهرو خواهیم بود. این هم یک مساله است. با این وضعیت با توجه به متغیرهای بزرگتری که روی اعتیاد تاثیرگذار هستند همچون طلاق در خانواده، بیکاری، شرایط اجتماعی، اینکه هیچ جایگزینی برای نبود شادی در کشور وجود ندارد و اجازه نمیدهند این جایگزینها عمل کند، اعتیاد کم نمیشود. اعتیاد با ورد و فوت کاهش نمییابد.
به نظر شما کدام نوع اعتیاد در سال آینده تشدید میشود؟
*به نظر میرسد در سالهای آینده اعتیاد به آمفتامینها شدیدتر میشود و مصرف چندگانه مواد که درحالحاضر هم وجود دارد تا سالهای آینده ادامه مییابد. البته مواد خفیفتری هم مثل حشیش و الکل وجود دارد. الکل همواره مساله بوده و هست و خواهد بود؛ چراکه یکی از چیزهایی است که افراد راحتتر میتوانند در زیرزمین استفاده کنند. در واقع این روندها در حال زیرزمینیشدن هستند، چون میتوانند بهراحتی استفاده شوند بنابراین مواد زیرزمینی که به طور سنتی هم استفاده میشدند مانند حشیش و الکل بیشتر استفاده خواهند شد.
اگر به عملکرد سیستم گذشته برگردیم چه کارهایی را باید انجام میدادیم که ندادیم؟
*اگر واقعیت را بخواهید تا سالهای قبل مساله اعتیاد مساله مسوولان و دستگاهها نبود. از گذشته برنامهریزی استراتژیکی در مورد اعتیاد وجود نداشته است. مساله اعتیاد امروز برای مسوولان، همان مسالهای است که سالها پیش در مورد اعتیاد داشتند. من هم معتقدم معتادان خیابانی معضل هستند اما با چه روش و سیستمی باید به اینها نگاه کرد. هیچگاه قبول نکردهایم که یک فرد معتاد خیابانی هم یک انسان است و باید خدمات انسانی بگیرد. هیچگاه نخواستهایم بپذیریم در زمینه پیشگیری کارهای موثری انجام ندادهایم. چندین سال پیش، در دهه ٧٠، آقای فلاح دبیرکل ستاد گفته بود که ما به بنبست رسیدهایم. ما به این وجه قضیه باید توجه کنیم که برنامهریزی نداشتهایم. به نوعی تحت فشارهای مردم و مجلس مجبور بودهایم همیشه ضربتی عمل کنیم. این کار با سیستماتیکعملکردن خیلی متفاوت است. تنها جایی که سیستمی عمل کردیم، کاهش آسیب بوده که خوب پیش رفت اما آن هم در ادامه با مشکلاتی روبهرو شده است.
سیستم پیشگیریمان چه مشکلاتی داشته است؟
*همه معتقدند کارهایی برای پیشگیری انجام دادهاند؛ حال سوال این است که اگر اینطور است چرا به چنین وضعیتی دچار شدهایم؟ پیشگیری باید اثربخش باشد، در هر فعالیت پیشگیرانه، باید بلافاصله پس از اجرا، ارزشیابی انجام شود اما هیچگاه ارزشیابی انجام نشده است. کدامیک از طرحها سنجیده شدهاند تا ببینم این برنامهها چقدر اثربخش بوده؟
به نظرتان چه باید کرد؟
*مقررات و ضوابطی وجود دارد اما چندان اجرا نمیشود؛ به عنوان مثال در اعتیاد سند پیشگیری وجود دارد اما خیلی به این قضیه توجه نمیشود. این سند برای اجراشدن به پول نیاز دارد. نکته بعدی این است که در سیاستهای کلان کشور همچون برنامه ششم باید فصلی به عنوان فصل آسیبهای اجتماعی وجود داشته باشد. بنابراین پیش از هر اقدامی متولی آسیبها باید مشخص شود. ممکن است نمایندگان بگویند همه مسوولیت را به یک دستگاه نسپاریم. اشکالی ندارد. هر بخش با ذکر نام به یک دستگاه واگذار شود تا مشخص باشد کدام نهاد، باید چه کاری انجام دهد. درصورتیکه هم نتوانست، باید پاسخگو باشد. برنامهها باید اسناد داشته باشند و هر ارگانی ادعا کرد کاری انجام میدهد، این کار ارزشیابی شود و دستگاههای نظارتی باید جدیتر بر مسایل اجتماعی نظارت کنند. (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد