به رسم روزگار و در زندگی واقعی «مرگ در میزند» و هرازگاهی چهرهها و سینماگران را به کوچی ابدی میخواند.
سال 93 خورشیدی هم از این منظر، سال غمگینی برای تلویزیون و سینمای ما بود و هنرمندان برجستهای برای همیشه ما را با خاطراتی دلنشین تنها گذاشتند. ضمن ادای احترام به نام و زنده نگهداشتن یاد سینماگران برجستهای چون رابین ویلیامز، روژه هانن (ناوارو)، فرانچسکو رزی، میکی رونی، لورن باکال، ایلای والاک، مایک نیکولز و ریچارد آتن بورو که در این سال درگذشتند، برای سینماگران فقید وطنی که در این سال آنها را به آغوش خاک سپردیم، طلب مغفرت و آمرزش الهی میکنیم و میگوییم ای زمین با خاطرهسازان ما مهربان باش.
احمد رسولزاده
تا زندهایم، آهنگ و صدای دلنشین احمد رسولزاده، گوینده و مدیر دوبلاژ برجسته تلویزیون و سینمای ایران را فراموش نخواهیم کرد و آوای خوش و مهربانش در پستوی گوش و ذهنمان میپیچد. گرچه این دوبلور مشهور ایرانی دی 93 و در هشتاد و چهار سالگی دیده از جهان فروبست، اما صدایش را در آثار ماندگاری به یادگار گذاشت. علاقهمندان به فیلم و سینما حتما صدای او را به جای محمدعلی کشاورز در «پدرسالار»، آنتونی کویین در «عمر مختار: شیرصحرا» و سلسله برنامه مستند حیات وحش ایران به یاد دارند.
زاون قوکاسیان
نویسندگان و منتقدان سینمایی اگر بدون حب و بغض و فقط با نگاهی حرفهای و کاملا دقیق و کارشناسی با آثار هنری روبهرو شوند، قطعا نقش موثری در روند و طی طریق سینمای کشور خواهند داشت و جریانساز میشوند. زاون قوکاسیان که در این سال و پس از ماهها مبارزه با سرطان، علاقهمندان به سینما و البته انبوه دوستداران خودش را در شصت و چهار سالگی تنها گذاشت، قطعا یکی از بهترین این افراد بود. او علاوه بر نقد و نگارش یادداشتهای سینمایی و تدریس، کتابهای ارزشمندی را هم درباره سینمای ایران تالیف کرد که گفتوگو با بهرام بیضایی و بانوی اردیبهشت (درباره سینمای رخشان بنیاعتماد) و بانوی بازیگر (درباره گلاب آدینه) ازجمله آنهاست.
ناصر گیتیجاه
ناصر گیتیجاه از آن نقش دومهای درجه یک بود؛ از آنها که هر نقش کوچکی را که به او سپرده میشد، با هنر و استعداد و نمک ذاتی خودش میپروراند و مال خود میکرد. این هنرمند که سال 93 ما را با انبوه نقشهای دوستداشتنیاش در فیلم و سریالهای مختلف تنها گذاشت و در هفتاد و نه سالگی دارفانی را وداع گفت، تازه سه سال پیش از مرگش بود که از سوی داوران هم دیده شد و به خاطر بازی خوبش در «خوابم میآد» برنده دیپلم افتخار جشنواره فجر شد.
باقر صحرارودی
شخصیت شاداب و سرزنده باقر صحرارودی طوری بود که هیچ گاه گمان به فقدان و رفتن او نمیکردیم، اما تقدیر در حرکتی جدی و شوخطبعانه ـ همچون شیوه بازیگری صحرارودی ـ ما را از ادامه تماشای بازیهای بامزهاش محروم کرد. بنابراین دیگر چارهای نداریم تا با خاطرات بازیاش در «کوچه اقاقیا»، «ترش و شیرین» و «راه در رو» سرکنیم. صحرارودی هنگام رفتن 72 سال داشت.
صادق ماهرو
صدای بم و زنگدار صادق ماهرو هم از آن صداهای تکرارنشدنی تاریخ دوبلاژ ماست؛ گوریل انگوری که حتما معرف حضورتان است؟ اگر همکاری درخشان او و اصغر افضلی (گوینده نقش بیگلی بیگلی) نبود، آن کارتون قدیمی در میان ما بچههای دیروز به این میزان از محبوبیت دست نمییافت. کوییک درا مکگرا (یوگی و دوستان)، داروغه ناتینگهام (رابین هود) و شیرعلی قصاب در «دایی جان ناپلئون» برخی دیگر از نقشگوییهای ماندگار ماهرو است؛ هنرمندی که در هفتاد و پنج سالگی در کلن آلمان آن صدای پرهیبت را زیر خاک برد.
اکبر خواجویی
اکبر خواجویی اگر حتی فقط همان یک سریال «پدرسالار» را ساخته بود، برای شهرتش اکتفا میکرد؛ مجموعهای که با هنرنمایی محمدعلی کشاورز و جمعی دیگر از هنرمندان سرشناس در اوایل دهه 70 مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون نشاند و بشدت محبوب شد.
البته خواجویی که فعالیت خود را از سال 44 آغاز کرده بود، آثار دیگری همچون «کهنهسوار»، «دبیرستان خضرا» و «سیرک بزرگ» را هم در کارنامه داشت. این کارگردان اصفهانی در شصت و هفت سالگی در تهران درگذشت.
عظیم جوانروح
اگر مجموعههای مختارنامه، معصومیت از دست رفته، کیف انگلیسی، سرنخ و قصههای مجید ماندگار شدهاند، بخش مهمی از آن به تصاویر و قابهای تماشایی برمیگردد که عظیم جوانروح در مقام مدیر فیلمبرداری ثبت کرده است. جوانروح که فعالیت خود را از سال 52 و در تلویزیون آغاز کرد، آذر امسال و پس از مدتها مبارزه با سرطان روده در شصت و نه سالگی بدرود حیات گفت.
حمید مهرآرا
چهره مهربان حمید مهرآرا را دهههای 60 و 70 بسیار در تلویزیون میدیدیم، اما با فرا رسیدن دهه 80 دیگر نشانی از او نبود. این فراموشی و از یادبرده شدن برای او قابل تحمل نبود و زمینه را برای افسردگی او فراهم کرد؛ رنجی که با بیماری دیابت و بعدها قطع هر دو پایش بیشتر هم شد. مهرآرا اما در بهار و ابتدای سال 93 دیگر تاب ادامه این زندگی را نیاورد و تصمیم گرفت در هفتاد و یک سالگی ما را با خاطرات و نقشآفرینیهای خوب و همدلی برانگیزش در پهلوانان نمیمیرند، استپان، امیرکبیر، کهنهسوار و آرایشگاه زیبا تنها بگذارد.
عزیز هنرآموز
عزیز هنرآموز با این که سالها در عرصه بازیگری فعال بود، اما هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفت. البته شاید این وضع ناشی از انتخابها و واگذاری نقشهای نهچندان برجسته و جلوهگرانه به او بود. هرچند او سعی میکرد هر نقشی را که به او سپرده میشود با تمام وجود و با عبور دادن از رنج بازیگری ارائه دهد. هنرآموز که در آخرین ماه 93 و به دلیل بیماری ریوی فوت کرد، آثاری چون روزگار قریب، مسافر ری، عینک دودی، گرگها، سفر به چزابه و بوی پیراهن یوسف را در کارنامه داشت.
سازهای خاموش
بزرگمرد تار ایران
محمدرضا لطفی نام بزرگی در موسیقی اصیل ایرانی است. نامی که با درگذشت این هنرمند هم کمرنگ نشده و همیشه یکی از بزرگان این عرصه محسوب خواهد شد. لطفی دوازدهم اردیبهشت امسال پس از مدتها مبارزه با بیماری سرطان درگذشت. با همه حواشی و حرف و حدیثهایی که در سالهای پایانی عمرش داشت، اما نه «ایران ای سرای امید»، نه «کاروان شهید» و نه هیچ یک از دیگر آثارش فراموش نخواهند شد. آثاری که بیشک تا سالها پس از مرگش نام او را زنده نگه خواهند داشت. لطفی هر چند حاشیههای فراوان داشت، اما بزرگ بود، آنقدر بزرگ که در موسیقی ایرانی نامش تحت تاثیر هیچ اتفاق و حاشیهای قرار نگیرد و زخمههایش بر تار همیشه لطفی برای این ساز و نوازندگانش باشد.
درگذشت نوازنده پاپ
نیما وارسته یکی از نوازندگان و آهنگسازان موسیقی پاپ بود. او سیام اردیبهشت امسال به علت نارسایی قلبی درگذشت و حدود 10 ماه است ویلون خاطرهساز او دیگر نمینوازد. زندهیاد وارسته در کارنامه فعالیتهای هنری خود تنظیم آلبومهای خوانندههایی چون خشایار اعتمادی، پیام صالحی و وحید حامد و رهبری ارکستر کنسرتهای حمید عسگری و بنیامین بهادری را دارد.
خداحافظی با 3 گنجینه
امسال موسیقی نواحی ایران باز هم گنجینهای را از دست داد، علاءالدین باباشهابی در روزهای آغازین تابستان، یعنی پنجم تیر بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت تا خطه کردستان یکی از هنرمندان نامیاش را از دست بدهد. همچنین دوازدهم مهر خواننده برجسته موسیقی نواحی، غلامعلی پورعطایی درگذشت. او از نوازندگان برجسته دوتار خراسانی بود و او را با قطعه به یاد ماندنی نوایی نوایی میشناسیم. همچنین ذوالفقار عسگریان ازجمله دوتار نوازان برجسته موسیقی نواحی بود که شانزدهم آذر امسال درگذشت.
پاشایی پررنگترین نت موسیقی امسال
بیست و سوم آبان امسال تنها روز درگذشت یک هنرمند موسیقی پاپ نبود، روزی بود که اتفاقات متعددی را رقم زد و حواشی بسیاری را هم با خود داشت. در این روز مرتضی پاشایی، خواننده جوان موسیقی پاپ در بیمارستان بهمن تهران درگذشت. ساعاتی پس از اعلام خبر درگذشت او جمعیت زیادی جلوی بیمارستان جمع شدند. همچنین مراسم تشییع جنازه این هنرمند جوان یکی از شلوغترین و متفاوتترین وداعها و تشییع جنازههای هنری طی سالهای گذشته بود. جوانها و نوجوانها در شهرهای مختلفی برای او سوگواری کردند. ماجرای این تشییع جنازه به مجامع دانشگاهی هم رسید و اظهارنظرهای مختلفی درباره آن شد. ازجمله اظهارات جنجالی یوسف اباذری، جامعهشناس برجسته کشورمان که به نقد و بررسی این اتفاق پرداخت.
وداع با نوازنده قدیمی ارکستر سمفونیک
علیرضا خورشیدفر که سالها در کنار سایر نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران، کنترباس نواخته بود، چهارم آذر از دنیا رفت و ارکستر سمفونیک یکی از نوازندگان مهم و قدیمیاش را از دست داد. او اولین تجربههای حرفهای خود را سال ۱۳۴۶ با فعالیت در ارکسترهای رادیو ازجمله ارکستر بزرگ، ارکستر گلها و ارکستر دانشگاه تهران آغازکرد و سال ۱۳۴۸ به طور رسمی وارد ارکستر سمفونیک تهران شد و با این ارکستر به همکاری ادامه داد که این همکاری تا آخرین روزهای حیاتش ادامه داشت. زندهیاد خورشیدفر از سال ۱۳۵۱ نیز به عنوان معاون گروه کنترباس و از اوایل سال ۱۳۵۷ به عنوان مایستر گروه کنترباس تا قبل از درگذشتش در ارکستر سمفونیک تهران همکاری داشت. البته ارکستر سمفونیک در سه سال پایانی عمر او تعطیل بود و او آنقدر زنده نماند تا فعالیت دوباره ارکستر را ببیند.
ادیبانی که از میان ما رفتند
محمدابراهیم باستانی پاریزی
دبیرستانی که بودیم وقتی در کتاب ادبیات فارسی با عنوان کتابهایش مواجه میشدیم، میگفتیم این نویسنده چقدر به عدد هفت علاقه دارد. کتابهایی مانند خاتون هفت قلعه، آسیای هفت سنگ، نای هفت بند، اژدهای هفت سر، کوچه هفت پیچ، زیر این هفت آسمان و سنگ هفت قلم تنها برخی از انبوه کتابهایی است که او از خودش به یادگار گذاشت. بزرگتر که شدیم، دانستیم محمد ابراهیم باستانی پاریزی یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ معاصر ایران است. یک کرمانی دوستداشتنی که هنوز هم خاطرات شیرینش از سرزمین دوستداشتنی کرمان، در محافل مختلف نقل میشود، اما سال 93، این تاریخدان، نویسنده، پژوهشگر، شاعر، موسیقیپژوه و استاد بازنشسته دانشگاه تهران را هم از ما گرفت.
مشفق کاشانی
در واپسین روزهای دی ماهی که گذشت، وقتی برخی شاعران در انجمن شاعران دور هم جمع شده بودند تا برای سهیل محمودی جشن تولد بگیرند، عباس کی منش، متخلص به مشفق کاشانی هنگامی که داشت شعرخوانی میکرد، دچار نارسایی قلبی شد. شاعران شوک زده، او را به بیمارستان رساندند، اما اجل مهلت نداد و پیرمرد خوش اخلاق و غزلسرای پیشکسوت شعر فارسی برای همیشه جهان را بدرود گفت.
مشفق کاشانی یکی از بزرگترین شاعران معاصر و انقلاب اسلامی بود. او که سال 1304 در کاشان متولد شده بود، تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ادامه داد و مدت ۳۷ سال در آموزش و پرورش به کار مشغول بود. او ریاست هیأت مدیره انجمن شاعران ایران و ریاست شورای ترانه وزارت ارشاد را به عهده داشت. صلای غم تضمین ۱۲ بند محتشم کاشانی، خاطرات، سرود زندگی، شراب آفتاب، آذرخش (گزینه اشعار)، آینه خیال، بهار سرخ سرود، هفت بند التهاب، نقشبندان غزل، انوار ۱۵خرداد، خلوت انس، مجموعه شعر جنگ، تذکره شاعران معاصر، راز مستان و سیرنگ برخی از آثار به جا مانده از او هستند.
سیمین بهبهانی
سالی که سپری شد، یک غزلسرای بزرگ دیگر را هم از ادبیات ما گرفت. سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی فرزند عباس خلیلی (شاعر و نویسنده و مدیر روزنامه اقدام) در مرداد امسال درگذشت. او از چهرههای صاحب سبک در عرصه غزل فارسی بود. بهبهانی به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف شد. سه تار شکسته، جای پا، چلچراغ، مرمر، رستاخیز، خطی ز سرعت و آتش، دشت ارژن، کاغذین جامه، یک دریچه آزادی و مجموعه اشعار از آثار این شاعر هستند.
عبدالحسین پرتوی
عکس مربوط به بسته شدن فرودگاه توسط نظامیان به فرمان بختیار در چهارم بهمن ۱۳۵۷، عکس مربوط به اعدام سران حکومت پهلوی در دبیرستانهای علوی و رفاه، عکس مربوط به ورود امام خمینی(ره) به ایران در فرودگاه مهرآباد دوازدهم بهمن ۱۳۵۷، عکس مربوط به بیعت همافران ارتش شاهنشاهی با امام خمینی(ره) در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷؛ یک عکاس باید چقدر کار بلد و زبده باشد که چنین مقاطع مهمی از تاریخ معاصر کشور را عکاسی کند؟ این کاری است که عبدالحسین پرتوی انجام داد. پرتوی سال ۱۳۲۱ در اردبیل متولد شد. پس از مهاجرت به تهران و تحصیل، در روزنامه کیهان مشغول به کار شد. سال ۱۳۳۸ به صورت حرفهای با عکاسی ورزشی کار خود را شروع کرد. سال ۱۳۵۶ از انقلاب ایران عکسهای منحصر به فردی تهیه کرد. طی سالهای جنگ ایران و عراق به عنوان دبیر سرویس عکس روزنامه کیهان برگزیده شد. پس از ۳۱ سال خدمت در روزنامه کیهان در بیست و هفتم شهریور ۱۳۶۸ بازنشسته شد. این هنرمند که سالها از بیماری ALS رنج میبرد روز یکشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۳ در هفتاد و دو سالگی درگذشت.
عبدالمجید حسینیراد
عبدالمجید حسینیراد سال ۱۳۳۸ در شهر بهبهان متولد شد. این هنرمند دکترای هنرهای تجسمی را از دانشگاه رن 2 (Rennes 2 فرانسه 1375) کسب کرد و دانشیار دانشکده هنرهای تجسمی ـ پردیس هنرهای زیبا ـ دانشگاه تهران بود. حسینی راد در بسیاری از رخدادهای هنری نقش داشت، دبیری نمایشگاه بیان تمثیلی در نقاشی نوگرای ایران، عضویت در شورای سیاستگذاری و هیات انتخاب پنجمین دوسالانه نقاشی ایران، دبیر همایش و عضو شورای سیاستگذاری و انتخاب نمایشگاه نگاه معنوی و برگزاری اولین و دومین و سومین دوسالانه بینالمللی نقاشی جهان اسلام و دبیر علمی جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر تنها برخی از فعالیتهای اوست. حسینی راد نقاش، پژوهشگر و استاد دانشگاه بامداد یکشنبه هجدهم خرداد 93 بر اثر ایست قلبی در پنجاه و پنج سالگی از دنیا رفت.
سوگ صحنه
محبوب منفور
این عنوان را دوستانش به او داده بودند. خودش شخصیت محبوب، بزرگوار و مهربانی بود، اما اغلب نقشهایی که بازی کرده بود منفی بودند. انوشیروان ارجمند هنرمند برجسته تئاتر، سینما و تلویزیون بود که آذر امسال درگذشت. او ازجمله بازیگران مهربان و اندیشمندی بود که مطالعات گستردهای هم در عرصه تاریخ اسلام داشت و درباره تکتک نقشهایی که بازی کرده بود مطالعات دقیقی داشت. این هنرمند بیستوسوم آذر امسال درگذشت.
این هنرمند با بازی خوبش در نقشهایی چون اشعث سریال «امام علی(ع)» و رفاعه ابن شداد «مختارنامه» در ذهن همه ما ماندگار شده است.
صدای طهرون
این هنرمند دوستداشتنی نهتنها بازیگر توانمندی بود، بلکه صدایش به عنوان دوبلور و خواننده برای همیشه در ذهن ما نقش بسته است. او راوی شکرستان بود و آلبومهای طهرون قدیم 1 و 2 را هم منتشر کرده بود. مرتضی احمدی پیرمرد دوستداشتنی و پرسپولیسی دوآتشهای بود که طرفداران این تیم او را عمو مرتضی خطاب میکردند. او علاوه بر بازی، صداپیشگی و موسیقی، پژوهشهایی هم پیرامون فرهنگ تهران قدیم انجام داده بود که ارزشمند است. پدربزرگ دوستداشتنی طهرون قدیم امسال سیام آذر برای همیشه چشمان مهربانش را بست و با ما وداع کرد.
خداحافظی تلخ با بازیگر پانتومیم
از زمانی که متوجه بیماریاش شد، سرطان تنها یک سال به او فرصت زندگی داد و پنجم اسفند این هنرمند جوان با دنیای ما خداحافظی کرد. بهرام ریحانی از هنرمندان عرصه پانتومیم بود که با عزمی مثال زدنی و در حالی که فشار ناشی از تزریق داروهای شیمی درمانی را تحمل میکرد در آخرین حضور روی صحنه؛ با ایفای نقش در نمایش «بی لالا» به کارگردانی یاسر خاسب تماشاگران سی و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را به تحسین واداشت.
جوان مبارز
مجید بهرامی را خیلیها حتی اگر به چهره نشناسند، به نام میشناسند. او چند سال با بیماری سرطان دستوپنجه نرم کرد و هرچند یکی دو بار توانست این بیماری را شکست دهد، اما سرطان دوباره بازگشت و او را با خود برد. این هنرمند در حال اجرای نمایش «عجایبالمخلوقات» بود که متوجه سرطان مغزاستخوان خود شد و پس از چهار سال مبارزه با این بیماری آبان ماه درگذشت. زندهیاد بهرامی علاوه بر عرصه تئاتر در سینما هم فعال بود و در فیلمهای «بدرود بغداد» و «گیلانه» ایفای نقش کرده است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد