حالا هم دنیای سلطه برای پیشبرد اهداف خود، جبههای دیگر را برای عنوان دشمن فرضی خود، برگزید و آن جبهه، اسلام و مسلمانان است. از قضا رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان، در همین شهر واقع شده است. برای آگاهی از چگونگی روند فعالیتهای فرهنگی ایران در آلمان و برنامههایی که برای سال آینده در نظر گرفتهاند، گفتوگویی با مهدی ایمانیپور، رایزن فرهنگی ایران در آلمان انجام دادهایم. این گفتوگو در محل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و در روزهایی که ایمانیپور، روزهای مرخصی خود را در خاک وطن میگذراند، انجام شده است. با ما همراه باشید.
در خبرها آمده بود که رایزنی فرهنگی ایران در آلمان بتازگی قرارداد ایجاد کرسی مطالعات شیعه را در دانشگاه مونستر این کشور امضا کرده است. گویا این کار برای اولین بار در تاریخ مطالعات اسلامشناسی آلمان رخ داده است. در این باره توضیح میدهید؟
ابتدا باید بگویم که برای حضور تاثیرگذار در ساختار جامعه آلمان، ناگزیر باید از مسیر دانشگاهی وارد شد. متاسفانه مطالعات شیعی در غرب عموما مغفول است و نشانهاش این است که در کل اروپای شینگن، ما هنوز یک کرسی شیعهشناسی نداریم و بعضا به موضوع شیعهشناسی ذیل دروس اسلامشناسی گریزی زده میشود؛ ولی جالب این است که گاهی یهودیها و حتی بهاییها، شیعهشناسی را تدریس کرده یا میکنند. با این حال کرسی مستقلی که به موضوع شیعهشناسی بپردازد، در اروپا وجود نداشت. به همین سبب است که هرگاه سخن از شیعه به میان میآید، رسانهها در اروپا و آلمان، تصویری کاریکاتورگونه و ناقص از آن ارائه میدهند. آنها ترجیح میدهند به جای پرداختن به اندیشه و فکر شیعه، سراغ تصاویری از مراسم عاشورا و قمهزنی برخی در این مراسم بروند. به همین دلیل و برای اینکه بتوانیم اندیشه شیعی را آنگونه که شایسته هست معرفی کنیم، به فکر راهاندازی این کرسیها افتادیم. برای این کار، بنیادی در آلمان با حضور تعدادی از اندیشمندان این کشور و دو عضو ایرانی به نام بنیاد مطالعات اسلامی در آلمان شکل گرفت که بنده به عنوان شخصیت حقیقی، یکی از موسسان ایرانی آن هستم. این بنیاد چند فعالیت علمی را تعریف و عملیاتی کرد و حاصلش این شد که دانشگاه مونستر که در بین 5 دانشگاهی که کرسی الهیات اسلامی را در آلمان دارد ـ البته بزرگترین و پرمخاطبترین آنهاست ـ اعلام آمادگی کرد که کرسی شیعهشناسی را ایجاد کند.
این کرسی از چه زمانی آغاز به کار خواهد کرد، بفرمایید چه سرفصلهایی و توسط چه استادانی، تدریس خواهد شد؟
برای ما متن و استاد در این کرسی که از پاییز سال آینده کارش را شروع خواهد کرد، مهم است. اینکه چه متنی توسط چه استادی تدریس شود، طبق قواعد آکادمیک و دانشگاهی آلمان، شرایط خاصی دارد. نمیشود استادی را به یک رشته تحمیل کرد؛ بلکه باید فراخوانی داد که این کرسی در حال ایجاد است و نیاز به استاد دارد. استادی هم که دعوت میشود در تعیین سرفصلهای آموزشی آن نقش مهمی دارد. این کرسی در اختیار استاد است و او میتواند از مجموعه دروس، گرایشها را جهت دهد. پس تعیین استاد در معلوم شدن متن درسی خیلی تاثیرگذار است.
این استادان بر چه اساسی انتخاب میشوند؟
در گزینشهای اولیه تلاش کردیم شرایط به گونهای تعیین شود که استادان از میان کسانی انتخاب شوند که خودشان اعتقادی به جریان شیعی دارند. همچنین از آنجا که مرکز علمی شیعه، ایران است، اعلام کردیم که استاد داوطلب باید 3 سال در ایران در مقطع دکتری درس خوانده یا درس داده باشد. همچنین این استادان در رشتههایی که میخواهند تدریس کنند باید صاحب تالیف باشند. ضمن اینکه نماینده بنیاد مطالعات اسلامی هم در گزینش استادان حضور فعال خواهد داشت. این موارد به ما کمک میکند که در انتخاب استاد و متن تاثیرگذار باشیم تا شیعه در حد امکان به صورت واقعی معرفی شود.
این اقدام شما چه نتایجی در بر دارد؟
امیدواریم این کار به ارتقای جایگاه شیعیان در آلمان کمک کند. ضمن اینکه با این سیاستی که آلمانها برای اداره مراکز اسلامی در پیش گرفتهاند و امامان این مراکز ناگزیر خواهند بود از مراکز دانشگاهی مجوزهایی ارائه کنند، کرسی شیعهشناسی این امکان را خواهد داشت که به امامان مراکز شیعی، اعتبارنامه دهد. همچنین دانشآموختگان مراکز مختلف که مدارک دانشگاهی آنها منطبق با مدارک دانشگاهی آلمان نیست، این فرصت را مییابند که با گذراندن برخی واحدهای درسی، مدرک دانشگاهی معتبری دریافت کنند و در جامعه آلمان مشغول به کار شوند.
این اقدام موجب میشود جامعه آلمان رسما شیعه را به عنوان یک واقعیت بپذیرد. رایزنی فرهنگی ایران در آلمان هم در این سالها تلاش میکند اسلام شیعی را بهعنوان اسلام اعتدالی معرفی کند. گامهای خوبی برداشته شده؛ ولی تا رسیدن به مقصد فاصله داریم. فراموش نکنید که این کرسی شیعهشناسی، اولین کرسی الهیات شیعه در حوزه اروپای شینگن است.
چه تعداد دانشجو برای این کرسی در نظر گرفتهاید؟
فعلا تعداد دانشجویان مشخص نیست. کرسی الهیات اسلامی مونستر، بعد از 3 سال فعالیت، ظرفیت 700 دانشجو را دارد. فکر میکنیم که کرسی شیعهشناسی نیز بتواند دانشجویان خود را جلب کند. ولی نگاه ما در حال حاضر به کمیت نیست. واقعیت این است که در سال اول حتی اگر بتوانیم به تعداد انگشتان یک دست دانشجو و محقق تربیت کنیم، کافیست، هرچند تلاش خواهیم کرد که این تعداد خیلی بیشتر باشد و تصور ما این است که اینطور هم خواهد شد؛ ولی در این حوزه در آلمان به اندازهای جای خالی وجود دارد که یک نفر هم برای ما یک نفر است. به هر حال، پیریزیهای آن به شکل اصولی در حال انجام است.
از طرف تندروها مخالفتهایی هم با راهاندازی این کرسی، انجام شد؟
بله، از طرف برخی جریانهای تندرو مخالفتها و مقاومتهایی شکل گرفت که رئیس دانشگاه مونستر و رئیس دانشکده الهیات اسلامی آن، برخوردهای خیلی مناسبی با موضوع داشتند و اعلام کردند که برای توسعه مطالعات اسلامی، از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند بود.
اینکه این کرسی برای نخستین بار راهاندازی میشود، شاید نشانهای بر کمکاریهای گذشته ماست. با این نظر موافق هستید؟
البته نباید از کمکاری صحبت کرد. تا جایی که من در جریان هستم از زمان دکتر فلاطوری تلاشهایی برای این مهم، صورت پذیرفته اما هر بار بنا بهدلایلی محقق نشده است. علاوه بر این باید به اختلاف تاکتیکها و دیدگاههای نمایندگان فرهنگی و اولویتگذاریهای آنان اشاره کنیم. مثلا خود من زمانی فکر میکردم که ایجاد کتابخانههایی با کتب مرجع شیعی که غالبا به زبانهای عربی و فارسی بدون ترجمه است، در دانشگاههای غربی تا چه حد میتواند مفید باشد. تا اینکه در محیط علمی آلمان بخصوص دانشکدههای الهیات اسلامی حضور پیدا و از نزدیک مشاهده کردم که در قفسههایی پرتعداد، کتابهای اهل سنت به زبان عربی که در بعضی موارد حتی ورق هم نخورده بود، چیده شده بودند. مسئولان این دانشکدهها از این کتابها بهعنوان فرهنگ اسلامی یاد و اظهار میکردند که این کتابها با هزینه دانشگاه خریداری شده است. این نقص به خاطر اختلاف دیدگاهها و اختلاف در تاکتیکها ایجاد شده است. البته موانع دیگری هم برای حضور کتب ما در کتابخانهها وجود دارد که باید در محل خودش بحث شود.
پس اعلام میکنید که از نظر متن، در آلمان ضعف داریم.
درست است. یکی از کاستیهایی که در جامعه آلمان وجود دارد و باید توسط ما جبران شود، کمبود متن است. ما در حوزه ترجمه معکوس تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. با علم به این موضوع، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، برای جبران این فاصله اهتمام دارد تا فضاهای خالی جبران شود. ولی واقعیت این است که از 44 ترجمه کامل یا گزیده قرآن در آلمان، شیعه سهمی ندارد. یعنی یهودی و مسیحی و سنی و احمدیه، ترجمه کرهاند؛ اما شیعه نه. کتابهای مرجع ما هم عموما معرفی نشدهاند. کتابی که بتواند اسلام با قرائت شیعی را معرفی کند، خیلی کمتعداد است. علاوه بر این که متن درسی مقبول و در دسترس هم وجود ندارد. این کاستیها باید جبران شوند و برای آنها در سازمان فرهنگ و ارتباطات برنامهریزی شده است.
اقدام عملی شما برای جبران این نقیصه چیست؟
یکی از اتفاقات خوبی که در آینده نزدیک تحقق خواهد یافت و از جهات مختلف به ما کمک خواهد کرد، برگزاری جایزه «کتاب سال اسلام در حوزه مطالعات آلمانی» در سال جاری میلادی است. اقدام مذکور برکات زیادی در جبران کمبودها در میان مدت به همراه خواهد داشت. این جایزه را با همکاری دانشکده الهیات اسلامی دانشگاه وین انجام خواهیم داد و بر اساس آن جایزهای به نوآوریهای مطالعات اسلامی، در اکتبر سال 2015 اعطا خواهد شد. همه کتابهایی که در حوزه اسلام در سالهای 2013 و 2014 نگارش شده، توسط استادان اسلامشناس آلمانیزبان مطالعه و به برترین کتابها جایزه اعطا میشود که این کار چند خروجی مهم دارد؛ اول اینکه بیش از پیش با مطالعات اسلامی، نویسندگان و نوع گرایشات فکری آنها آشنا میشویم. در گام بعد ناشران کتب اسلامی را بهتر میشناسیم و مجالی برای تعامل و همکاری با آنها فراهم میشود. در نهایت فرصت خواهیم یافت تا با حمایت و هدایت جریانهای معتدل، به مطالعات اسلامی مورد نیاز جهت داده و کاستیهای موجود را جبران کنیم. علاوه بر اینکه مجالی نیز برای عرضه اندیشههای ناب به اندیشمندان حوزه آلمانیزبان فراهم میشود.
به نظر میرسد که در فعالیتهای خود در حوزههای مختلف، به دنبال بومیسازی هستید. درست است؟
برای تاثیرگذاری بیشتر در غرب، باید از مدلهای رایج در این جوامع استفاده کنیم. یکی از شیوههای متداول برای فعالیتهای فرهنگی در غرب، ایجاد نهادهای غیردولتی فرهنگی است. این شیوه ضمن کاهش حساسیتها، به دلیل وجود فضای دموکراتیک در آن، از اثربخشی بیشتری برخوردار است. ضمن اینکه گروههای بیشتری به همکاری با آن اقبال نشان میدهند و بعضا دولت آلمان پس از یک دوره موفق کاری، کمکهای مادی و معنوی نیز به این مجموعهها میکند. بنابراین ایجاد نهادهای بومی و فراهم کردن زیرساختهای لازم در دستور کار رایزنی فرهنگی است.
اجازه دهید تا از این حوزه خارج شویم و به ایرانیان مقیم آلمان بپردازیم که عموما در طبقات بالای اجتماعی قرار دارند. رایزنی فرهنگی ایران از این ظرفیت چگونه استفاده میکند؟
برای همکاری و استفاده از ظرفیت جامعه ایرانی، باید اعتمادسازی کرد. اولین انتظار ایرانیان این است که آنها را طرد نکنیم و با آنها همراهی و همدلی داشته باشیم. در این جامعه کسانی هستند که ضدیتی با نظام ندارند، ولی تمایلی به همکاری مستقیم با سفارت و رایزنی فرهنگی ندارند. البته عدهای تمایل دارند چنین وانمود کنند که برای غیردولتی بودن باید مواضع ضددولتی داشت و حال آنکه هر شخصی میتواند دولتی عمل نکند ولی لازم نیست که حتما ضددولت عمل کند. ما همه مسافران یک کشتی هستیم، پیشینه فرهنگی ایران از گذشته تا به امروز، نقاط به هم پیوسته است بلکه ما در دوره اسلامی و بویژه در ایران معاصر و بعد از انقلاب اسلامی، رشد قابل توجهی داشتیم که باید هم پرداخت اصولیتری به این بخشها شود؛ ولی ایرانیان باید احساس کنند که در یک کشتی نشستهایم و الزاما برای اینکه خودمان را وابسته به دولت نشان ندهیم، لازم نیست ضددولت هم نشان دهیم. این اتفاق دارد با حمایت از نهادهای مردمی همدل و معتدل در جامعه آلمان رخ میدهد. با آنهایی که با ما نقاط مشترکی دارند یا همدل هستند، برنامه مشترک تعریف میکنیم. این کار جامعه ایرانی مهاجر را به ما نزدیکتر و اعتمادشان را بیش از گذشته جلب کرده و همکاریها را توسعه بخشیده است.
فعالیتهای رایزنی فرهنگی را در حوزه کتاب و نشر که ظاهرا قابل توجه است، تشریح بفرمایید.
واقعیت این است که تولید و عرضه کتاب، در همه جای دنیا سرمایهگذاری زودبازدهی نیست. برای سال آینده ما ده کتاب در حوزه الهیات اسلامی تعریف کردهایم که به عنوان کتاب درسی برای مقاطع لیسانس منتشر خواهند شد. قرارداد آنها مدتی است امضا شده و تالیف یا ترجمه هر کدام حدود دو سال به طول میانجامد، البته سال آینده چند جلد از آنها منتشر میشود.
رایزنی فرهنگی ایران حضور خوبی در نمایشگاههای آلمان دارد. کتابهای متنوعی عرضه میکند و حضور تاثیرگذاری دارد. درخصوص این حضور توضیح میدهید؟
پیش از این رایزنی فرهنگی مانند یک ناشر در نمایشگاه حضور مییافت و ناگزیر منشورات فرهنگی ـ هنری ناشران ایرانی را که در غرفه مخصوص جمهوری اسلامی نیز معرفی میشد، عرضه میکرد. اما در یکی دو سال اخیر، رایزنی فرهنگی نقش هماهنگکننده، مشاور و معین را دارد. البته در بخش کوچکی از غرفه نهادهای ایرانی نظیر غرفه کتابخانه مجلس، هر سال چند کتاب ارزشمند که با حمایت رایزنی فرهنگی چاپ شده، معرفی میشود. ما در نمایشگاه امسال، کتاب «لغتنامه علوم انسانی، آلمانی ـ فارسی» که بالغ بر 73 هزار مدخل دارد را معرفی کردیم. کتاب دیگر ما «کتابشناسی قرآن» بود که با همکاری بنیاد مطالعات اسلامی منتشر شد. در این کتاب 6542 مدخل در بیش از 30 زبان اروپایی و غیراروپایی در 997 صفحه فهرست شده است. چند نسخه از آن را به کرسیهای اسلامشناسی آلمان هدیه کردهایم که پاسخهای خیلی خوبی دریافت کردهایم. همچنین سعی ما این است که مجموعه مقالاتی را که در کنفرانسهای علمی رایزنی یا بنیاد مطالعات اسلامی مطرح میشود، تبدیل به کتاب کنیم. در نمایشگاه فرانکفورت 2015 هم حداقل دو کتاب جدید را عرضه خواهیم کرد.
آموزش زبان فارسی در آلمان چه جایگاهی دارد؟
متاسفانه با وجود این همه پیشینه ایرانشناسی در آلمان، ما در این کشور کرسی زبان و ادبیات فارسی نداریم. در دانشگاههای آلمان زبان فارسی به عنوان واحدهای درسی رشته ایرانشناسی تدریس میشود. بنابراین فارسیآموزی وجود دارد؛ ولی کرسی زبان و ادبیات فارسی، نه. که تلاش بعدی ما جبران این نقیصه است. یک توضیح هم بدهم که کرسیهای ایرانشناسی در آلمان زیاد هستند؛ ولی گاهی جهتگیریهای درستی ندارند؛ مثلا اقبالی به ایران معاصر نشان نمیدهند. آنها در مطالعات خود عمیق هستند ولی به مسائل جزئی و غیرکاربردی میپردازند و نگاهشان بیشتر تاریخی است.
رایزنی فرهنگی ایران نمیتواند در این باره کاری انجام دهد؟
آلمان، کشوری اقتصادمحور است و هر مقولهای در این کشور حول اقتصاد میچرخد، کرسیهای زیادی به این دلیل که مقرون به صرفه نیستند، تعطیل میشوند. دانشگاه اعلام میکند که من دانشجو در این رشته ندارم و نیازی نیست که آن را ادامه دهم. در شهر برلین، دو دانشگاه معتبر است که بیشتر در حوزه علوم اسلامی کار میکنند. یکی از این دانشگاهها رفتهرفته اسلامشناسی را با این توجیه که دیگر مقرون به صرفه نیست، رقیقتر میکند. ما میتوانیم با حمایت مادی و معنوی از روند تعطیلی آموزش زبان فارسی و کرسیهای ایرانشناسی و اسلامشناسی جلوگیری کنیم. ولی این کار نیاز به تامین بودجه دارد. زنده نگهداشتن کرسیهای ایرانشناسی و حتی ایجاد کرسی زبان و ادبیات فارسی امکان دارد؛ اما دانشگاهها اصرار دارند که چند سالی از کرسی مورد نظر حمایت شود و به سطحی برسد که برای آنها مقرون به صرفه شود. خیلی از کرسیهای ایرانشناسی به دلیل عدم حمایتهای مالی ما در حال کمرمق شدن هستند.
پس وضعیت آموزش فارسی در آلمان خوب نیست؟
نه اینکه خوب نباشد؛ ولی مطلوب هم نیست. خوشبختانه امسال اتفاق خوبی افتاد. در سالهای قبل بسختی 15 تا 20 نفر را برای اعزام به دورههای دانشافزایی ایران، پیدا میکردیم؛ اما امسال 90 متقاضی داشتیم که موفق به اعزام 23 نفر از آنها شدیم. این نشان میدهد که ظرفیت آموزش زبان فارسی در آلمان وجود دارد و مهم این است که ما به سمتش برویم و آنها احساس کنند که این کار حامی دارد.
آیا کلاسهایی هم برای آموزش زبان فارسی به نسلهای دوم و سوم ایرانیان مهاجر، برگزار میکنید؟
بله، ما این کار را در برلین و چند شهر دیگر انجام میدهیم. اکنون در مدرسه جمهوری اسلامی ایران روزهای شنبه، کلاسهای فارسیآموزی برای فرزندان ایرانیان مقیم داریم که به طور متوسط 70 تا 80 نفر در این کلاسها شرکت میکنند. علاوه بر آن مراکز متعددی هم در شهرهای دیگر وجود دارد. ایران در سه شهر آلمان، کنسولگری فعال دارد؛ در هامبورگ، فرانکفورت و مونیخ که در این خصوص هم فعال هستند. البته باید تاکید کنم که فارسیآموزی نیاز به روزآمد شدن متن، تنوع متون کمکآموزشی و بازنگری در شیوههای قدیمی تدریس دارد. باید برای استادان دورههای دانشافزایی بگذاریم.
برنامههای شاخص رایزنی فرهنگی ایران در آلمان برای سال آینده چیست؟
برگزاری نشستی منطقهای با عنوان «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» با حضور فرهیختگانی از سراسر اروپا، برگزاری جایزه «کتاب سال اسلام در حوزه مطالعات آلمانیزبان»، راهاندازی کرسی شیعهشناسی در دانشگاه گوته فرانکفورت، برگزاری دومین کنفرانس بینالمللی«قرآنپژوهی»، برگزاری نشست گفتوگوی ادیان با دومینکنها در شهر کلن، ادامه ترجمه و تفسیر مختصر قرآن، انتشار بخش اول «دیوان شمس»، برگزاری کنفرانس بینالمللی «فلسفه»، انتشار سالنامه «حکمت و فلسفه اسلامی»، انتشار اولین جلد از مجموعه پنج جلدی «آموزش اسلام برای کودکان»، انتشار «فرهنگ لغتنامه اسلامی فارسی به آلمانی»، برگزاری جشنواره «بانوی ایرانی» (هفته فرهنگی ایران با نمایش و معرفی هنر بانوان هنرمند ایرانی برای خنثیسازی سوءتبلیغات غرب مبنی بر انزوای بانوان در ایران)، برگزاری نمایشگاه «اصفهان من» که شامل عکس و نقاشیهای هنرمند حرفهای آلمانی است که توسط رایزنی فرهنگی به مدت سه ماه به ایران اعزام شد، حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و برگزاری هفته فیلم ایران برخی از برنامههای عمده رایزنی فرهنگی ایران برای سال آینده است. این را هم تاکید کنم که به دلیل بومیسازی فعالیتها، این کارها با همکاری برخی دانشگاهها و نهادهای فرهنگی آلمان انجام خواهند شد تا بتوانیم بهترین بازدهی را به دست بیاوریم.
حسنعلی ذکریایی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد