خصوصی​سازی استقلال و پرسپولیس

خصوصی‌سازی، بدون بسترهای لازم

این روزها همه‌جا از خصوصی‌سازی دو باشگاه قدیمی استقلال و پرسپولیس صحبت می‌کنند، اما ظاهرا کسی نیست به عواقب چنین کاری فکر کند.
کد خبر: ۷۷۰۴۴۳
خصوصی‌سازی، بدون بسترهای لازم

من معتقدم متولیان امر پیش از واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی باید به دنبال پاسخ این پرسش‌ها باشند؛ این‌که آیا اقتصاد ورزشی در ایران وجود دارد؟ این‌که اگر به دنبال خصوصی‌سازی در ورزش و فوتبال هستیم، آیا بسته حمایتی تعریف شده‌ای برای این منظور داریم؟ و بالاخره این‌که آیا برای سرمایه‌گذار تکلیفی روشن کرده ایم و چگونه باید به انتظارات او پاسخ داده شود؟

بحث خصوصی‌سازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس طرحی بود که از سوی مجلس تصویب شد. نمایندگان محترم مجلس معتقد بودند چون این دو باشگاه دولتی هستند بر اساس اصل 44 قانون اساسی باید فروخته شوند، اما به این موضوع توجه نکردند که واگذاری دو باشگاهی که از جنبه‌های فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و حتی سیاسی ریشه در رفتارهای مردم دارند، با واگذاری یک شرکت صنعتی دولتی خیلی متفاوت است. من تعجب می‌کنم که مجلس به عنوان یک طرح بحث واگذاری استقلال و پرسپولیس را تصویب می‌کند و دولت هم در قبال آن سکوت می‌کند. این درحالی است که دولت می‌توانست لایحه بدهد و دلایل بیاورد که برای فروخته شدن این دو باشگاه به بسترسازی‌های گسترده نیاز است. اگر خاطرتان باشد رهبر معظم انقلاب هم در پیام نوروزی خودشان بدرستی اشاره کردند که اقتصادی مقاومتی محقق نخواهد شد مگر با انجام کارهای فرهنگی. گرایش به کارهای فرهنگی یعنی همان بسترسازی لازم. اصولا انجام هر کاری نیازمند یک بستر مناسب است، اما متاسفانه در مورد خصوصی‌سازی این دو باشگاه کسی به دنبال بسترسازی نیست.

چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس در برنامه زنده رادیویی با من در مورد بحث خصوصی‌سازی استقلال و پرسپولیس بحث می‌کرد و می‌گفت ما توانستیم تابوی فروختن این باشگاه را بشکنیم! وقتی برای یک نماینده مجلس تابو شکستن ملاک اصلی است، یعنی آقایان با یک نگاه احساسی طرح واگذاری این دو تیم را تصویب کردند نه با یک نگاه کارشناسی.

پارادوکس بزرگ

بدون داشتن اقتصاد ورزشی شما نمی‌توانید دو باشگاه را بفروشید. اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. شما وقتی ورزش خصوصی ندارید چگونه می‌خواهید دو باشگاه را خصوصی کنید؟ این یک پارادوکس بزرگ است.

از طرفی کسانی در بحث قیمت‌گذاری دو باشگاه تصمیم گیرنده بودند که کمترین آشنایی را با فضای موجود داشتند. من در این مدت بارها از قول مسئولان سابق و کنونی بخش خصوصی‌سازی این را شنیده‌ام که می‌گویند با فرض داشتن ده میلیون هوادار از سوی هر دو تیم، اگر فقط ده هزار تومان از آنها جمع‌آوری شود رقمی حدود صد میلیارد تومان به حساب آنها واریز خواهد شد!

سوال من این است اگر واقعا با چنین فرمول‌هایی می‌توان تیمداری کرد، چرا الان که پرسپولیس و استقلال در اختیار دولت است برای آنها پول جمع نمی‌شود؟ اینها آدرس‌های غلطی است که به مردم می‌دهند. یک سال قبل از آن‌که من به عنوان مدیرعامل وارد باشگاه استقلال شوم، مدیریت باشگاه به دلیل مشکلات مالی فراخوان زده بود تا از هواداران کمک‌های مالی جمع‌آوری کند. جالب است بدانید طی هشت ماهی که از مدت این فراخوان می‌گذشت، چیزی حدود 120 هزار تومان جمع شده بود! حتی در کشورهای توسعه یافته که اقتصاد ورزشی پررونقی دارند هم کسی پولش را مجانی به کسی نمی‌دهد. اما متاسفانه این تفکرات بنجل در برخی مدیران ورزش ما وجود دارد و عده‌ای هم که این فضا را نمی‌شناسند، باورشان شده که می‌شود با کاسه گدایی یک باشگاه را اداره کرد.

الگوی جهانی

حال این پرسش مهم مطرح می‌شود که با کدام فرمول می‌خواهید افراد را به سرمایه‌گذاری در ورزش ترغیب کنید. من معتقدم به صرف واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نمی‌توان سرمایه‌گذاران را ترغیب کرد. باید دید الگوی جهانی این کار چه بوده و با چه راهکارهایی می‌توان بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. دولت‌های توسعه یافته در حدود 60 سال پیش با انجام سرمایه‌گذاری اولیه در ورزش همگانی در این مسیر حرکت کردند که سبد اقتصادی مردم را از دارو و درمان خالی کنند و به جای آن هزینه ورزش و تفریح را جایگزین آن کنند. آنها با این راهکار بخش خصوصی را ترغیب کردند در ورزش سرمایه‌گذاری کنند.

به عبارتی قبل از هر چیز باید ورزش همگانی را رونق بخشید حال آن‌که در کشور ما ورزش همگانی سازمان یافته وجود ندارد. اشکال کار هم این است که ما از ابتدا به دنبال ورزش قهرمانی بودیم و کسی به فکر این نبود تا پایه‌های این ورزش را تحکم ببخشد. یعنی چند پله را به یکباره بالا آمده ایم بدون آن‌که مراحل منطقی آن را طی کنیم. جالب آن‌که از ورزش قهرمانی هم به یکباره پریده ایم به سمت ورزش حرفه‌ای بدون آن‌که بخواهیم از پله‌های این مسیر بالا برویم.

امروزه ورزش در دنیا ابزاری است که به لحاظ اجتماعی، سلامت، نشاط و وحدت جوامع را تامین می‌کند. امروزه چیزی حدود 5 درصد تولید ناخالص دولتی برخی کشورهایی که ورزش حرفه‌ای دارند و اقتصاد ورزشی در آن کشورها از رونق برخوردار است از طریق ورزش تامین می‌شود. شما کدام اقتصاد را سراغ دارید که به تنهایی 5 درصد از تولید ناخالص دولتی را پوشش بدهد؟ در همین اروپا که در چند سال گذشته بشدت با رکود اقتصادی مواجه بود، تنها اقتصادی که پایدار ماند اقتصاد ورزش بود. المپیک‌ها، جام جهانی‌ها و مسابقات لیگ‌های معتبر اروپایی برگزار شد و استادیوم‌ها هم در تمام این سال‌ها مملو از جمعیت بود. این نشان می‌دهد مردم ورزش را در سبد اقتصادی خودشان قرار داده‌اند.

اما در شرایطی که آمارها می‌گویند سالانه 500 میلیارد یورو گردش پولی در ورزش دنیا اتفاق می‌افتد، باید پرسید ورزش ما چقدر در این رقم سهیم است؟ متاسفانه ما خودمان را از این قابلیت بزرگ محروم کرده ایم و داریم سرنا را از قسمت گشاد آن می‌زنیم.

خریدی که توجیه اقتصادی ندارد

فرض کنیم این دو باشگاه را دو نفر یا دو گروه خریدند. شما اطمینان داشته باشید خریداران این دو باشگاه به دنبال انتفاع اقتصادی نیستند. دنیا یک بار امثال برلوسکنی را تجربه کرد و حالا دیگر اجاره نمی‌دهد چنین افرادی رشد کنند. شما نگاه کنید. یک آدم معمولی مثل برلوسکنی باشگاهی مثل میلان را می‌خرد، سیاستمدار می‌شود، نخست وزیر می‌شود و در نهایت هم به جرم اختلاس محکوم می‌شود. او با پشتوانه همان تیمی که خرید، همه کار کرد و حالا هیچ تضمینی وجود ندارد که خریداران استقلال و پرسپولیس هم به این سمت نروند.

من اگر می‌گویم این خرید توجیه اقتصادی ندارد، برای ادعایم دلیل دارم. در دنیا چهار عامل مشخص برای درآمدسازی در ورزش تعریف شده است: پخش تلویزیونی، اسپانسر، بلیت‌فروشی و کپی‌رایت.

در ایران طبق قانون اساسی تلویزیون خصوصی نداریم. در بخش اسپانسرشیپ هم به جایی که شرکت‌ها برای اسپانسر شدن با یکدیگر رقابت داشته باشند، این باشگاه‌ها هستند که التماس شرکت‌‌ها را می‌کنند. به عبارتی هیچ متر و معیاری برای قرارداد بستن با اسپانسرها وجود ندارد. از سوی دیگر، سازوکاری هم برای رعایت کپی‌رایت نیست. در مورد بلیت‌فروشی هم باید گفت این دو تیم در همین فصل گذشته جز دربی در بقیه بازی‌ها بیشتر از ده هزار تماشاگر نداشتند. همه اینها نشان می‌دهد خرید این دو باشگاه هیچ توجیه اقتصادی ندارد و این چیزی است که ما را نسبت به اتفاقات پشت پرده نگران می‌کند.در آخر باید بگویم من مخالف فروش این دو باشگاه نیستم منتها مهم است که این موضوع چه زمان، چگونه و با چه زیرساخت‌هایی صورت گیرد. من معتقدم تا زمانی‌که نگاه عالمانه به ورزش و اقتصاد ورزشی در ایران وجود ندارد، این ورزش نه اقتصادی می‌شود و نه قابلیت جذب سرمایه را خواهد داشت.

امیررضا واعظ آشتیانی / مدیرعامل استقلال

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها