تیتراژ، خود فیلم است!

هیچکاک در نقل قول مشهوری گفته: «من... به مردم همان چیزی را می‌دهم که می‌خواهند» این جمله، درک عمیق او را از تصویر و داستان نشان می‌دهد. البته او برای این‌که به چنین فهمی از عناصر درام برسد راهی طولانی را طی کرد.
کد خبر: ۷۶۸۳۷۰
تیتراژ، خود فیلم است!

شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید هیچکاک در ابتدای کار به‌عنوان «طراح تیتراژ» مشغول کار شد و هنگامی که سرانجام به‌عنوان کارگردانی تاثیرگذار اسمش سر زبان‌ها افتاد، تیتراژ فیلم‌هایش مورد تقلید دیگران قرار می‌گرفت. هیچکاک همپای سیر و تطور عناصر حاکم بر یک ساخته بصری پیش رفته بود و تاثیری که بر سینما و حتی تلویزیون گذاشت، انکارناپذیر است.

او بین سال‌های 1955 تا 1962 دست به ساخت یک مجموعه تلویزیونی زد (آلفرد هیچکاک تقدیم می‌کند) و در این سریال نشان داد که نه‌تنها مدیوم تلویزیون را می‌شناسد بلکه درخصوص عناصر حاکم بر این رسانه نیز صاحب نظر است. او معتقد بود که یک اثر داستانی تلویزیونی از لحظه آغاز تیتراژ شروع می‌شود، نه بعد از آن.

اما آیا واقعا تیتراژ به اندازه‌ای که امثال هیچکاک آن را مهم می‌دانستند، اهمیت دارد؟ تردیدی نیست که تعریف و تخصیص عناصر تصویری در گذر زمان صورت گرفته است. به یاد بیاوریم که در سینمای صامت چیزی به نام تیتراژ ـ در مفهوم امروزی ـ وجود نداشت تا وقتی که اولین نمونه‌های سینمای ناطق روی پرده آمد. آن زمان، تیتراژ در حکم اخطاری خبری بود به بیننده به این معنی که فیلم بزودی شروع می‌شود. البته نوآوری‌هایی هم صورت می‌گرفت که به کشف نوعی نگاه منجر شد؛ نگاهی که تیتراژ فیلم را نمایه عوامل فیلم می‌داند و فرصتی برای این‌که بیننده بداند چه کسانی در ساخت فیلم نقش داشته‌اند.

اما طولی نکشید که قابلیت‌های واقعی تیتراژ آشکار شد. هیچکاک از مبتکرترین فیلمسازان این وادی است. تیتراژ فیلم‌های او در اصلاح، بهبود و ارتقاء جایگاه تیتراژ نقشی تعیین‌کننده داشته است. وقتی تلویزیون به خانه‌ها آمد همه این تجربیات را در اختیار داشت. بنابراین از همان ابتدا نظرگاهی را اختیار کرد که برای تیتراژ، به اندازه عناصری مثل موسیقی و فیلمنامه و کارگردانی و نورپردازی اعتبار قائل بود. در ادامه، هنر گرافیک هم به کمک طراحی تیتراژ آمد.

درواقع، سال‌هاست که در تلویزیون‌های اروپایی، حرفه‌ای هست به نام طراح تیتراژ. کاری که در مواردی، کارگردان فیلم و سریال تلویزیونی نیز اجازه پیدا می‌کنند انجام دهند. این کار محدود به فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی نمی‌شود. به‌عنوان مثال، یکی از بزرگ‌ترین تهیه‌کننده‌های ایالات متحده، از «سال باس» (1996 ـ 1920) دعوت کرد که برای اخبار تلویزیون تیتراژ بسازد! در آن زمان، سال باس هنرمندی سرشناس بود که برای کارگردانان مشهوری (ازجمله هیچکاک و کوبریک) تیتراژ طراحی کرده بود.

سابقه تلویزیون ایران در جدی گرفتن تیتراژ شاید چندان طولانی به نظر نرسد. در سال‌های قبل از انقلاب و بعدها در دهه 60، تیتراژ فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی عمدتا از ترکیب موسیقی و تصاویری از فیلم و در همان تعریفی شکل می‌گرفت که قبل از این اشاره شد. بیشتر فرصتی بود و بهانه‌ای برای ثبت و ارائه اطلاعات فیلم.

از بازیگران بگیرید تا تهیه‌کننده و کارگردان. از انصاف نباید گذشت که نمونه‌های قابل قبولی هم در بین تولیدات داستانی تلویزیون دیده می‌شد که در زمان خودشان خوب و هنرمندانه بودند. مجموعه‌های «دلیران تنگستان» (1353)، دایی جان ناپلئون (1355)، هزاردستان (1358)، سربداران (1363) و میرزا کوچک خان (1366) تیتراژهای به یاد ماندنی و بدیعی داشتند.

پس از دهه 70 و گشایش امور سازمان در ابعاد لجستیک، مالی و هدفگذاری دقیق برای برنامه‌ها باز هم تیتراژ خیلی جدی گرفته نشد. اگر تهیه‌کننده‌ای باذوق بود و روی ساخته‌اش حساسیت داشت روی طراحی تیتراژ وقت می‌گذاشت و آن را به اهلش می‌سپرد و نتیجه هم ـ طبیعی است ـ که خوب درمی‌آمد. تیتراژ سریال «دایره تردید» ‌/‌ 1383 و «وضعیت سفید» ‌/‌ 1390 از این دسته فیلم‌ها هستند ولی در مجموع، تلویزیون در این زمینه سختگیری خاصی نداشت و جشنواره‌های تلویزیونی هم تاکید ویژه‌ای بر ارتقاء معیارهای داوری تیتراژها نداشتند.

در شبکه، فیلمنامه مورد بررسی قرار می‌گرفت و تصویب می‌شد و پس از پایان فیلمبرداری، معمولا کارگردان در یک جلسه، هم تیتراژ فیلم را می‌ساخت و هم از پارچه‌های دم قیچی چند آنونس برای پخش در شبکه‌ها درمی‌آورد! نگارنده به یــــاد دارد که در سال 89 مرکز سیما فیلم به این نتیجه رسید که باید جلوی این روند گرفته شود و تدوین ساز و کار لازم ـ نوعی آیین‌نامه ـ در دستور کار قرار گرفت.

براساس آیین‌نامه اجرایی، همراه فیلمنامه نهایی شده، باید تیتراژ آن نیز به گروه برنامه‌ساز تحویل می‌شد تا مورد بررسی و تصویب قرار گیرد. این حرکت، مفید و سازنده بود اما به دلایلی پیگیری نشد. به گمان نگارنده در وضعیت فعلی فرصتی فراهم است که رسانه نگاهی همه‌جانبه به مقوله تیتراژ بیندازد و آن را از همه جهات سازماندهی کند. این منظر می‌تواند شامل همه تولیدات سازمان باشد؛ از برنامه‌های خبری بگیرید تا برنامه کودک و سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی.

به‌عنوان جمع‌بندی، می‌توان چنین گفت که تیتراژ یکی از عناصر ارزشمند فیلم است. استفاده صرفا خبری از تیتراژ خطاست و باید آن را مثل دیگر عناصر و عوامل جدی گرفت. اگر یک فیلم ـ یا برنامه تلویزیونی ـ را بسته‌ای جامع، هدفمند و یکدست در نظر بگیریم، تیتراژ مبین و شارح کل فیلم است.

جایگاه تیتراژ به لحاظ بصری به گونه‌ای است که زمینه را برای جذب مخاطب فراهم می‌کند و از سوی دیگر از ابتدا به او می‌گوید چه خواهد دید. شما نگاهی به تیتراژ سریال تلویزیونی «لبه تاریکی»‌/ ‌1985 بیندازید. به شما اطمینان می‌دهم که حتی اگر این سریال را دیده باشید، باز هم در شما انگیزه ایجاد خواهد شد که آن را دوباره ببینید.

امید بهشتی (فیلمنامه‌نویس)‌ / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها