فروش مواد مخدر در مترو و دستفروشی‌ها

عهد فروش پنهانی مواد مخدر و هراس خریدار و فروشنده از داد و ستد مواد افیونی به سرآمده است، حالا دیگر نه هولی در دل کسی است نه مانعی برایش که مواد را هرجا که بخواهد، بخرد و بفروشد. از این پس پاتوق‌ها را به عنوان مهم‌ترین مکان‌های عرضه مواد اعتیاد‌آور باید از ذهن بیرون کرد و به جایش کلماتی دیگر را نشاند، مثل مترو، پیک موتوری، بساط دستفروشی.
کد خبر: ۷۶۶۱۷۱
فروش مواد مخدر در مترو و دستفروشی‌ها

این سه واژه را علیرضا جزینی، قائم‌مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر به کار می‌برد که در گفت‌وگو با فارس تائید کرده که انواع مواد اعتیادآور به ده‌ها متر زیرزمین و درون واگن‌های مترو هم رسیده است. خرده‌فروشان مواد مخدر به گفته او اینجا نقاب دستفروش می‌زنند و میان مشتریان مواد پخش می‌کنند که این یعنی درون متروی تهران، جایی که ازدحام همیشگی‌اش نفس‌ها را بند می‌آورد نیز مواد در دسترس است.

روی زمین هم پیدا کردن مواد به آسانی زیر زمین است، حتی آسان تر از آن. از فروش اینترنتی موادمخدر و سفارش مواد در فضای مجازی که بگذریم، علیرضا جزینی می‌گوید برخی از پیک موتوری‌ها هم به کار توزیع مواد مخدر مشغول‌اند که انواع مواد را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مصرف‌کننده‌ها می‌رسانند و فاصله میان خریدار و فروشنده را حذف می‌کنند.

این پیک موتوری‌ها می‌توانند استخدام شده از سوی فروشندگانی باشند که چندی پیش پیگیری‌های جام‌جم نشان داد سایتی در فضای مجازی راه می‌اندازند و انواع مواد اعتیادآور را مثل یک پرس غذای سفارشی، همان طور داغ داغ و بی‌فوت وقت به دست مشتریان می‌رسانند. نفوذ مافیای مواد مخدر و شبکه‌های توزیع حتی بیش از این محدوده است، چون جزینی خبر می‌دهد که مواد مخدر در کشور از طریق محموله‌های پستی نیز جابه جا می‌شود و کشفیات ادارات پست مؤید این واقعیت تلخ است. پس حالا دیگر باید باور کرد در عصر تکنولوژی که دیگر مراجعه به ادارات پست برای خیلی‌ها حتی سالی یک بار هم اتفاق نمی‌افتد، بخشی از جمعیت طرفدار خدمات پستی کسانی هستند که از این سیستم ارتباطی برای فروش مواد مخدر استفاده می‌کنند.

مترو، پست، پیک موتوری؛ اینها ابزارهای در اختیار فروشندگان مواد مخدر است تا اجناس خود را با کمترین ریسک و بالاترین سرعت به دست خریداران برسانند و بازار پرسود موادافیونی را مثل همیشه داغ نگه دارند. اما این پایان محدوده کاری موادفروشان نیست، چون هر کجا که جمعیتی باشد حتما مواد هم هست مثل شهرچابهار و حومه‌اش در استان سیستان و بلوچستان که خبرنگار جام‌جم شاهد عینی فروش مواد مخدر در آن بود، فروشی چنان علنی که بیننده را به وحشت می‌انداخت.

گزارش کوتاهی از شواهد خبرنگار جام‌جم را بخوانید.

یک بازار علنی بزرگ

لکه‌های قرمز روی آسفالت خیابان‌ها ظن جدالی خونین را تقویت می‌کند و البته هراسی بی‌پایان که لکه‌های پاشیده شده بردیوارهای شهر نیز تشدیدش می‌کند. لکه‌ها چنان زیاد است که بعد ازمدتی به خون بودنشان شک می‌کنم چون این همه خون جایی وجود دارد که لشکری از آدم‌ها کشته شده باشند.

پرس و جو می‌کنم، بعضی‌ها جوابم را نمی‌دهند چون تابلوست غریبه‌ام و غیرقابل اعتماد، اما دو سه نفری می‌گویند این لکه‌های قرمز «پان» است که مصرف‌کننده‌ها به لثه‌هایشان می‌مالند و بعد از چند دقیقه بیرونش می‌ریزند و با حس سرخوشی کاذبش چند ساعتی حال می‌کنند.

دنبال پان می‌گردم، در بساط دستفروش‌ها موجود است و در بسته‌های پلاستیکی منگنه شده فروخته می‌شود. کنار پان، بسته‌های پلاستیکی منگنه شده دیگری هم هست که سبزرنگ است، مثل نعنای خشک پودر شده. این ناس است، مخدری ویژه مردمان افغان، هندی و پاکستانی. قیمت می‌کنم، هر بسته ناس 500 تومان و هر بسته پان به همین قیمت، یعنی با پول یک قرص نان تافتون می‌شود یک بسته مخدر خرید و نشئه کرد، آن هم بدون ترس، بدون محدودیت، بدون دوندگی و بی هیچ نگرانی.

در جنوب کشور مخدرهای پان و ناس حکومت می‌کند (که هر دو منشاء گیاهی دارند)، اینجا نه سیگار لای انگشت‌ها و گوشه لب‌ها که پان و ناس درون دهان اغلب مردم می‌بینی که ناس دندان‌هایشان را سبز رنگ می‌کند و پان، همچو خون قرمز و هر دو گرچه در ماه‌های اول مصرف به عالم هبروت می‌بردشان، ولی آهک موجود در آن به مرور چیزی از لثه‌ها، مخاط دهان، حنجره و دستگاه گوارششان باقی نمی‌گذارد.

یک منبع آگاه در آموزش و پرورش چابهار به ما می‌گوید در سراسر استان، این دو مخدر به مدرسه‌ها هم راه یافته که خبری هم‌اندازه فاجعه است. سال پیش، علیرضا صداقت‌پیشه، کارشناس دفتر اعتیاد بهزیستی استان هرمزگان نیز در گفت‌وگو با ایسنا آلوده شدن دانش‌آموزان این منطقه به این دو ماده مخدر را تائید کرده بود و نسبت به افزایش مشتریان کم سن و سال پان و ناس هشدار داده بود که آنچه ما به چشم دیدیم نیز گواه تولید نسلی است که از اعتیاد هراسی ندارد و با ارزان‌ترین قیمت و صرف کمترین زمان خود را به دنیای نشئگی می‌رساند. در بسیاری از نقاط کشور همین وضع حاکم است، نه لزوما با پان و ناس که با انواع مواد اعتیادآور سنتی و صنعتی. دسترسی آسان به مواد مخدر، ارزانی انواع مواد بویژه صنعتی‌ها و نیز تقاضای بی‌توقف مشتریان سه معضلی است که هنوز درمانی برای آن پیدا نشده است.

آمار نداریم، اما شواهد موجود است

دسترسی آسان به مواد مخدر یک معنی آشکار دارد، این که سیاست‌های کاهش عرضه مواد مخدر به اندازه انتظار به ثمر ننشسته است. تقاضای دائمی برای مواد اعتیادآور هم یک پیام دارد، این که سیاست‌های کاهش تقاضا که مبتنی بر برنامه‌های فرهنگی است چندان به نتیجه نرسیده است.

مسئولان مبارزه با مواد مخدر کشور کم و بیش این دو تحلیل را قبول دارند و حتی علیرضا جزینی، قائم‌مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر چندی پیش در گفت‌وگو با ما در دسترس بودن مواد برای اهلش را تائید کرد، اما سعید صفاتیان، رییس کارگروه کاهش تقاضای موادمخدر در مجمع تشخیص مصلحت نظام به جام‌جم می‌گوید نه قاطعانه می‌شود گفت سیاست‌های کاهش عرضه شکست خورده و نه با اطمینان می‌توان گفت این سیاست‌ها موفق بوده است. او معتقد است علت این دست به عصا قضاوت کردن این است که نه آماری دقیق از میزان تولید در افغانستان موجود است که بشود افزایش تولید موادمخدر را تایید کرد و نه آماری متقن از میزان ورود مواد مخدر به کشور در دسترس است که به کمک آن آسان‌تر شدن دسترسی به انواع مواد مخدر را توجیه کرد. اما به گفته صفاتیان گرچه آمارهای اینچنینی وجود ندارد، ولی از شواهد پیداست که دسترسی به انواع مواد اعتیاد‌آور هنوز آسان است و مصرف کننده‌ها بی هیچ محدودیت و مشکلی خرید می‌کنند.این تائیدیه از سوی صفاتیان مهر تائیدی است بر آنچه که ما در گوشه کوچکی از سواحل دریای عمان دیدیم و حکایتش را هر از گاهی از شهرهای مختلف کشور شنیده‌ایم. دسترسی بی‌دردسر به مواد مخدر و استفاده از راه‌های جدید برای توزیع آن، مشکل این روزهای ماست.

مریم خباز ‌- گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها