مرد جوان که پس از قتل همسرش جسد او را به آتش کشیده بود، با مراجعه به پلیس خود را تسلیم کرد.
کد خبر: ۷۶۱۸۰۱

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده همزمان با کشف جسد سوخته زن ناشناسی در حوالی بزرگراه آزادگان در دستورکار تیم جنایی تهران قرار گرفت. کارگران یک پروژه عمرانی در محل کار خود با جسد روبه‌رو شده و پس از خاموش کردن شعله‌های آتش موضوع را به پلیس اطلاع دادند.

در تحقیقات مقدماتی مشخص شد، جسد متعلق به زن جوانی است که پس از قتل در محل دیگری به آنجا منتقل و به آتش کشیده شده بود. کارآگاهان با بررسی پرونده افراد ناپدید شده، موفق به شناسایی هویت مقتول به نام سحر بیست و هفت ساله شدند.

خانواده سحر پس از شناسایی جسد دخترشان در جریان تحقیقات اظهار کردند: بیست‌و‌دوم دی امسال دامادمان به نام ایمان بیست و هشت ساله به خانه ما آمد و مدعی شد زمانی که برای خرید دارو به داروخانه رفته بود، سحر خودرو را ترک کرده و پس از آن تلفن همراهش هم خاموش شد. سپس همراه ایمان به کلانتری رفتیم و شکایتی را در این زمینه مطرح کردیم.تحقیقات برای یافتن ایمان ادامه داشت تا این‌که شامگاه بیست و هشت دی ماه امسال ایمان با مراجعه به کلانتری 134 شهرک قدس خود را تسلیم ماموران کرد.متهم در جریان بازجویی‌ها گفت: روز حادثه همسرم به خانه پدرش رفته بود، به همین دلیل حوالی غروب به آنجا رفته و همراه سحر به سمت خانه‌مان در میدان ساحل حرکت کردیم. در میان راه سحر درباره یکی از دوستانش به نام سعیده که مقیم آمریکاست، صحبت کرد. او می‌دانست من هیچ علاقه‌ای به صحبت کردن درباره سعیده و خانواده‌اش ندارم. پیش از ازدواج من و همسرم، برادر سعیده خواستگار سحر بود.

وی افزود: سحر زمانی که عصبانی می‌شد دیگر قابل کنترل نبود و من نیز به همین علت سعی می‌کردم با او جر و بحث نداشته باشم، اما وقتی موضوع سعیده و خانواده‌اش را مطرح کرد، در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و شروع به مشاجره لفظی با او کردم. سحر قصد ایجاد سر و صدا در داخل خودرو را داشت که من گلویش را فشار دادم. وقتی به خود آمدم، او دیگر نفس نمی‌کشید.

ایمان در خصوص آتش زدن جسد همسرش هم گفت: خیلی ترسیده بودم. در حالی که جسد سحر روی صندلی بود، سراسیمه به سمت بزرگراه آزادگان حرکت کردم که متوجه یک جاده خاکی در حاشیه آن شدم. پس از ورود به داخل این جاده خاکی، گودالی را پیدا کردم که به نظر می‌رسید در آنجا در حال ساختن کانال آب هستند. جسد را آنجا رها کرده و روز بعد آن را به آتش کشیدم. چند ساعت پس از طرح شکایت درباره ناپدید شدن سحر تصمیم به فرار گرفتم. به همین دلیل، از تهران خارج شده و به مناطق شمالی کشور در استان گیلان رفته و خانه‌ای را در آنجا اجاره کردم؛ تصمیم به فرار داشتم اما پس از چند ساعت دچار عذاب وجدان شدیدی شدم. دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم و تصمیم گرفتم به تهران برگردم و خودم را به پلیس معرفی کنم. من قصد کشتن همسرم را نداشتم، او را دوست داشتم و فکر می‌کنم که او هم مرا دوست داشت. نمی‌دانم که یک دعوای ساده چرا باید به اینجا کشیده می‌شد. من با تمام وجود از کرده‌های خود پشیمانم و آماده پذیرش هر حکمی هستم.

تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها