ستاره‌ای بدرخشید و رفت...

برای علاقه‌مندان به سینما داستان ورود هدیه تهرانی به دنیای بازیگری قصه تازه‌ای نیست، اما شیوه این حضور و تداوم آن قصه‌ای قابل تامل است. اواسط دهه 70، در یکی از روزهای خدا، هدیه تهرانی و مادرش در حال خرید بودند که سنگینی نگاه دو نفر را احساس کردند؛ آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی‌نیا به تهرانی پیشنهاد بازیگری دادند و جواب رد شنیدند، اما مادر هدیه تهرانی از دادن شماره تماس به این زوج دریغ نکرد و شریفی‌نیا که انتخاب بازیگر فیلم‌های متعددی را برعهده داشت هدیه تهرانی را به کارگردان‌های متفاوتی معرفی کرد.
کد خبر: ۷۵۸۸۷۲
ستاره‌ای بدرخشید و رفت...

قرار بود اولین حضور هدیه تهرانی به عنوان بازیگر در فیلم سینمایی روز واقعه رقم بخورد، اما این نقش به لادن‌مستوفی رسید. بار دیگر همین اتفاق درباره فیلم سینمایی بودن یا نبودن به کارگردانی کیانوش عیاری رخ داد و این بار نقش به مرحوم عسل بدیعی رسید تا این‌که بالاخره مسعود کیمیایی از هدیه تهرانی در فیلم سلطان بازی گرفت.

اولین سوپراستار زن بعد از انقلاب به همین سادگی پا به دنیای سینما گذاشت. چهره به اصطلاح سنگی، غرور زنانه و خساست عامدانه در نمایش احساسات، از هدیه تهرانی بازیگر متفاوتی ساخت و به رونق و فروش فیلم‌هایش منجر شد، اما تهرانی از سلطان تا چهارشنبه‌سوری، چرخشی از سینمای تجاری به سینمای هنری و نوعی بلوغ در بازیگری را تجربه کرد.

او اولین بار در فیلم قرمز ساخته فریدون جیرانی نشان داد که استعداد‌های بالقوه‌ای در بازیگری دارد و می‌تواند چنان خوب از پس نقش برآید که بیننده بخصوص تماشاگران زن احساس کنند که او می‌تواند کارهایی انجام دهد که خود آنها نمی‌توانند از پس آنها برآیند.حضور در فیلم قرمز نخستین سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را نصیب تهرانی کرد.او وقتی برای دریافت جایزه خود به روی سن آمد برخلاف دیگران که از این مواقع از افراد مختلف تشکر و قدردانی می‌کنند با آن لبخند مخصوص خودش فقط یک جمله گفت: «هر کس به کسی نازد ما هم به خدا نازیم».

تهرانی بار دیگر همین جایزه را در سال 84 از جشنواره فیلم فجر از آن خود کرد؛ این بار برای ارائه یک بازی متفاوت و پخته در فیلم چهارشنبه‌سوری به کارگردانی اصغر فرهادی، اما نکته جالب اینجاست که او به اختتامیه جشنواره نیامد تا روی سن برود و این جایزه را بگیرد و خیلی‌ها این کار او را به حساب این گذاشتند که او برای دل خودش بازی می‌کند و دریافت سیمرغ و جایزه چندان برایش اهمیت ندارد.

البته مخاطبان سینما، تهرانی را بیشتر از هر چیز با نقش سیما ریاحی در فیلم شوکران بهروز افخمی به یاد دارند و برای اولین بار شاهد شکستن غرور سرد و سنگی این بازیگر در هنگام ایفای این نقش بوده‌اند.

بازی در «کاغذ بی‌خط» و نقش‌های کوتاه در فیلم‌های «دوئل»، «خانه‌ای روی آب» و «یک بوس کوچولو» از فاصله‌اش با سینمای تجاری خبر ‌داد و حکایت از تغییر رویکرد این بازیگر داشت، اما آنچه رخ داد کم فروغی این ستاره در سپهر سینما بود و فراموشی تدریجی او که حتی فعالیت‌های جنبی مانند برگزاری نمایشگاه عکاسی یا مشارکت در انیمیشن تهران 1500 هم تاثیر چندانی بر آن نداشت.

حالا دیگر مدت‌هاست که هدیه تهرانی در سینما کمتر دیده می‌شود. به دور از هر جنجالی زندگی می‌کند؛ عکاسی می‌کند و شاید هم نقاشی.او که به صورت اتفاقی بازیگر و بسرعت به سوپراستار تبدیل شد بدون این‌که مثل برخی اعلام کند که از دنیای بازیگری خداحافظی کرده یا روی علاقه‌مندی‌های دیگرش متمرکز شده یا مثلا دارد کارهای خیرخواهانه انجام می‌دهد، دارد به زندگی خودش ادامه می‌دهد و برای همه آنهایی که او را دوست داشتند و بازی‌هایش را تحسین می‌کردند به یک خاطره خوب تبدیل شده است. او ستاره‌ای است که افول‌اش را علاقه‌مندانش باور نمی‌کنند حتی اگر بشنوند که او این روزها بیشتر روی ورزش رزمی ووشو متمرکز شده است. او وقتی به دنیای بازیگری وارد شد مربی شنا بود و اکنون هم به دنیای ورزش برگشته است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها