در تاریخ بسکتبال ایران لیگ ملی برای نخستین بار برگزار میشود و برای نخستین بار به تیمها در یک فصل دو جام میدهند. قرار است در پایان این بازیها، لیگ حرفهای برگزار شود که وجه تمایز آن با لیگ ملی در حضور بازیکنان خارجی است اما در این فصل سال چه بازیکنانی در تور تیمهای ایرانی میافتند، پرسش دیگری است که بر ابهامات لیگ حرفهای به موازات لیگ ملی میافزاید.
برای نوشتن از لیگهای بسکتبال به شکل امروزی یادآوری دوران باشکوه بسکتبال با لیگهای پرصلابتش بد نیست. بین سالهای 83 تا 87 لیگ برتر بسکتبال هیجان ورزش ایران بود؛ نه فقط بسکتبال. ما امروز به داشتن لیگی غبطه میخوریم که روزگاری بیشتر فدراسیونها آرزوی آن را داشتند. در آن سالها نسل کنونی تیم ملی که اکنون در سالهای پایانی بازی خود قرار دارد، وارد چرخه رقابتهای حساس قارهای و داخلی شده بود و لیگ برتر بسکتبال هم در اوج صلابت با حضور نسل طلایی و بازیکنان باکیفیت خارجی قرار داشت.
بازی کردن جوانان آن دوره مقابل بازیکنان خارجی که بسیاری از آنها مانند؛ جکسون ورومن، گارس ژوزف، وایتاری مارش و تونی مدیسون تجربه بازی را در سطح اول بسکتبال دنیا داشتند، تاثیر مثبتی بر کیفیت فنی لیگ گذاشت، به طوری که بازیکنان ایرانی از یک سطح رقابت مطلوب روانه سطح رقابت در تیم ملی میشدند اما امروز بهخاطر افت کمی و کیفی رقابتها، عرصه رقابت سرسختانه بسته شده است و بازیکنان جوان بدون این ویژگی مهم پیشرفت، راه رسیدن به تیم ملی را بهراحتی طی میکنند. بازیکنان خارجی در تمرینات، حریفان تمرینی خوبی برای بازیکنان ایرانی بودند و تجربیات فنی خود را برای پیشرفت فردی بازیکنان در اختیارشان میگذاشتند، در صورتی که شرایط امروزی لیگ و نحوه استخدام بازیکنان خارجی، این فرصت را نیز از بازیکنان جوان داخلی گرفته است.
با وضع قوانین یکشبه در نشستهای هماهنگی لیگها، حضور بازیکنان خارجی در ایران بسیار سخت شده است. از طرفی تیمها نمیتوانند طی فصل بازیکن بگیرند و از طرف دیگر دست آنها برای لیگ حرفهای باز است، اما زمانبندی لیگ حرفهای به گونهای است که در این بازه زمانی بسیاری از بازیکنان باکیفیت خارجی جذب تیمهای دیگر شدهاند و بندرت میتوان بازیکن خوب خارجی پیدا کرد.
هماهنگ کردن بازیکنان داخلی و خارجی نیز نکته بعدی است. تیمها برای ایجاد هماهنگی باید تمام برنامههای طول فصل با بازیکنان داخلی را به واسطه حضور خارجیها بههم بریزند که این خود ناپایداری در برنامهریزی پدید میآورد و به خاطر فرصت اندک در پی گرفتن بازیکنان خارجی، سعی میشود عنان اختیار به خارجیها داده شود. در چنین شرایطی بیشتر بازی فردی خارجیها را تماشا میکنیم تا رعایت اصل بازی گروهی.
بر این اساس همان گونه که در بسیاری از ادوار در برخی تیمها اتفاق افتاد بازیکنان خارجی زیادی آمدند که فقط نامشان خارجی بود، زیرا بازیکنی در آستانه چهل سالگی داشتیم تا بازیکن مصدومی که راه رفتن برایش سخت بود، چه برسد بازی کردن، اما در بسکتبال ایران یافت شد.
وقتی جاناتان آمد
جاناتان گیبسون، بازیکن خوشفکر و تکنیکی تیم پتروشیمی بندر امام در مرحله پلیآف فصل گذشته لیگ برتر، واقعیتهای زیادی از سطح فنی لیگ ایران آشکار کرد. وقتی لیگ پارسال با انجام پلیآف به پایان رسید بسیاری گفتند ای کاش زمان حضور بازیکنی مانند گیبسون در لیگ بیشتر بود تا بازیکنان جوان بتوانند از این بازیکنان باکیفیت نکات فنی بیاموزند؛ اتفاقی که نیمه اول دهه 80 برای ملیپوشان آن زمان رخ داد.
بازیکنان خارجی باکیفیت در هر شرایطی میتوانند تاثیر مثبتی در لیگ بسکتبال ایران داشته باشند، هرچند اگر با تصمیمات غیرمسئولانه این گزینه را که نردبان خوبی برای پیشرفت است کنار نزنیم.
جاناتان حرف تازه لیگ برتر بسکتبال ایران بود که چند دوره به لحاظ نداشتن بازیکن تکنیکی از رونق افتاده بود. بعد از ورود بازیکنانی که به نسل طلایی بسکتبال ایران معروف هستند، بسکتبال ایران از این منظر که بازیکن تکنیکی داشته باشد خلاء بزرگی احساس میکرد، اما جاناتان به کمک لیگ برتر بسکتبال آمد.
سرعت، چالاکی و چابکی توام با حرکات غیرقابل مهار گیبسون، کلاس آموزش جوانان در دل بازیهای لیگ برتر بود. گیبسون شاید در مقایسه با بسیاری از بازیکنان هموطن خودش جایگاه مناسبی نداشته باشد، اما درسهای او را در لیگ برتر بسکتبال ایران باید از بر کرد. قدرت تصمیمگیری، کار تیمی و قدرت گلزنی گیبسون فوقالعاده بود و آنچه بیشتر به این بازیکن در انجام دادن وظایفش کمک میکرد، تمرکز زیاد او روی بازیها بود.
گیبسون تاثیر مثبتی روی دیگر بازیکنان پتروشیمی بندرامام داشت و در برانگیختگی تیمی موثر بود.
بسکتبال ایران به بازیکنانی مانند گیبسون نیاز دارد؛ بسکتبالی که در قیاس ممتد با رقبای آسیایی از رسیدن به استانداردهای جهانی مغفول مانده است، باید به پیشنیازهایی فکر کند که یکی از آنها استخدام بازیکن در سطح جهانی است. بازیکنان ایرانی بعد از رودررو شدن با امثال جاناتانها باید خود را مقابل این قبیل بازیکنان با استانداردهای فنی مطلوب مقایسه کنند و ضعفهای فردی خود را برابر تکنیکیترین بازیکنان خارجی بسنجند.
لیگ ملی پایان این هفته بازیهای رفت و برگشت خود را به پایان میبرد، بنابراین فرصت خوبی است تا خروجی این لیگ ارزیابی شود. بازیکن خارجی یک جنبه از ارزیابیهای این لیگ است اما نکات ناگفته بسیاری از این لیگ وجود دارد که بیان آنها به برگزاری بهتر لیگهای ایران با هر نامی در آینده کمک میکند.
هیجان 2 هفتهای لیگ
بازی دانشگاه آزاد ـ مهرام در هفته گذشته و بازی امروز (دوشنبه) پتروشیمی بندرامام ـ دانشگاه آزاد، هیجان بازیهای لیگ ملی در روزهای پایانی مرحله رفت و برگشت است.
این هیجانات با دیدار پتروشیمی بندرامام ـ مهرام در روز پنجشنبه همین هفته به اوج میرسد. با وجود این رقابت سه ماهه با حساس شدن رقابتها طی فقط دو هفته، انتظاری نیست که از لیگ ملی میرود و ای کاش بازیهای اینچنینی بیشتر بود.
در بازی امروز پتروشیمی بندرامام و دانشگاه آزاد دوباره همه چیز برای تیم جنوبی فراهم شده است تا این تیم به پیشتازی در پایان دوربرگشت امیدوار باشد. پتروشیمی بندرامام در بازی رفت با 17 امتیاز بازی را به حریف خود باخت، بنابراین در بازی خانگی انگیزههای متفاوتی برابر این تیم دارد. با وجود شکست دانشگاه آزاد مقابل مهرام، برتری تیم جنوبی در دو بازی آخر، ربطی به معدل امتیاز ندارد و میتواند پتروشیمی بندرامام را صدرنشین کند ؛ جایی که این هفتهها مهرام نشسته است. هر سه تیم مدعی صدر را از این بابت دوست دارند که میتوانند در پلیآف با تیم چهارم بازی کنند و راحتتر به سوی فینال بازیهای لیگ ملی بروند.
محمد رضاپور / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد