وهابیت عامل تفرقه افکنی میان امت ها

تهاجم وهابیت در بعد سیاسی

با حجت‌‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان، دبیر علمی کنگره بین‌‌المللی خطر جریان‌های تکفیری

تکفیر؛ بیماری رو به فزونی

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان، دانش‌آموخته حوزه و دانشگاه که دارای دکترای کلام با گرایش فلسفه دین است، حدود 20 سال‌ مشغول پژوهش در حوزه فرق و مذاهب است. وی ده سال ‌به‌طور مشخص درباره سلفی‌گری پژوهش کرده و پایان‌نامه دکتری خود را هم در ارتباط با مبانی فکری سلفیت به نگارش درآورده است.
کد خبر: ۷۴۵۱۹۹
تکفیر؛ بیماری رو به فزونی

فرمانیان تاکنون حدود ده کتاب و 45 مقاله درباره فرق و مذاهب نوشته و اکنون رئیس دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب است. با وی که دبیر علمی کنگره جهانی خطر جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام بوده ، گفت‌وگویی در مورد ماهیت گروه‌های تکفیری و عوامل و زمینه‌های شکل‌گیری و گسترش این جریان‌های افراطی داشته‌ایم که در ادامه آن را می‌خوانید.

‌ آقای فرمانیان برای شروع بگویید که ماهیت این گروه‌های افراطی و تکفیری چیست و این گروه‌ها چه باورهایی دارند و به چند دسته تقسیم می‌شوند؟

امروزه در جهان اسلام تقریبا از چهار جریان عمده می‌توانیم به عنوان جریان‌های تکفیری نام ببریم. یکی جریان وهابیت است که قائل به تکفیر تمام مسلمانانی است که به امور اولیاء الله احترام می‌گذارند. وهابیت اگر قدرت داشته باشد یا مصلحت‌های سیاسی را کنار بگذارد، همه مسلمانان سنی و شیعه‌ای را که به قبور اولیاء الله احترام می‌گذارند و به زیارت قبور می‌روند و توسل می‌جویند مشرک و کافر می‌خواند، لذا کشتن‌شان را جایز می‌داند. در شرایط حاضر و به‌خاطر فضایی که در جهان اسلام ایجاد شده وهابیت تا حدی فتیله تکفیر را پایین کشیده است و مانند قبل تصریح به کفر مسلمین نمی‌کند. غیر از بازتاب و مواضعی که نسبت به فضای خشونت‌بار فعلی گرفته شده ‌، عامل دیگر کم شدن تکفیر در بین وهابی‌ها حضور سلفی‌های جهادی است و این‌که اینها آل‌سعود و وهابیت را کافر دانسته‌اند. در نتیجه تکفیر شدن آل‌سعود و وهابیت از سوی سلفی‌های جهادی آنها تا حدی به خود آمدند و اکنون نسبت به تکفیر تا حدی محتاط‌تر عمل می‌کنند.

جریان دوم، سپاه صحابه است که در پاکستان حضور دارد و بیشتر قائل به تکفیر شیعه است و به قتل و جنایت علیه شیعه می‌پردازد و می‌شود گفت که بیشتر هم درون مذهبی است و یک جریان خاصی را دربرمی‌گیرد.

اما گروه سوم سلفی‌های جهادی هستند که از دل آن القاعده بیرون آمده است. سمبل سلفی‌های جهادی اکنون القاعده است که شهرهای اسلامی را شهرهای جاهلی می‌داند و تمام مسلمانان را که در این شهرها زندگی می‌کنند تکفیر می‌کند. این گروه مخصوصا حاکمان را حاکمان جاهلی می‌خواند و قائل به کفرشان است و تمام کسانی را هم که به آنها کمک می‌کنند یا نسبت به رفتار این حاکمان سکوت می‌کنند با استناد به آیه «فمن لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون» کافر می‌دانند. این هم به هر حال یک جریان تکفیری خیلی جدی است.

از درون سلفی‌های جهادی گروه چهارمی هم بیرون آمده است یا می‌توان گفت موج جدیدی از سلفیت جهادی شکل گرفته که همان داعش است که هر چند قائل به کفر همه مسلمین است، اما بیشتر لبه تیغ خود را به سمت شیعیان برده و شیعیان را کافر و دشمن اصلی خود و واجب القتل می‌داند. این چهار جریان مهم‌ترین جریان‌های تکفیری در جهان اسلام هستند که بیشتر مسلمانان را کافر می‌دانند و مثل خوارج فقط خودشان را مسلمان به حساب می‌‌آورند.

شما به عنوان شخصی که سال‌ها درباره سلفیت تحقیق کرده‌اید و با فرق و مذاهب اسلامی آشنایی دارید اصلی‌ترین عوامل شکل‌گیری و گسترش این جریان‌های تکفیری و گروه‌های افراطی را در چه می‌دانید؟

به نظر می‌‌رسد مهم‌ترین دلیل و اصلی‌ترین عاملی که باعث رشد سلفی‌گری در جهان اسلام شده ‌ فروپاشی امپراتوری عثمانی و از دست دادن خلافت اسلامی از سوی اهل‌سنت است. وقتی امپراتوری عثمانی از سوی استعمارگران غربی در جنگ جهانی اول فروپاشید، جریان‌هایی در جهان اسلام شکل گرفت و گروه‌های سیاسی متعددی در جهان اسلام وارد عرصه شدند تا مشکل را رفع کنند و خلافت اسلامی را دوباره احیا یا حداقل یک حکومت اسلامی تاسیس کنند. از طرف دیگر بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی فرهنگ غرب در جامعه اسلامی نفوذ دوچندان کرد و جهان اسلام گرفتار فرهنگ غرب شد. این دو عامل اصلی یعنی یکی فروپاشی امپراتوری عثمانی و دیگر حضور پررنگ فرهنگ غرب در جهان اهل سنت بازتاب‌ متعددی داشت که به شکل‌گیری سلفیت منجر شد.

البته دغدغه احیای خلافت طبیعتا می‌تواند موجب برانگیخته شدن تلاش‌ها و شکل‌گیری جریان‌های فکری و سیاسی شود، اما توضیح دهید که مقابله با فرهنگ غرب چگونه زمینه‌ساز گسترش اندیشه سلفی شده است؟

مواجهه با فرهنگ غرب در جهان اسلام به انحای مختلفی صورت گرفته است. یکی از جریان‌هایی که در جهان اسلام شکل گرفت جریان روشنفکری بود که بیشتر به سمت پذیرش مبانی فرهنگ غرب و تفسیر اسلام به نفع این مبانی گرایش داشت. جریان دوم به دنبال جمع بین سنت و تجدد بود که این تفکر را می‌توان در افرادی مانند سیدجمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده و اقبال دید. جریان سومی که به نقد جدی تفکر غربگرا پرداخت، تفکر سلفی‌گرایی در اهل‌سنت بود که ابتدا در مصر شکل گرفت، اما متاسفانه مورد سوءاستفاده وهابیت در عربستان قرار گرفت. متاسفانه به‌خاطر نبود بدیلی برای این تفکرات در جهان اهل‌سنت، وهابیت این جریان را مصادره کرد.

این امر هم این‌گونه حاصل شد که آمریکا برای مقابله با جریان‌های چپی که در جهان اسلام شکل گرفت و حاکمانی مانند جمال عبدالناصر، قذافی، صدام و حافظ اسد که به این جریان گرایش پیدا کردند، به عربستان و وهابیت اجازه داد تا تفکر خود را در جهان گسترش دهد و این کار تحت‌عنوان سلفی‌گری انجام شد و این‌گونه وهابیت در جهان اسلام گسترش یافت و در مراحل بعدی زمینه فعالیت‌های افراطی را ایجاد کرد.

شما تا اینجا از دغدغه تشکیل خلافت اسلامی و مقابله با فرهنگ غرب از یک‌سو و در یک مرحله‌ و از سوی دیگر سیاست‌های آمریکا برای مقابله با جریان‌های چپ و ملی‌گرای جهان اسلام و گسترش وهابیت در قالب یک قرائت از اندیشه سلفی که تلاش کرده است این جریان را به نفع خود مصادره کند، به عنوان زمینه‌ها و عوامل شکل‌گیری جریان‌های افراطی در جهان اسلام سخن گفتید؛ اما آیا همه عوامل به همین موارد محدود است و آنچه اکنون ما با آن مواجهیم تماما از سوی همین دلایل قابل توضیح است؟

مواردی که ذکر شد عوامل پیشینی بودند که باعث گسترش و رشد جریانات افراطی شدند، اما از دیگر عوامل جدی شدن این مساله در جهان اسلام یکی هم این است که جریان اخوان‌المسلمین که جریان سلفی معتدل است و تشکیلاتی کار کردن هم باعث شد نسبت به بقیه بهتر عمل کند، برخی زمینه‌ها را برای این جریان فراهم کرده است.

یکی از عوامل دیگری که باعث گسترش تفکر سلفی در شکل افراطی آن شده است قدرت‌یابی شیعه و گسترش قدرت منطقه‌ای ایران است. برخی کشورهای منطقه و آمریکا نمی‌خواهند این قدرت را بپذیرند و چون نمی‌خواهند بپذیرند، لذا به گروه‌های تند تکفیری پر و بال می‌دهند و به آنها کمک می‌کنند تا در جهت تضعیف آن عمل کنند. این جریان‌ها هر جا توانستند به نوعی قدرت ایران و قدرت تفکر انقلاب اسلامی را به چالش بکشند مورد حمایت جدی غربی‌ها قرار گرفتند و کشورهای منطقه هم در این باره بسیار هزینه کردند تا جلو قدرت ایران و قدرت فکری انقلاب اسلامی را بگیرند.

یکی دیگر از عوامل مهم گسترش جریانات افراطی حضور نظامی آمریکا در منطقه بوده‌ و علت جذب جماعت بسیاری به جریان‌های سلفی، مخالفت شدید آنها با آمریکا و ورود فرهنگ غرب به جهان اسلام است. آمریکا و پیش از آن اروپایی‌ها ابتدا با رویکردی فرهنگی وارد خاورمیانه شده بودند اما بعد از یازدهم سپتامبر آمریکا حضوری نظامی در منطقه خاورمیانه پیدا کرد.

حضور نظامی آمریکا در منطقه نه‌فقط تفکر تروریستی تکفیری را از بین نبرد بلکه بسیاری از جوانان اهل‌سنت را که فرهنگ غرب را نمی‌خواستند؛ ولی تمایلی هم به تکفیری‌ها نداشتند به این نتیجه رساند که باید به گروه‌های تکفیری یا به قول خودشان سلفی جهادی بپیوندند تا بتوانند جلوی استعمار و فرهنگ غرب را بگیرند و حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه و در کشورهای اسلامی را هم با شکست مواجه کنند. لذا یکی از عواملی که به صورت جدی باعث گسترش سلفیه جهادی و تکفیری‌ها شده‌خود آمریکاست؛ آمریکایی که در جاهایی که به این گروه‌ها نیاز دارد به آنها کمک می‌کند و وقتی که دیگر احتیاجی به آنها ندارد رهایشان می‌کند.

آمریکا با سوءاستفاده از این جوانان نادان و خام می‌خواهد قدرت منطقه‌ای ایران را زیرسوال ببرد. از زمانی که آمریکا در ده سال گذشته در منطقه حضور پیدا کرده است می‌توانیم بصراحت بگوییم که تعداد و جمعیت و فزونی گروه‌های تکفیری ده برابر شده است. شاید کل کسانی که در سال‌های پیش از 1980 در این جریان بودند به 40 هزار نفر نمی‌رسیدند، اما الان یقینا به چند میلیون نفر در کل جهان اسلام می‌رسند که اینها همه اثر حضور نظامی آمریکا در منطقه و مقاومت در برابر قدرت منطقه‌ای ایران است. امروز هم تشکیل ائتلاف علیه داعش موجب جذب برخی جوانان به همین گروه‌های تکفیری می‌شود و این امری است که با گسترش فرهنگ غرب و حضور آمریکا در منطقه گریزناپذیر است. شاید هم آمریکا عمدا این کار را می‌کند و با علم به آن می‌خواهد با حضور نظامی و فیزیکی در جهان اسلام جنگی میان شیعه و سنی راه بیندازد و وقتی که مسلمانان با سلاح‌‌‌های او به جان هم افتادند، خودش به عنوان ناجی ورود کند و از بیت‌المال مسلمین و ثروت کشورهای اسلامی استفاده کند. آنها می‌خواهند با مسلمان‌کشی از شکل‌گیری تمدن جدید در نتیجه رشد مسلمین، جلوگیری کنند.

عواملی که تاکنون از آنها سخن گفتید بیشتر عوامل سیاسی است. خوب است در ادامه توقف بیشتری بر عوامل اجتماعی که می‌تواند نمودار ریشه‌های درونی‌تر این جریان‌های تکفیری باشد داشته باشیم. به‌طور مشخص شما چه عواملی را در درون جامعه اسلامی در شکل‌گیری این جریان‌ها موثر می‌دانید؟

می‌توان گفت که مهم‌ترین عواملی که باعث گسترش تکفیری‌ها می‌شود مسائل سیاسی است، اما عوامل اجتماعی به رشد آنها منجر شده است. در واقع این گروه‌ها با تکیه بر برخی پایگاه‌های اجتماعی توانسته‌اند رشد غافلگیرکننده‌ای داشته باشند هر چند غربی‌ها هم با هدف‌های متعدد از جمله ایجاد کردن یک فضای امن برای اسرائیل به این مساله دامن زده‌اند.

از 200 سال پیش که استعمار وارد جهان اسلام شد تفکر سلفی پایگاه اجتماعی بسیار وسیعی پیدا کرده است. با ورود انگلیس به شبه قاره هند یا قبل از فروپاشی امپراتوری عثمانی با ورود انگلیس، ایتالیا و فرانسه به شمال آفریقا زمینه گرایش بسیاری از مسلمانان به سلفیت شکل گرفته است و این زمینه کم‌کم طی صد سال اخیر گسترش صد چندان پیدا کرد.

پایگاه اجتماعی تکفیری‌ها یکی خود وهابیت است که سعی می‌کند با ساخت مدرسه و مسجد و دانشگاه در جای‌جای جهان اسلام جوانانی را جذب پایگاه وهابیت کند. جوانانی که جذب این پایگاه‌ها می‌شوند پتانسیل‌هایی بسیار قوی‌ برای جذب به گروه‌های تکفیری دارند.

دومین پایگاه اجتماعی پایگاه اجتماعی جماعه التبلیغ است. جماعه التبلیغ تکفیری نیست و بیشتر یک رویکرد تبلیغی دارد، اما گرچه اعضای آن رویکرد تکفیری ندارند، اما یک جوان جماعه التبلیغی براحتی می‌تواند جذب تکفیری‌ها شود. اخوان‌المسلمین هم گرچه سلفی‌های به هر حال معتدلی هستند، اما در میان‌شان جوانان تند افراطی هست که با یک جلسه جذب تکفیری‌ها می‌شوند. اینها پایگاه‌هایی اجتماعی است که می‌تواند با فعالیت‌های سیاسی یک پایگاه تقویت شود یا تضعیف شود.

ما گروه‌های متعدد فکری در جهان اسلام داریم که حتی اگر 10 درصد آنها را جوانان تند افراطی تشکیل دهند، این افراد می‌توانند با اندک مساله‌ای جذب گروه‌های تکفیری شوند. ما می‌بینیم که با ادعای خلافت ابوبکر بغدادی عده‌ای از اعضای القاعده، اخوان‌المسلمین و جماعه التبلیغ ـ که هر چند درصد کمی از این گروه‌ها و شاید 5 تا 10 درصد آنها بودند ـ جذب این گروه شدند.

آینده گروه‌های تکفیری و افراطی را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظر شما این جریان دارد چه مسیری را می‌پیماید؟

مع‌الاسف به خاطر حاکمان مستبد و دیکتاتوری که در جهان اسلام حضور دارند و با گرایش‌های سکولار آنها فرهنگ غرب هر روز در جهان اسلام گسترش پیدا می‌کند و تا این عوامل وجود دارد ما گرفتار این تکفیری‌ها خواهیم بود. تا حکومت اسلامی معتدل و خوبی در جهان اهل سنت ایجاد نشود، ما گرفتار این تکفیری‌ها خواهیم بود. زمانی که انقلاب مصر واقع شد و بیداری اسلامی شکل گرفت، ارزیابی ما این بود که اگر مصر بتواند یک حکومت معتدل تقریبی حامی اسلام و مسلمانان ایجاد کند یقینا تکفیری‌ها فروکش خواهند کرد؛ ولی متاسفانه کودتایی که علیه مرسی شد باعث جان گرفتن دوباره تکفیری‌ها و گسترش آنها شد.

لذا تا زمانی که عوامل بیان شده به صورت جدی در جهان اسلام حضور دارند، تکفیری‌ها هم هر روز گسترش پیدا خواهند کرد که کمتر نخواهند شد؛ یک روز به اسم داعش، یک روز به اسم بوکوحرام، یک روز به اسم اصحاب الشریعه و روز دیگر به اسم دیگر. با حضور حاکمان سکولار مستبد و انتشار هر روزه فرهنگ غرب در جهان اسلام باید همواره منتظر بود که در نقطه‌ای عده‌ای پیدا شوند و با تحلیل‌های اشتباه به ‌این نتیجه برسند که با اسلحه و شمشیر می‌توانند یک حکومت و خلافت اسلامی تشکیل بدهند، حال آن‌که نمی‌دانند ابتدا باید مردم از نظر فرهنگی متمایل به حکومت اسلامی باشند تا بعد بتوان یک حکومت اسلامی خوب داشت. چشم‌اندازی که همچنان دیده می‌شود کمتر نشدن و هر چه افزون‌تر شدن تکفیری‌هاست.

سیدمهدی موسوی / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها