یکی از پرسشهایی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا دولتی که به لحاظ اقتصادی وضع بغرنجی دارد میتواند در اصل یک سیاست خارجی مستقل داشته باشد؟ و سوال دیگر اینکه این نقش تا چه اندازه مستقل خواهد بود؟ و آخرین پرسش اینکه تا چه حد این سیاست خارجی در خدمت سیاست داخلی مصر خواهد بود؟
این نکته بدیهی است که مصر در منطقه خاورمیانه حضور ندارد و حضور این کشور همواره برای ایجاد توازن منطقهای لازم بوده است.
یک دیپلمات بزرگ آمریکایی در دوران عبدالناصر گفته بود: «هیچ بازی منطقه ای به آخر نمیرسد مگر با حضور مصر.»
غیبت مصر بعد از دوران ناصر خلأیی را بهوجود آورد که هنوز کسی نتوانسته است آن را پر کند. این خلأ در عوض زمینه را برای حضور نظامهای ارتجاعی و تکفیری فراهم کرد و به این وسیله موجبات انحطاط اعراب رقم خورد.
از این رو ارزیابی وضع کنونی اعراب و پیش بینی نسبت به آینده شان امکان پذیر نیست مگر آنکه واقعیتهای سه پایتخت مهم عربی یعنی قاهره، بغداد و دمشق مورد مطالعه قرار گیرد. زیرا رشد این کشورها بوده که اعراب را هم رشد داده است همچنان که افول آنها موجب افول اعراب شده است.
صحبت برسر سیاست خارجی مصر، درواقع صحبت برسر راه حلهایی است که نظام وابسته به عبدالفتاح السیسی در حوزه خارجی پیش میبرد و نشان میدهد نیازها و منافع این نظام چیست البته این وضع بیشتر کشورهای منطقه است زیرا سیاست خارجی آنها را نخبگان حاکم تعیین میکنند و الزاما سیاست «ملت»ها نیست.
درک این مساله و توضیح آن به «سادگی و فوری» امکانپذیر نیست و باید سیاست خارجی نظام السیسی را در ارتباط با یک سری درگیریهای داخلی این کشور مورد ارزیابی قرار داد.
یکی از چالشهای اساسی نظام السیسی آن است که دولت خود را بر پایه حذف مخالفانش قرار داد و اخوان المسلمین در راس این مخالفان قرار دارد.
اخوانالمسلمین یک گروه اجتماعی سابقه دار با تشکیلاتی محکم است که از سوی کشورهای خارجی ازجمله قطر و ترکیه حمایت میشود.
استراتژی نظام مصر در برابر این چالش آن است که عناصر وابسته به این جنبش را بازداشت کرده و از هرگونه فعالیتی بازدارد و درعین حال در حوزه سیاست خارجی نیز بکوشد دست حامیان را از این گروه کوتاه کند.
از سوی دیگر السیسی میداند که احیای روح ملی گرایی و افتخارات ملی کلید بسیج تودههای مردم مصر پیرامون نظام حاکم است.
از این رو درحوزه سیاست خارجی نیز تلاش میکند بر این رویکرد تمرکز و آن را چنان بزرگ کند که بتواند مشکلات داخلی کشورش را در زیر آن پنهان کند.
او به افتخارات گذشته مصر بالیده و بر نقش ملی و تاریخی این کشور در منطقه تاکید میورزد. مصر دوران السیسی تمایل دارد دوباره همان جایگاهی را بهدست آورد که طی چند دهه گذشته از دست داده است.
ژنرال السیسی نیز چنانکه از اظهاراتش برمیآید میداند برای مشکلات داخلی مصر راهحلهای فوری و زودگذر وجود ندارد بنابراین تلاش میکند فعالیتهای خارجی خود را توسعه داده و در همان حال ایدئولوژی جدیدی را که دارد بسط دهد تا بهوسیله آن بتواند برای همیشه اخوان المسلمین را مهار کند.
زمانی تصویر مصر در جهان خارج کارآمد خواهد بودکه به عنوان یک بازیگر جدی و دارای استقلال وحاکمیت مستقل نقش داشته باشد و بکوشد مشکلات مصر و محیط پیرامونش را برطرف کند.
نظام حاکم بر مصر احساس میکند نیازمند یک نقش خارجی پررنگ برای ایجاد توازن درمقابل حامیان منطقهای «اخوان» یعنی قطر و ترکیه است.
از اینرو بود که السیسی پروژهاش را با آشتی با کشورهای خلیج فارس ازجمله قطر شروع کرد. در مورد ترکیه نیز نظام السیسی میکوشد به همراه عربستان سعودی ائتلافی را برای مهار ترکیه بهوجود آورد و در کل این کشور را از محیط عربی دور کند.
همچنان که تشکیل اجلاس مصر ـ قبرس ـ یونان ضربه شدیدی به سلطه منطقه ای ترکیه بود چنانکه به گفته برخی تحلیلگران از دوران به قدرت رسیدن حزب «عدالت و توسعه» تاکنون سابقه نداشته است.
در پایان باید این پرسش را مطرح کرد که نظام کنونی مصر تا چه اندازه در سیاست خارجیاش استقلال دارد؟ برای مثال قدرت همگرایی نظام السیسی با ایران و سوریه یا روسیه تا چه میزان خواهد بود؟ نظام کنونی مصر طبق یک «ائتلاف طبقاتی» عمل میکند و عربستان سعودی نیز با مصر همراه است.
درست است که رابطه مصر و عربستان سعودی رابطه تابع و متبوع به آن صورتی که وانمود میشود نیست، اما درعین حال رابطه دو شریک هم وزن نیز نیست.
از این رو السیسی بهدنبال کشف مناطقی است که در تیررس تحریمهای عربستان سعودی نباشد؛ یعنی مناطقی که به تعبیری «واجب، مستحب یا مباح» باشد تا بتواند دراین چارچوب عمل کند.
برای مثال نقش مصر در مورد ابتکار عمل روسیه درباره نزدیک کردن نظام سوریه و مخالفان، جزو مناطق مباح سعودی است بنابراین دولت مصر سعی میکند دراین حوزه فعالیت داشته باشد. از آن طرف سعودیها هم احساس میکنند فعالیت مصر دراین زمینه باعث انزوای بیشتر ترکیه خواهد شد بنابراین به نفع آنها نیز خواهد بود. عربستان کمک میکند تا مانع ایجاد ارتباط بین مصر و ایران شود.
به این ترتیب السیسی را میتوان مانند فردی تصور کرد که با داشتن یک پا روی میدانی از مین حرکت میکند. آیا او قادر به عبور از این میدان خواهد بود؟
منبع: العهد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد