اخلاق و تربیت چه سست به هم بند شده‌اند

پریشب یک بار دیگر اسید، یک زندگی را خراب کرد. این بار یک پزشک قربانی بود و مهاجم، موتورسواری فعلا ناشناخته و مرموز. از دلهره‌های پس از انتشار این خبر که بگذریم و از کنار قضاوت‌های سیاه و سفید درباره قربانی که رد شویم، با یک انسان مملو از خشونت طرف می‌شویم که در لحظه تصمیم‌گیری برای اسیدپاشی و در ثانیه‌هایی که اسید را روی قربانی خالی می‌کرد، از نظر اخلاقی در پایین‌ترین حد ممکن بود.
کد خبر: ۷۴۴۴۴۳
اخلاق و تربیت چه سست به هم بند شده‌اند

اخلاق در این مهاجم مرده است، مرگ اخلاق را اصلا می‌شود در همه کسانی که به نوعی به دیگران آسیب می‌زنند، دید و این روزها این مرگ‌ومیر چقدر زیاد شده است. فکر می‌کنید اشکال از تربیت‌مان است یا مشکل از چیز دیگری است که این همه بی‌اخلاقی می‌کنیم و می‌بینیم؟

دیروز غلامعلی حدادعادل، نماینده مردم تهران در مجلس که البته بیشتر با فرهنگستان زبان و ادب فارسی شناخته می‌شود، بی‌آن‌که به اسیدپاشی و رفتارهای خشن مرسوم اشاره کند، گفت میان اخلاق و تربیت یک حلقه رابط وجود دارد که فعلا مفقود است.

او اینها را به خبرگزاری فارس گفت و به آموزش و پرورش اشاره کرد که یعنی این حلقه مفقود میان اخلاق و تربیت به نظام آموزشی‌مان هم ربط دارد.

به تحلیل او، اخلاق یک‌سری ارزش است که ضدارزش‌ها را هم نشان می‌دهد، اما تربیت، مهندسی کردن ارزش‌های اخلاقی است.

پس طبیعی است باید ابتدا اخلاقی در کار باشد که بعد تربیت وارد عمل شود و دست به مهندسی بزند و به تعبیر حدادعادل میانشان پلی ایجاد شود.

حالا برگردیم به نظام آموزشی‌مان که این نماینده مجلس نسبت به آن منتقد است؛ نظامی که شعارش آموزش و پرورش است و هدفش تربیت انسان‌ها.

نه به عنوان نویسنده که به‌عنوان دانش‌آموز سال‌های دور این نظام می‌گویم که در آموزش و پرورش، آموزش بر پرورش اولویت دارد، اصلا پرورش پرت است در این نظام و در حاشیه می‌لولد.

فعالیت پرورشی از نگاه ما شده تهیه روزنامه دیواری یا تشکیل گروه سرود و تواشیح، در حالی که پرورش یعنی بار آوردن آدم‌ها به طرزی اخلاقی. در مدرسه به ما یاد می‌دهند بنویسیم و بخوانیم و حساب کنیم، ولی یادمان نمی‌دهند انسان خوبی باشیم.

مهارت‌های زندگی را هم آنجا یادمان نمی‌دهند و نمی‌آموزند که وقتی عصبانی شدیم برای تخلیه خشم‌مان به هر وسیله‌ای متوسل نشویم؛ مثلا به اسید.

نمی‌گویم اسیدپاش‌های امروز، دست‌پرورده مدرسه هستند، که خانواده اینها مقصر درجه یک برای تولید یک انسان بی‌اخلاق‌اند، اما اگر مدرسه به اینها می‌آموخت که خشم اولش دیوانگی و آخرش پشیمانی است، شاید خشونت و بی‌اخلاقی تااین حد به ما نزدیک نمی‌شد.

آوید طالبیان ‌-‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها