یک مادرانه جنگی

درباره نقش زنان و مادران اگرچه فیلم‌های زیادی ساخته نشده، اما فیلمی تاثیرگذار که بتواند تصویر یک مادر را در جنگ چنان به نمایش بگذارد که در ذهن ماندگار شود، وجود ندارد اگر ننه گیلانه رخشان بنی‌اعتماد را کنار بگذاریم کمتر فیلمی را می‌توانیم به یاد آوریم که یک مادرانه جنگی جذاب باشد، اما «شیار 143» فیلمی جذاب است که برخلاف بسیاری از فیلم‌های جشنواره فقط شروع نمی‌شود، بلکه میانه دارد و به شکلی درخور به پایان می‌رسد.
کد خبر: ۷۳۹۸۴۶
یک مادرانه جنگی

این انسجام مدیون فیلمنامه نرگس آبیار است که برای لحظه‌ای از شخصیت الفت دور نمی‌شود و در همه جا او را دنبال می‌کند و همین برگ برنده فیلم است. واقعیت این است که فیلم اهمیت اصلی خود را از زاویه نگاهش به جنگ می‌گیرد که متعلق به امروز و گذر سه دهه از جنگ است. نگاهی که جنگ را از هر نوعش تقدیس نمی‌کند و با محوریت دادن به عشق مادر و فرزندی، به نوعی این عشق را بر همه چیز و همه کس رجحان می‌دهد. شاید بر همین مبنا شیار 143 نه یک فیلم جنگی ناب که یک روایت عاشقانه از مادر است. مادری که چه‌بسا در یک بازخوانی نمادین بتوان آن را به مام وطن نسبت داد و تقدس مقام مادرانه را به دفاع مقدسانه پیوند زد. شیار ۱۴۳ نشان می‌دهد باوجود ادعای بزرگان و بودجه‌های چند میلیاردی که برای فیلم‌های‌شان از نهادهای دولتی می‌گیرند، جوانانی در گوشه ‌و کنار این خاک هستند که قابلیت‌ها و ایده‌های‌شان در فیلمسازی از خیلی از این کارگردان‌های به اصطلاح کاربلد بیشتر است و با بودجه‌هایی به مراتب کمتر، فیلم‌های بسیار بهتری درست می‌کنند. فیلمی که براحتی می‌توانست با روایتی سرراست و خطی و ایده‌ای که بارها سینما و تلویزیون ایران سراغش رفته‌اند، به یکی از بی‌رمق‌ترین فیلم‌های جشنواره بدل شود، اما انتخاب بهترین شیوه روایت این قصه و چاشنی کردن طنز و کنشمندی دیالوگ‌های ساده اما مؤثر، فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌های 30 سال اخیر سینمای ایران بدل کرد. فیلم استعداد زیادی به افتادن در پرتگاه ضدجنگ داشت اما با چند حلقه دراماتیک، خود را حفظ کرده است. مثل جایی که فرزند از مادر می‌خواهد که از رفتن او به جبهه رضایت قلبی داشته باشد و صحنه اختتامیه فیلم که گویای آغاز زندگی‌ پس از داغ فرزند است. پایان تکان‌دهنده فیلم، مانور قدرتمندانه فیلمساز در برانگیختن عاطفه مخاطب است.

بدون شک دو نکته را در موفقیت این فیلم نباید فراموش کرد؛ یکی سابقه داستان‌‌نویسی نرگس آبیار را که فضای درام و قصه و شخصیت‌پردازی‌ها را خوب می‌داند و در واقع بلد است چگونه قصه تعریف کند و دوم بازی درخشان و چشمگیر مریلا زارعی که تماشاگر را مرعوب خود کرده و به احترام هر مادر شهیدی وا می‌دارد. بازی در این نقش به نقطه عطفی در کارنامه سینمایی این بازیگر بدل شده و حالا می‌توان برای مادر شهید نیز یک نمونه موفق و ماندگار سینمایی را به یاد آورد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها