دیروز از ساعت 12 و 33دقیقه به وقت ایران، عملیات نفسگیری در دوردستهای منظومه شمسی آغاز شد که هفت ساعت به طول انجامید. وقتی حدود ساعت 19 و 33دقیقه دیروز، سیگنالی رادیویی پس از 30 دقیقه سفر در فضا خبر آورد که تلاش «فیله» برای فرود بر دشتی کوچک به نام آجیلکیا (Agilkia) روی دنبالهدار هدف رزتا به انجام رسیده است، همه میدانستیم این روز در تاریخ انسانها به یاد خواهد آورده شد و روزی است که ما قدم به دورانی تازه گذاشتهایم.
آنچه در هفت ساعت سرنوشتساز بامداد روز چهارشنبه رخ داد، نقطه اوجی در مأموریتی بسیار طولانی بود. ده سال پیش، آژانس فضایی اروپا کاوشگری رباتیک را عازم سفری متهورانه کرد. پس از سالها تحقیق و طراحی، کاوشگر رزتا بر فراز موشک آرین 5 سفر خود را بهسوی هدفی کوچک و دوردست در منظومه شمسی آغاز کرد، سفری که ده سال به طول انجامید.
منشا نام رزتا
رزتا نام خود را از لوحی باستانی به عاریت گرفته است. زمانی که شرقشناسان و باستانشناسان خود را با دنیای غنی و شگفتانگیز مصر باستان مواجه دیدند، با چالش بزرگی روبهرو شدند. برخلاف بسیاری از تمدنهای دیگر این تمدن مملو از سنگنوشته و پاپیروسهایی بود که میتوانست تاریکخانه دانش ما را از دانش و تاریخ مصر باستان چراغانی کند، اما مشکل اینجا بود که زبانی که این ثبتهای تاریخی به آن انجام شده بود، یعنی خط هیروگلیف، مدتهای طولانی بود که منقرضشده و از بین رفته بود. برای همین باید رمزهای آن شکسته میشد. کلید حل این معما، لوحی باستانی بود که به سه زبان مختلف و ازجمله هیروگلیف حکاکی شده بود و در دلتای رود نیل کشف شد. سنگ رزتا به کلیدی برای کشف اسرار فراموششده تمدن مصر باستان بدل شد.
نامگذاری مأموریت رزتا به این اسم هم تصادفی نبود و به ماهیت هدفی که قرار بود این مأموریت مورد مطالعه قرار دهد بازمیگشت: دنبالهدارها.
هدف ماموریت رزتا
هدف مأموریت رزتا، دنبالهداری به نام چریمایوف ـ گرازمنکو است، اما چه چیزی باعث شده است سفر به این جرم ناشناخته اینقدر مهم باشد که از آن به رزتای منظومه شمسی نام برده شود. واقعیت این است که هیچ ویژگی خاصی درباره این دنبالهدار بخصوص وجود ندارد، غیر از این که دنبالهداری با دوره تناوب نسبتا کوتاهمدت است. ابتدا قرار نبود این دنبالهدار مقصد مأموریت رزتا باشد. طراحان مأموریت دنبالهدار دیگری به نام ویرتانن (Wirtanen) را برای این مأموریت انتخاب کرده بودند، اما قبل از این که پرتاب صورت گرفت نقصی در سیستم پرتابگرهای آرین به وجود آمد و مسئولان مأموریت تصمیم گرفتند زمانی که از امن بودن پرتاب اطمینان حاصل نکردهاند، دست به آغاز مأموریت نزنند.
تا زمانی که آنها این اطمینان را کسب کنند پنجره پرتاب بهسوی آن دنبالهدار بسته شد و بهعبارتدیگر مأموریت نمیتوانست به آن برسد. به همین دلیل آنها به دنبال هدف دیگری گشتند و دنبالهدار ناآشنای چریمایوف ـ گرازمنکو را انتخاب کردند؛ دنبالهداری که سپتامبر 1969 توسط دو ستارهشناس آماتور با همین نامها و با تلسکوپی 20 اینچی کشف شده بود. آنها روی صفحات عکاسی که از بخشی از آسمان تهیه کرده بودند این دنبالهدار را به دام انداخته بودند.
این دنبالهدار متعلق به خانوادهای از دنبالهدارهاست که به خانواده مشتری معروف است. علت این نامگذاری این است که زمانی دور هسته این دنبالهدارها در منطقهای فراتر از قلمرو سیارههای منظومه شمسی که به نام کمربند کوئیپر شناخته میشود و تحت تأثیر برخوردهای داخل این منطقه و همچنین گرانش نپتون به منطقه داخلی منظومه شمسی کشیده شده و پس از آن تحت تأثیر گرانش مشتری، پرجرمترین سیاره منظومه شمسی مداری کوتاه دوره را به دور خورشید تشکیل داده است.
آنچه مأموریت رزتا را مهم میکند این دنبالهدار خاص نیست، بلکه بررسی یکی از اعضای خانواده دنبالهدارها است.
دنبالهدارها اجرام خیرهکنندهای هستند. زمانی که یکی از آنها به خورشید نزدیک میشود، گیسو میافشاند و به موجودی دلربا و مسحورکننده در آسمان شب بدل میشود، اما علاوه بر این چهره دلفریب، رازهایی که در دل دارد برای ما مهم است. دنبالهدارها بقایایی باستانی از زمان شکلگیری منظومه شمسی ما هستند. در حالی که عمده موادی که در آن دوران باستانی و در حدود چهار میلیارد سال پیش به ساختار سیارهها پیوستند و در طول زمان با فرسایشهای متعددی روبهرو شدند، مواد بازمانده از این جریان، سیارکها و دنبالهدارها را تشکیل دادند. موادی که نهتنها میزبان عتیقههای دوران شکلگیری منظومه شمسی که حتی براساس برخی فرضیهها ممکن است درآوردن آب و حتی برخی بلوکهای سازنده حیات روی زمین نقشی مؤثر داشته باشد.
به هر حال با وجود اهمیت موجود تا پیش از این هیچ گاه نتوانسته بودیم از نزدیک به بررسی ساختار هسته یک دنبالهدار که بهطور عمومی به گلوله برفی کثیف و غبارآلود تشبیه میشود، بپردازیم و این زمان مواجهه نزدیک ما با گنجینهای فرارسیده است که شاید نقشی مانند لوح رزتا را بازی کند و نوری بر تاریکخانه دانش ما از گذشته منظومه شمسی خودمان و آغاز و تحول آن بیندازد.
رزتا مسیری طولانی و ده ساله را برای رسیدن به هدف خود سپری کرده بود. مدار پیچیدهای که این کاوشگر بهگونهای طراحیشده بود که این سفینه بتواند با کمک گرفتن از نیروی گرانش سیارههای مختلف نیروی لازم برای سفر بهسوی مقصد نهایی خود را به دست آورد. به همین دلیل این کاوشگر سه بار از نزدیک زمین و یکبار از اطراف مریخ عبور کرد تا بتواند این نیروی لازم را کسب کند. در طول مسیر همچنین به تصویربرداری و بررسی سریع از دو سیارک کوچک هم پرداخت، اما پس از ده سال سفر سرانجام وقتی به مدار دنبالهدار هدف خود رسید و نخستین تصاویر از آن را به زمین فرستاد یکشبه دید ما از ساختار هسته تاریک یک دنبالهدار تغییری اساسی کرد.
رزتا در اولین مأموریت پس از رسیدن به مدار هسته دنبالهدار شروع به دادهسنجی با هدف تعیین محلی روی سطح این هسته دوبخشی کرد که در کنار دارا بودن ارزشهای علمی محلی امن به شمار میآید. محلی که قرار بود میزبان نخستین سطحنشین تاریخ کاوشهای ما روی یک دنبالهدار باشد.
بررسیهای اولیه چند نامزد ابتدایی را مشخص کرد، اما واقعا از همان ابتدا میشد فهمید منطقهای با مساحت یک کیلومترمربع که به نام نقطه J شناخته میشد شاید بهترین محل برای فرود خواهد بود. نام این منطقه چند روز پیش و براساس نتایج یک مسابقه جهانی که آژانس فضایی اروپا ترتیب داد به طور رسمی به آگیلکیا که نام جزیرهای در رودخانه نیل است تغییر یافت.
آنچه دیشب رخ داد...
ساعت 12 و 33دقیقه دیروز به وقت ایران، دستور رهاکردن کاوشگر فیله از بدنه رزتا اجرا شد. این کاوشگر پس از این که ده سال را بر عرشه رزتا و همراه با او از دل فضای منظومه شمسی سفر کرده بود سرانجام با همراه قدیمی خود بدرود گفت و سفری را که بیش از 5/6 ساعت به طول انجامید به سوی منطقه فرود آغاز کرد. منطقهای که ازنظر شیب سطحی و مسطح بودن در کنار ارزشهای علمی هدفی جذاب برای فیله به شمار میرود.
زمانی که فیله از رزتا جدا شد، این کاوشگر حدود 5/22 کیلومتر از سطح دنبالهدار فاصله داشت. سرعت فرود این سطحنشین حدود یک متر بر ثانیه بود. اندکی پس از جدا شدن از بدنه رزتا، سه پایه فرود فیله باز شد و اگر همهچیز خوب پیش رفته باشد، به محض این که حسگرهای بدنه فرود بر سطح دنبالهدار را تعیین کردند مکانیسم ویژهای برای نگهداشتن سطحنشین روی دنبالهدار اجراشده است. این مکانیسم شامل پرتاب دو لنگر و همچنین پیچ کردن پایههای سطحنشین به سطح دنبالهدار است.
این بخش شاید یکی از پیچیدهترین و غیرقابلپیشبینیترین رویدادهای این مأموریت بوده باشد، زیرا با وجود همه برنامهریزیها هنوز ما درک درستی از ساختار و ترکیببندی سطح هسته یک دنبالهدار نداریم و همین امر ممکن بود مراحل فرود را با مشکل مواجه کند.
علت استفاده از لنگر و همچنین پیچ کردن پایهها ساده است. هسته دنبالهداری که رزتا در اطراف آن در حال گردش است عمدتا از یخ آب و غبار ساختهشده و قطری حدود چهار کیلومتر دارد. به عبارت دیگر ما با جرمی سبک و کوچک سرکار داریم که در نتیجه میدان گرانش اندکی را ایجاد میکند که شاید برای نگهداشتن جرم صد کیلویی فیله روی خود کافی نباشد و فیله ناچار باشد از ابزار جنبی برای چسباندن خود به سطح استفاده کند.
اگر همه چیز خوب پیش رفته باشد اکنون بخش اصلی مأموریت آغاز شده است. مأموریتی که در آن دو دوربین پانوراما و یک دوربین تصویربردار جزئی سطحی، نماهایی از سطح دنبالهدار را برای اولین بار تهیه و به زمین ارسال میکند و ابزارهای علمی نصبشده روی این سطحنشین ازجمله بازوی کوچکی که از سطح نمونهبرداری میکند به کار خواهد افتاد تا برای اولین بار ما دادههای دست اولی از این اجرام مرموز و گیسو افشان منظومه داشته باشیم.
مهندسان طرح امیدوارند اگر مراحل فرود فیله بخوبی پیش برود این مأموریت در حدود چند ماهی بر سطح این هسته دنبالهدار فعالیتش را ادامه دهد، اما در همین مدت هسته دنبالهدار در حال نزدیک شدن به خورشید است. به این ترتیب این سطحنشین میتواند تغییرات سطحی را از زمانی که فرود میآید و دنبالهدار در فاصله حدود 450 میلیون کیلومتری ما قرار دارد تا زمانی که دنبالهدار به حدود 300میلیون کیلومتری ما میرسد از نزدیک بررسی کند.
پایان مأموریت فیله اما پایان مأموریت رزتا نیست. این مدارگرد چون پروانهای که به دور شمعی میگردد تا مرداد سال 1394و زمانی که دنبالهدار به حضیض خورشیدی خود نزدیک میشود و با نزدیک شدن، کمکم گیسویی از ذرات و غبار را در اثر مواجهه با بادهای خورشیدی آزاد میکند، آن را همراهی خواهد کرد. ما برای اولین بار دادههای بینظیر و نمایی خیرهکننده از آغاز گیسو افشانی دنبالهدار را در اختیار خواهیم داشت.
بامداد چهارشنبه، هیچ جایی از جهان نمیتوانست بهاندازه مرکز کنترل پروازهای فضایی آژانس فضایی اروپا در شهر دارموشتات شمارا به تجربه ذات انسانی ما نزدیکتر کند. اگر چیزی ما انسانها را از دیگر جانداران جدا کرده است کنجکاوی و دنبال کردن آن است. داشتن رویای کشف دوردستها و شیرجه زدن به ژرفاهای عمیقتر آبهای ناشناخته. گذشتن از آخرین سرحدات جهان و ماجراجویی برای شناخت بیشتر. شما بامداد چهارشنبه شاهد رقم خوردن صفحهای فراموشنشدنی از تاریخ علم معاصر بودید.
نخستین تلاش انسان برای فرود بر دنبالهدارهای افسونکننده
عکسی از محل فرود فیله روی دنبالهدار از فاصله 30.5 کیلومتری که 15 آبان گرفته شده است.
محل فرود فیله روی دنبالهدار حدود یک کیلومتر مربع وسعت دارد.
نمای خیالی از فرود فیله روی دنبالهدار. تا لحظه انتشار این خبر، عکسهای باکیفیت هنوز منتشر نشده است.
پوریا ناظمی/ جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد