طبق آمارهای رسمی سازمان نهضت سوادآموزی و بر اساس نتایج سرشماری سال 90، در ایران نزدیک به ده میلیون بیسواد مطلق وجود دارد و در کنار این جمعیت نیز حدود ده میلیون کمسواد که روی هم جمعیتی 20 میلیونی را تشکیل میدهند که قطع رابطه شان با کتاب حتمی است.
افراد باسواد هم که قدرت کتابخوانی دارند چند دستهاند؛ برخی به دلیل مشغلههای زندگی فرصت این کار را ندارند و برخی که گرانی کتاب را بهانه میکنند و آن عده که مجهز نبودن کتابخانههای عمومی را دلیل نرفتنشان به این سمت میدانند و البته آن عده از باسوادان که بیمحتوا بودن و جذاب نبودن اغلب کتابهای منتشر شده را دلیل بیرغبتی خود به کتابخوانی میدانند.
البته هر کدام از این حرفها و استدلالها جای تامل و بررسی دارد، ولی آنچه مسلم است کودکانی که در کنار چنین بزرگسالانی رشد میکنند این طرز تفکر را میآموزند و همانطور که خانواده نسبت به کتاب و کتابخوانی موضع میگیرند، واکنش نشان میدهند و اظهارنظر میکنند.
این که دانشآموزان ایرانی کمتر به کتاب گرایش دارند علت اصلیاش همین است. خانواده بیمیل به کتابخوانی، کودک بیرغبت نسبت به کتاب تربیت میکند؛ گرچه با وجود این قاعده، فرزندانی هستند که سنت میشکنند و کتابخوان میشوند.
پس دیدگاه اولیه نسبت به کتاب و تمایل به کتابخوانی در خانواده شکل میگیرد و وقتی کودک وارد مدرسه میشود با این دیدگاه از پیش ساخته شده در فضای آموزش رسمی قرار میگیرد که بدیهی است نظام آموزشی باید تلاش کند تا دانشآموزان را از این قالب درآورد.
تاکید بر ایجاد زنگ کتابخوانی در مدارس که مهر 92 در گفتههای رئیس جمهور متبلور شد، هدفش دقیقا همین قالب شکنی بود. رئیسجمهور سال گذشته در مراسم بازگشایی مدارس علاوه بر احیای زنگ انشا در مدارس، حیات دوباره زنگ کتابخوانی و گفتوگو را نیز مورد تاکید قرار داد که تاکیدش میتوانست به تربیت دانشآموزانی اهل تفکر و پرسشگر منجر شود. از مهر امسال البته با تالیف کتاب انشا هرچند کتابی پر اما و اگر تولید شد، ولی یک خواسته رئیسجمهور و یک نیاز جدی به نام «توان تفکر و نوشتن» پاسخ داده شد؛ هرچند هنوز ایجاد زنگ کتابخوانی و گفتوگو در مدارس بلاتکلیف است.
آنطور که از مدارس خبر میرسد چون در بسیاری از این اماکن آموزشی، کتابخانه مجهز وجود ندارد بستر اجرای زنگ کتابخوانی مهیا نیست. در برخی مدارس نیز که به علت کمبود کلاس، کتابخانه به کلاس درس تبدیل شده این امکان به صفر رسیده و در اغلب مدارس نیز به دلیل تراکم کلاسها و حجیم بودن کتابها و کم آمدن زمان آموزشی، فرصتی برای اختصاص به کتابخوانی وجود ندارد.
به همین دلایل زنگ کتابخوانی فرصتی مغتنم است که بسیاری از دانشآموزان از آن محروم میمانند. این زنگ مجالی است برای اخت شدن با کتاب، زمانی برای آشنا شدن با مشاهیر ایران و جهان و مطلع شدن از اتفاقات تاریخی و فرهنگی سرزمین مادری.
زنگ کتابخوانی مکملی است برای کتابهای درسی که آن مختصری که در کتابهای مدرسه از تاریخ، ادبیات، جغرافیا، فلسفه، علم و هنر گفته شده، ذهن دانشآموزان را برای بیشتر دانستن قلقلک دهد و با ترغیب آنها برای مراجعه به متن اصلی کتابها زمینه داناییشان را فراهم کند. ولی چون این فضا فعلا در بیشتر مدارس آماده نیست، کتابخوان شدن نسل جدید نیز میتواند آرمانی دور از دسترس تلقی شود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛