فیلمی که با قلم توانمند بهرام بیضایی، کارگردانی شهرام اسدی، بازی همدلیبرانگیز علیرضا شجاعنوری و موسیقی مجید انتظامی در حافظه مردم بخوبی نقش بست و با وجود نمایشهای متعدد تلویزیونی به سبب نبود اثر هموزن دیگری، ذرهای از علاقه مردم به این اثر ماندگار کاسته نشده است.
اما این پرسش کلیشهای همچنان بیپاسخ باقیمانده که چرا سینمای ما از ظرفیتهای عظیم و دراماتیک حادثه عاشورا استفاده نکرده و هنوز اندر خم یک کوچه است و چرا آنطور که عبدالله نصرانی به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین پاسخ گفت و خودش را هر چند خیلی دیر به کربلا رساند، یاریکننده حسین و یارانش نبوده است؟
به نظر میرسد با وجود عشق و علاقه و نیت فعالیت در این عرصه از سوی سینماگران، بستر تولید اصولی و درست فراهم نیست و مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور در همه این سالها عزم جدی در این خصوص نداشته است.
نمونه بیبرنامگی و نامنسجم بودن چنین ساختاری تولید همین فیلم تا اینجا ناکامِ «رستاخیز» است که سالها وقت و هزینه چند میلیارد تومانی صرف آن میشود، اما هنوز وضع اکران آن مشخص نیست.
مشکلات مضمونی و تاریخی فیلم که برخی به آن خرده گرفتند و باعث بهوجود آمدن حاشیههایی برای این اثر شد، معلول نسنجیدن همه جوانب فیلم در مراحل پیشتولید و اولیه ساخت فیلم است.
تاسفآور است که سینمای ما چند سال عمر و چند میلیارد از سرمایه خود را صرف اثری میکند که در نهایت به چنین سرنوشت تلخی دچار میشود.
هر چند روز گذشته وزیر ارشاد درباره آخرین وضع این فیلم گفت: اکران رستاخیز مشکلی ندارد و خود تهیهکننده و کارگردان میخواهند فیلم را در موقعیت دیگری اکران کنند.
اتفاقا پرسش همینجا شکل میگیرد که چه زمانی بهتر از این ایام برای اکران فیلمی با چنین موضوع و درونمایهای وجود دارد؟! رستاخیز میتوانست با کمی تدبیر و تعامل در همین روزها روانه پرده سینماها شود، با این وضع ظاهرا همچنان در سینما کسی نیست که حسین را یاری کند.
علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد