فتوای امام موسی صدر بر مسلمانی علویان سوریه

تبلیغات ضد شیعی اخوان المسلمین سوریه درباره علویان، امام موسی صدر را برآن داشت تا با صدور فتوایی بر مسلمان بودن این گروه مذهبی تاکید کند.
کد خبر: ۷۲۳۰۹۳
فتوای امام موسی صدر بر مسلمانی علویان سوریه

نشست «تاریخچه و وضعیت کنونی علویان سوریه» روز شنبه پنجم مهر ماه به همت گروه تاریخ و جریان‌های فکری در محل پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.

در این نشست که با حضور سید موسی علیزاده طباطبائی کارشناس مسائل سیاسی در امور سوریه و عباس برومند اعلم عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین و مدیر گروه تاریخ جریان‌های فکری حضور داشتند.

علویان یکی از مسائل روز دنیای اسلام

در ابتدای این نشست، عباس برومند درباره تاریخچه علویان در سوریه سخن گفت و علت اهمیت این جریان را فعالیت‌های چشمگیر و فزاینده ایشان طی یک قرن اخیر خواند و گفت این جریان فضای سرزمین‌های آسیای غربی را تحت تأثیر خود قرار داده و توجه به این جریان بسیار بیشتر از گذشته شده است. یک قرن اخیر، دوره خاصی در تاریخ این جریان است، به خصوص تحولات یکی دو سال اخیر در سوریه، علویان را به یکی از مسائل روز دنیای اسلام تبدیل کرد.

وی با طرح این پرسش که چرا بحث علویان سوریه بحث مهمی است؟ گفت: از سال 1920 به این سو، شاهد یک حضور بسیار چشمگیر و غافلگیر کننده توسط جریان علوی در سرزمین سوریه هستیم که این حضور به طور مستمر ادامه پیدا می‌کند و در بالاترین سطح آن، به رأس هرم قدرت می‌رسد، بنابراین مشخص است که این جریان، پتانسیل عظیمی برای چنین تحولی را داشته است. برای بررسی تحولات و وضعیت کنونی هر جریان لازم است که پیشینه تاریخی آن را درست بدانیم و تصویری اجمالی از گذشته آن داشته باشیم که این جریان از کجا آمده، چه ریشه‌هایی دارد و چگونه می‌اندیشد؟

علویان و تاریخ پر فراز و نشیب 1200 ساله

برای بررسی عمیق این جریان حدود 1200 سال در تاریخ باید به عقب رفت. برسیم به دورانی که در تاریخ تشیع از آن به آغاز غیبت یاد می‌کنیم، شروع دوره غیبت، دوره‌ای خاص و بحرانی در تاریخ شیعه است، این یک تجربه خاص و سخت در تاریخ شیعه است که شیعه یک دوره تازه بدون حضور امام حاضر را تجربه می‌کند.

عدم حضور امام، مجموعه‌ای از بحران‌های فکری و عقیدتی در جامعه شیعی به وجود آورد. در دوره غیبت صغری، بحث ارتباط با امام از طریق نواب بود، که این منصب هم می‌توانست مورد تشکیک باشد، هم مورد حسادت و هم مورد ادعا و همین طور هم بود.

یکی از شخصیت‌هایی که در این دوره فعال است در جامعه شیعی و حاضر نمی‌شود از ادعای نیابت خاصه نواب اربعه، تبعیت کند، شخصی است به نام محمد بن نُصَیر. در منابع رجالی، ایشان جزو یاران امام هادی است، و تا آن دوره جزو رجال مورد احترام جامعه شیعی بوده است، از اواخر دوره امامت امام هادی، شاهد فاصله گرفتن ایشان از متن امامت هستیم و این فاصله در دوره امام عسگری، تشدید می‌شود، اما همچنان موقعیت و احترام دارد، و به کلی جدا نشده است.

از آغاز غیبت صغری، حاضر نمی‌شود از نایب اول تبعیت کند، نیابت اورا انکار می‌کند و در مقابل او، خودش مدعی بابیت می‌شود و ادعا می‌کند که باب و نایب امام زمان است و این شروع ماجراست. شروع ماجرایی که امروز به عنوان علویان سوریه می‌شناسیم. تا پیش از این تاریخ، در آغاز قرن چهارم هجری، تنها جریان شیعه اثنی عشریه وجود داشت. این فرد در اکثر منابع رجالی، مورد مذمت قرار گرفته است. البته تعدادی از منابع نیز او را توثیق می‌کنند، به طور مثال صاحب کتاب معتبر اعیان الشیعه او را توثیق می‌کند.

در عصر تدوین، بعد از مرگ ابن نصیر، دو سه نفر راه او را ادامه می‌دهند، اما فضای بغداد آغاز قرن چهارم، فضای برتابیدن جریان‌های ‌انحرافی نیست، عصر تدوین است، و شخصیت‌های ‌بزرگی در بغداد حضور پیدا کرده‌اند، که در اصول شیعه بسیار اصولگرا هستند، مثل شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی و ... و هیچ جریان انحرافی در این دوره بغداد، تاب باقی ماندن ندارد.

جریان‌های ‌انحرافی یا در جریان شیعه اثنی عشری مستحیل می‌شوند یا محدوده عراق عرب را ترک می‌کنند.

مهاجرت نصیریه به شامات

برومند در ادامه گفت: جریان نصیریه هم به سمت مهاجرت می‌رود، در این دوره در شامات یک دولت پرافتخار شیعی حاکم است، دولت حمدانی، و شخصیت تاریخ سازی چون سیف‌الدوله سلطان غازی، دوره‌ای که مناطق شمالی شام محل تجمع غازیان مسلمان، مطوعه و علاقمندان به جهاد هستند. این جریان به شامات می‌رود، یکی از دلایلی که این جریان مورد حمایت واقع می‌شود این است که پیشوای این جریان شخصیت بسیار موجهی به نام حسین بن حمدان خصیبی عالم برجسته شیعی است. سیف‌الدوله در دربار از او استقبال می‌کند و فضا را برای وی فراهم می‌نماید. این اتفاق نقطه هجرت جریان جدید التأسیس از عراق به شام است. تا زمانی که دولت حمدانیان روی کار هست، و بعد از آنها دولت آل مرداس اوضاع نسبتا بر وفق مراد است. در این دوره، شاهد رشد عقاید صوفیانه در میان نصیریه هستیم، شاید به این دلیل که صوفیگری سپر مناسبی در برابر حملات جریان‌های ‌ارتدوکسی شیعی در آن دوره است.

از آغاز قرن ششم هجری، فضای شامات دگرگون می‌شود، و دولتهایی روی کار می‌آیند که گوی سبقت را در شیعه ستیزی از یکدیگر می‌ربایند. دولت زنگیان، صراحتا شیعه را ممنوع کرد، و در این دوره فضای شیعه ستیزی بسیار پررنگ است، کمتر توان مقابله با شیعه اثنی عشری دارند، اما با جریان‌هایی مثل نصیریه به شدت مقابله می‌شوند، در این دوره و از دوره سلاجقه شام شاهد مهاجرت جریان‌های ‌علوی و نصیری به مناطق ساحلی و کوهستانی شامات هستیم، خصوصا لاذقیه و بلاد اطراف آن. اوج مشکلات علویان و نصیریه، در دوره ممالیک است، در این دوره نخستین بار صدور فتوای بسیار شدید از سوی یک ابن تیمیه مفتی برجسته داریم، که فتوای بسیار شدیداللحن علیه علویان و نصیریان دارد و تصریح میکند که آنان از کفار و یهود و نصارا بدترند و واجب القتل هستند و این فتوا، مستندی برای حمله ممالیک به مناطق علویان و کشتار شدید آنان است و بعد از آن کشتار، علویان در خفا می‌روند و انزوا اختیار می‌کنند. همزمان در این دوره، جنگهای صلیبی را داریم. که علویان تحت فشارهای وحشتناک صلیبیون نیز هستند.

مدیر گروه تاریخ جریان‌های فکری گفت: دوره عثمانی دوره بسیار سخت‌تری است که سلطان سلیم، ممالیک را نابود می‌کند و در این دوره، مشکلات علویان شدیدتر می‌شود، و زندگی آنان بدوی‌تر از گذشته می‌شود، تحت فشار دولت‌های م:.8)لمان و مسیحی و عثمانی. و عجیب نیست که در چنین شرایطی، علویان دچار آموزه‌های ‌سطحی و یا غلوآمیز می‌شوند. شریعت تا حدود زیادی تعطیل می‌شود. این وضعیت تا اواخر دوره عثمانی ادامه پیدا می‌کند. علویان برای نخستین بار در دوره صدر اعظم مشهور عثمانی، مدحت پاشا، روی آرامش را می‌بینند. او خودش شیوخ علوی را به حلب دعوت می‌کند و در یک جلسه تاریخی، حرف آنها را می‌شنود و به آنها تعهد می‌کند به حقوق اجتماعی و شهروندی خود دست یابند. برای آنان مدارس تأسیس می‌کند، امکانات رفاهی تهیه می‌کند، راه می‌سازد و ...

اما افسوس که مدحت پاشا دولت مستعجل بود و بعد از او، عثمانی همان سیاست قبلی را پیش گرفت، اما نه دیگر عثمانی توان مقابله با علویان را داشت، نه سازمان‌های حقوق بشر چنین اجازه‌ای می‌دادند و از طرفی هم جریان علوی- نصیری که تا دیروز در فضایی بسته نفس می‌کشید، حالا آموزش دیده و ارتباطاتش گسترده شده و به یک خودآگاهی رسیده و به جای اول باز نمی‌گردد. و همین خودآگاهی و تلاش آنان برای استیفای حقوق هزار ساله، طعمه خوبی برای استعمار می‌شود.

نویسنده کتاب بررسی تطبیقی جنبش‌های اسلامی الجزایر و تونس در پایان صحبت‌هایش گفت: از اینجا به بعد، شاهد نقش آفرینی جریان علوی – نصیری در جریانات غرب آسیا هستیم و در بسیاری موارد نیز زیاده روی کرده است. جریان علوی- نصیری جریانی منشعب از جریان شیعه اثنی عشری است، که دچار انحرافات جدی در تاریخ خود بوده است.

فتوای امام موسی صدر بر مسلمانی علویان

در ادامه این نشست، سید موسی علیزاده طباطبائی کارشناس مسائل سیاسی گفت: بر اثر تبلیغاتی که شده، امروزه بر این باوریم که حکومت سوریه یک حکومت علوی بوده است، در صورتی که حکومت سوریه از ابتدا یک حکومت سکولار و لائیک بوده است و در این حکومت حتی شیعیان به عنوان یک مذهب به رسمیت شناخته نشده است. اینها حدود پانصد سال در کوه و کمر و در بدویت زندگی کرده‌اند، همان کسانی که امروز سر می‌برند، از همان فکر ابن تیمیه ریشه گرفته‌اند که سر علویان را می‌بریدند.

وی گفت: ساکنین لاذقیه و طرطوس، از ابتدا علوی نبودند، حدود پنج یا شش قرن قبل، آنان مسلمانان سنی بودند که از مسیحیت به اسلام گرویده بودند و به همین دلیل ارتباطاتشان با دیگران بهتر بود، اما همین اهل سنت، با علویان بسیار خشن برخورد می‌کردند، و به همین دلیل علویان مجبور بودند مایحتاجشان را از مسیحیان خرید کنند، لذا تحت تأثیر فرهنگ مسیحیت قرار گرفتند. در مسائلی همچون حجاب، شراب و ... تحت تأثیر مسیحیان قرار گرفتند.

علویان حدود پانصد سال در انزوا زیسته بودند، در این مدت طولانی خیلی عقاید تغییر می‌کند و محل مناسبی برای استفاده استعمار است، وقتی فرانسوی‌ها این شرایط را می‌بینند، اولین کاری که می‌کنند در دهه اول قرن بیستم، مناطق علوی مدرسه درست می‌کنند، و در مناطق سنی‌نشین برای به رسمیت شناختن علویان تبلیغ می‌کنند. تا قبل از آمدن فرانسوی‌ها، علویان حتی جرات ورود به شهرها را نداشتند. فرانسوی‌ها، حتی عده‌ای از علویان را برای تحصیل به فرانسه اعزام کردند که آنان بعدها رهبران فکری جهان عرب شدند. در میان آنان می‌توان دکتر وحید غانم را نام برد. عده‌ای از آنان هم به کارهای نظامی گرویدند. در برخی مناطق مثل حمص، دول فرانسه پس از خروج از سوریه باید ارتش درست می‌کرد، فقرا به نظامی‌گری گرویدند، مثل مسیحیان و دروزی‌ها و علویان هسته اصلی ارتش سوریه را تشکیل دادند، سنی‌ها کمتر به ارتش گرایش پیدا کردند. بدین ترتیب علوی‌ها با زمینه سازی هم در ارتش و هم در تحصیلات، و ورود به حزب بعث، حکومت را به دست گرفتند. حزب بعث در جذب شیعیان در مناطقی مثل ناصریه و بغداد و ... چندان موفق نبود، چرا که شیعیان عقاید مذهبی محکمی داشتند. اهل سنت نیز بسیار متدین هستند، و آنها هم در مناطق شامات بسیار کم به حزب بعث پیوستند.

حزب بعث با یک قاعده خوب علوی رشد کرد و رئیس جمهورها ساخت، در ابتدا امین حافظ قدرت را به دست گرفت و حکومت را آهسته آهسته به دست گرفتند.

در دوره حافظ اسد، علوی‌ها همه قدرت را در دست نداشتند، حکومت سوریه، یک حکومت منتقم یا عقیدتی علوی نبوده است. حکومت سوریه، حکومتی است که رئیس امنیت آن تا امروز سنی است، وزیر دفاع آن از ابتدا تا دو سال قبل سنی بوده است، تفکر ضد علوی، برای اینکه حکومت علوی را از بین ببرد، داعش درست کردند. اینها از همان تفکر ابن تیمیه سرچشمه می‌گیرد. داعشی که سنی و شیعه و مسیحی و ... از آن متنفر است.

فتوای مسلمانی علویان

وقتی حافظ اسد رئیس جمهور شد، داد اخوان المسلمین درآمد که در یک کشور مسلمان یک کافر رئیس جمهور شده است. آنها غیر سنی را مسلمان نمی‌دانند. در آنجا هنوز تعصبات یزیدی و اموی را دارند. حافظ اسد هم از علمای شیعه و به خصوص امام موسی صدر فتوایی مبنی بر مسلمان بودن خواست. امام موسی صدر گفت شیوخ به این آسانی فتوای مسلمانی نمی‌دهند، علویان نیز نامه‌ای سرگشاده نوشتند که ما جعفری هستیم. اصول و فروعمان این است و اینجا بود که امام موسی صدر فتوای مسلمانی آنان را صادر کرد. در آن دوره در مناطق علوی، حتی یک مسجد نبود. طی چهل پنجاه سال گذشته، تعداد زیادی مسجد ساخته شد، و در مساجد، تحت تبلیغات مسلمانان و حزب الله، به حجاب اعتقاد پیدا کرده‌اند.

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: علوی‌ها که به خاطر فقر به ارتش پیوستند، برای تحصیل به فرانسه رفتند و نسلی از نخبه‌های علوی ایجاد شد، وقتی به قدرت رسیدند، از همان ابتدا با مخالفت اخوانی‌ها روبرو شدند. جنگی که از 1982 اخوانی‌ها شروع کردند، برای این بود که یک علوی در یک حکومت سکولار به قدرت رسیده، شروع به آزار حافظ اسد کردند، علیه او بمباران کردند، قضیه حماء و ... تا امروز که حکومت بشار اسد است. اما تفکر علوی، قبض قدرت در دست علویان نیست، در حکومت علوی، همه عقاید و مذاهب شریک هستند و بسیاری از تبلیغاتی که در فرار دولت‌مندان سوری در یکی دو سال اخیر، شده است، تبلیغات سنی‌ها برای شیوع تفکر انشعاب در میان علوی‌هاست.

علوی‌ها با هوشمندی که داشتند قویترین حکومت را برای سوریه ایجاد کردند، حکومتی منسجم و منظم، تا پیش از حافظ اسد، بارها در میان نظامی‌ها کودتا شده بود، علوی‌ها حکومتی منسجم ایجاد کردند و نقشی عمده در خاورمیانه ایجاد کردند. به گونه‌ای که گفته شد در خاورمیانه، هیچ صلحی بدون سوریه انجام نمی‌شود.

سوری‌ها، در زمینه حکومتی به ایرانی‌ها نیز بسیار کمک کرده‌اند. ایران نیز در مقاومت بسیار کمک کرده‌اند. حزب‌الله و حماس نیز در این دوره تقویت شد. تنها حکومتی که در برابر رژیم صهیونیستی ایستاد و از مقاومت دفاع کرد، سوریه بود. حافظ اسد در جنگ تحمیلی، بزرگترین خدمت را به ایران کرد و شیر نفت عراق را بست. نفت عراق از بانیاس صادر می‌شد، سوریه این شیر نفت را بست.

منبع: سابت پژوهشکده تاریخ اسلام

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها