همکاری با فیلمسازان بزرگی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی باعث شده او تا همین جا هم کارنامه خوب و قابلاعتنایی داشته باشد. تماشاگران حتما چهره او را در نقش امینه سریال «سالهای مشروطه» به کارگردانی محمدرضا ورزی و «متروپل» کیمیایی به یاد دارند. ساخت تله فیلم «پل» در سال 91 که اثری در رابطه با کودکان بود، استعداد او را در کارگردانی نشان داد و عزم او را برای کارگردانی نخستین فیلم بلند سینماییاش جزم کرد.
«خانوم» به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان که این روزها بر پرده سینماهای کشور است، در جشنواره فیلم فجر سال گذشته دیپلم افتخار را برای پانتهآ پناهیها، بازیگر اپیزود سوم فیلم به ارمغان آورد و توانست نظر عدهای از منتقدان را هم جلب کند. فیلمی که داستان زندگی سه زن را در سه نقطه تهران روایت میکند.
قصه فیلم خانوم چقدر دغدغه ذهنی شما بود؟
بسیار زیاد. به نظرم خانمها در نگه داشتن نهاد یک خانواده مهمترین جایگاه را دارند. خانوادهای برقرار نمیماند اگر زنی همراه همسر و فرزندانش نباشد و خانوادهای برقرار نمیماند اگر زنی عشق و فداکاری را نثار همسر و فرزندانش نکند. به عقیده من عنصر زن در یک خانواده در بحرانهای مختلف بسیار تاثیرگذار است. چنین تاثیری همیشه دغدغه ذهنی من بود و به نظرم باید به آن پرداخته میشد.
چقدر با شخصیتهای شبیه فیلمتان مثل ناهید، طوبی و یلدا نشست و برخاست داشتید؟
هرسه شخصیت اصلی فیلم را میشناختم. این زنان خانمهایی از جنس مادربزرگ و مادرم هستند. نمونه کامل یک زن شرقی که دیگر مانند آنها را در نسل جدید نمیبینیم یا اگر هم ببینیم بسیار حضورشان کمرنگ است. روایت موجود در فیلم خانوم و چنین داستانی بیشتر متوجه متولدان دهه 50 میشود که خودم با آنها بزرگ شدم و این رفتارها را در آنها دیدم و خواستم با این فیلم بگویم که در نسل امروزمان چقدر ویژگیهای برجسته شخصیتی خانمها کمرنگ شده و چقدر داشتن این ویژگی برای خانمها مهم است.
به نوعی خواستید به نسل جوان هشدار بدهید؟
نه، وظیفه من هشدار دادن نیست. وظیفه من فرهنگسازی است. من آنچه درست است را در اختیار مخاطبان میگذارم تا آنها خودشان ببینند و درنهایت قضاوت کنند و تاثیر بگیرند.
فیلم شما از نامی بهره میبرد که به نظر قابلیت پرداخت بسیار بالایی دارد. نقش زن در جامعه امروز ایران بسیار پررنگتر از زنان در دهههای گذشته است و البته تاثیرگذارتر.
کاملا با نظر شما موافقم. توانمندیهای زنان امروز در جامعه بسیار به نسبت گذشته زیاد است. زنان امروز ما دیگر خانهنشین نیستند و پا به پای همسرانشان در رشتههای گوناگون کاری و مشاغل مختلف حضور دارند. اما تاکید من در این فیلم روی خانواده منسجم است که امروز از آن بیبهره هستیم. قصدم اشاره به تاثیری است که زن میتواند در حفظ بنیان و کیان خانواده داشته باشد. البته در فیلم، شخصیتهای طوبی و یلدا با بازی پانتهآ پناهیها و اندیشه فولادوند هر دو شاغل هستند. خصوصا خانم پناهیها که نقشش در فیلم کاملا مشخص است که هم زن خانه است و هم زن کار و اجتماع.
سخنم بیشتر درباره انتظار و توقع بیشتری است که اسم فیلم ایجاد میکند.
بله. اسم خانوم قابلیت ساخت سریالی 90 قسمتی را دارد. اتفاقا اینجا باید اشاره کنم که با چند نویسنده از جمله احمد رفیعزاده، آزیتا حاجیان، شهره لرستانی، گوهر خیراندیش، واله عمویی و خودم متن سریالی را نوشتیم به نام «خانهدارها» که در آن به زنان مختلف خانهدار، شاغل یا دانشجو پرداختهایم. البته این سریال هیچوقت تصویب و ساخته نشد که به نظرم در صورت ساخت، یکی از پربینندهترین برنامههای سیما میشد.
چرا در هر اپیزود بر جنبههایی چون عشق و مهربانی و فداکاری زن ایرانی تاکید داشتید؟
چون مهمترین عامل برای حفظ کیان خانواده عشق و مهری است که یک زن به خانوادهاش نثار میکند. بخصوص فداکاری، مقاومت، مدیریت و ایستادگی زن که به خاطر آن از خواستههایش میگذرد.
اما به نظر این عشق و محبت کمی رنگ شعار به خود گرفته است.
خب این نظر شماست که به آن احترام میگذارم، اما تلاش من این بوده حرفهایی را که درست است بیان کنم، نه اینکه حرفهایم جنبه شعارگونه داشته باشد. چون اگر حرف به شعار تبدیل شود آن اتفاق درست نمیافتد.
یکی از نکات جالب این فیلم گردهمایی خانواده فراهانی است.
بله، خواستم فیلم به جریان زندگی نزدیکتر شود و رنگ زندگی به خود بگیرد. پدری دخترش را در آغوش میکشد که این بسیار زیباست و حس زندگی را بیان میکند.
بجز این به نظر میرسد دوستی هم با این خانواده دارید.
بله. آقای بهزاد فراهانی در اولین فیلم کوتاهم نقش اصلی را به عهده داشت. بعد از آن در فیلم «سگکشی» با ایشان همکاری کردم. برای همین علاقهمند بودم آقای فراهانی در اولین سینماییام حضور داشته باشد.
یعنی در انتخاب و چیدمان بازیگران این کار به جنبه رفاقتی توجه داشتید؟
به هیچ عنوان. من در کارم بسیار جدی هستم و هیچوقت حاضر نیستم فیلمم را قربانی رفاقت کنم. رفاقتم با آدمها یک بحث است و کارم هم بحثی کاملا جدا. من حدود 20 سال است در سینما کار میکنم و تقریبا با تمام اهالی سینما رفاقت دارم. پس اگر اینطوری باشد باید برای فیلمم ازهمه دوستانم دعوت به همکاری کنم! اتفاقا در فیلم خانوم نتوانستم با تعدادی از دوستان پشت صحنه کارهای قبلیام کار کنم، چون ژانر کاری آنها با فضای این فیلم فرق داشت و همینطور با تعدادی از اهالی سینما برای اولین بار بود که همکاری میکردم.
چرا چهره همه مردهای فیلم اینقدرکدر و تار است؟
من بنا نداشتم در فیلمم زندگی آرامی را نشان دهم، بلکه تلاشم نمایش برشی از مشکلات اجتماع بود. در این فیلم به سه جایگاه اجتماعی از سه منطقه جغرافیایی اشاره میکنیم و به سه معضل و آسیب اجتماعی نگاه داریم. شخصیت مردها در فیلم من ساده و کدر نیستند. اتفاقا بسیار شخصیت درستی از مردان را نشان میدهم. مردان فیلم من بسیار محترم هستند. این دست روزگار است که چنین سرنوشتهایی را برایشان رقم زده است. مردهای فیلم خانوم به کسی توهین نمیکنند، دست روی همسرشان دراز نمیکنند و احترام آنها را نگه میدارند. آنها فقط درگیر مشکلات زندگی خودشان هستند؛ مشکلاتی که شاید ناخواسته بر آنها تحمیل شده است. این تحریم اقتصادی است که بر زندگی حمید در اپیزود اول فیلم تاثیر میگذارد. در اپیزودهای دیگر هم همینطور، یکی دستش قطع شده و دیگری درگیر اعتیاد است. این مشکلات چیزی نیست که بتوان ساده از آن گذشت و به عقیده من باید به آن پرداخت.
چطور شد زنان فیلم شما دچار آسیب اجتماعی نیستند به عنوان نمونه خانمهای معتاد یا شکستخوردهای در اثر نمیبینیم.
من در این فیلم از این زاویه به زنان نگاه کردم که آنها مقاوم هستند و در مقابل مشکلات میایستند تا اینکه بخواهند مشکلات را درست کنند.
اما من در عنوانبندی، برداشت دیگری از داستان فیلم داشتم. خصوصا که در بخش پایانی تیتراژ اول روی دستبند زدن به دست زن زوم کردید و سپس داستان فیلم شروع شد.
زنهایی که در تیتراژ فیلم میبینید از قشرهای مختلف جامعه هستند و من تاکید خاصی نداشتم.
این دلیل خاصی داشت که زنان اپیزودهای فیلم شما تقریبا یک سن دارند؟
دقیقا، چون من میخواهم راجع به نسل خودم حرف بزنم. پس حرفهایی را میزنم که میدانم درباره آنهاست. اتفاقا فکر میکنم درباره شیوه زندگی و فداکاری زنان متولد دهه 50 پرداخت کمتری در سینمای ما صورت گرفته است.
کمی هم در مورد بازی بازیگران صحبت کنیم. شما از دو بازیگر کمدی برای بازی در شخصیتهایی جدی استفاده کردید که نوعی ریسک به حساب میآید؛ سیامک انصاری و امین حیایی که انصافا از پس نقشی پر از چالش برآمدند.
شما لطف دارید، اما من سیامک انصاری و امین حیایی را بیرون از محیط کار میشناسم. آنها برخلاف نقشهایی که بازی میکنند از چهرههای شادی برخوردار نیستند. همیشه به این فکر میکردم که میتوان از چهره امین حیایی برای نقشی که پر از غم و شکست باشد استفاده کرد که خوشبختانه خوب جواب داد.
پانتهآ پناهیها و اشکان خطیبی هم خیلی خوب بازی کردند. از همان ابتدا نقش طوبی را برای پانتهآ پناهیها نوشته بودید؟
بله. از زمانی که درگیر نگارش فیلمنامه بودم به پانتهآ فکر میکردم و همیشه بازیهای درخشان او را در تئاتر میدیدم. وقتی قرار شد با هم کار کنیم کمی از نقش برایش توضیح دادم و با هم گپ زدیم. بعد از آن دیگر خودش به عمق نقش پی برد و آنچه را تماشاگر از طوبی در فیلم میبیند محصول زحمات خودش است.
معصومه جلالی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: