تلویزیون در همه آن سالهای ناممکنها و این سالهای ممکن شدنها، سعی کرده همپای تحولات، پاسخگوی نیازهای سمعی و بصری مخاطبانش باشد و محصولاتی با محوریت ذائقه او تولید کرده و روانه آنتن کند. با افزایش شبکههای تلویزیونی هر روز بر تعداد و تنوع آثار تصویری افزوده شد و سهم آثار مرتبط با حوزه موسیقی نیز در میان این افزودنها کم نبود. سریالهای تلویزیونی جای خود را میان مخاطبان باز کرد و در کنارش تلویزیون در روندی معتدل، هر روز به پررنگ کردن حضور موسیقی در قالبهای مختلف برنامهسازی توجه نشان داد.
موسیقی آرام آرام و از مسیر موازین اسلامی و اعتقادی راهش را پیدا کرد و از حاشیه به متن آمد و به بخش جدانشدنی برنامهسازی تبدیل شد.
شکل اولیه حضور موسیقی جدا از موسیقی متن و بیکلام آثار سریالی، سرودخوانی بود و تکخوانیهای نواهای سنتی که کمکم جای خود را میان برنامههای تلویزیون پیدا کرد.
ابتدا تنها رونق اعیاد، جشنها و جنگهای تلویزیونی بود و حضور خوانندگان در تلویزیون هم محدود میشد به این روزهای خاص، اما رفتهرفته از حالت چاشنی برنامههای مناسبتی درآمد و در خلال برنامههای تلویزیونی و صبحگاهی چون صبح بخیر ایران هم جای ثابتی پیدا کرد تا نقش آن در ایجاد حس سرزندگی برای آغاز یک روز کاری خوب هم مطلوب جلوه کند.
ظرفیت رسانهای و توجه مخاطب، جرقه حرکتهای تازه را زد و بهتدریج پای برنامههای موسیقی محور چون گلپونهها و باکاروان شعر و موسیقی و از این دست هم به تلویزیون بازشد که موسیقی ایرانی را کنار ادبیات مورد توجه قرار دادند و سعی کردند گوش مخاطب را با نواها و آدمهای ماندگار این حوزه آشنا کنند.
توجه تلویزیون به بخش مهمی از هنر و اقبالش نزد مخاطب، باعث شد موسیقی از شکل ویترینیاش خارج و مهیای ورود نگاههای تازه شود.
موسیقی پاپ که با حضور چهرههای جدید جانی تازه گرفت، تلویزیون نیز در راستای میل عمومی به آن توجه کرد تا در کنار آوازهای سنتی، فرصتهای عرضه موسیقی پاپ را نیز فراهم کند و اجازه حضور خالقان و مجریان این حوزه را بیشتر و گستردهتر سازد.
تلویزیون با کمک تبلیغات، مسیر شناخت مردمی از موسیقیدانان پاپ را هموارتر کرد و در همین دوران بود که پای برنامههایی که آهنگهای درخواستی مخاطبین را پخش میکرد به تلویزیون گشوده شد.
دسترسی به موسیقی دلخواه مثل زمان حال آسان نبود و روی آنتن رفتن برنامهای 15 دقیقهای از شبکه یک با اجرای رضا رشیدپور که شکل کلیاش را خواست مخاطب شکل میداد، شوق فراوان و نیاز مخاطب را بیشتر از پیش نمایان کرد. رشد روزافزون آثار موسیقی پاپ و رابطه تنگاتنگش با علایق مردم، رسانه فراگیری مثل تلویزیون را نیز به توجه ویژه به این اقبال عمومی سوق داد و این سبک موسیقایی را تبدیل به رکنی اساسی در برنامهسازی تلویزیونی کرد. برنامه محبوبی چون پنجره شبانه از دل همین دوران و با دعوت از خوانندگان نامآشنا متولد شد و پاسخگوی عطش و شوق مخاطب گردید.
در ادامه جذابیت موسیقی با کلام این حوزه را صاحب کرسیهای بیشتری کرد و کمتر برنامه سرگرمیآفرینی بود که نخواهد در اشکال مختلفش از جذابیتهای این عنصر مهم بهرهمند شود. بخشی از بنای جنگهای شبانه و تابستانه شبکهها مثل محله بندهنواز، در دورهای تقریبا برپایه مهمانان خوانندهای استوار بود که هر شب با حضور، اجرا و میزان شناخته شدن آنها، برنامهها پرمخاطب میشد. البته در همین دوران هم بودند برنامههایی مثل میعاد شبانه که با نواندیشی و بهرهگیری از اجرای زنده آواز، توانستند فاصله نیاز و آرزوی مخاطب را کم کرده و از وادی تکرار خود را در امان بدارند.
در طی این دوران موسیقی و تلویزیون به نقطه جداییناپذیری رسیدند، ولی برای ادامه حیات نیاز به بازنگری و نگاه تازه داشتند. حجم و تعداد برنامههای موسیقی محور در حال افزایش بود و البته از یک جایی آنچه خودنمایی میکرد، شباهت در برنامهسازی بود و کمتر خلاقیت دیده میشد. پرمخاطب شدن برنامههای مهمان محور چون راه شب یا برنامه ویژه اعیاد و تحویل سال که البته هرکدام وامدار مجریانشان نیز بودند، میتواند گواه خوبی باشد بر عمر طولانی برنامههایی از این قبیل، اما چیزی که نمیتوان کتمان کرد، افول این نوع برنامهسازی و پراکندگی مخاطبانش بود.
تغییر دغدغهها و انتظارها، در کنار پیشرفت فناوریهای رایانهای و اینترنتی، تلویزیون را با مخاطبی با نیازهای تغییر شکل یافته مواجه کرد. در روزهای دستیافتنیها، شکل قدیم پخش موسیقی بیشتر جنبه یادآوری پیدا کرد و مثال حکم آب نطلبیده و مراد شد. پس همپای تغییر میل بیننده، برنامهسازان تلویزیون نیز سعی کردند در تجربیات تازه، با استمداد از مشارکت مخاطب در تولیدات موسیقیمحور، برنامهها را از قالبهای همیشگی و مرسوم برهانند. هفت ترانه در شبکه شما، با بهرهگیری از رویهای که به نظر، رادیو جوان بنیانگذارش بود و با کمک از رأی و سلیقه مخاطب برنامه را ارتقا بخشید. پس از هفتترانه، ساعت 25 نیز در دور نخست چنین روالی را در انتخاب بهترین تیتراژهای تلویزیونی در پیش گرفت.
هفت ترانه در بخشی از نگاه نوگرایانهاش از سینما نیز مدد جست و سعی کرد نوایی هماهنگ با نماهای آثار سینمایی به مخاطب عرضه کند، چنان که در پرداختن به موسیقیهای نواحی هم وفادار ماند.
رادیو هفت نیز بهعنوان یکی از برنامههای متفاوت و صدامحور، بخشی از نگرش و میل دگرگون شده مخاطب پاسخ در سالهای اخیر را گفت. رادیو هفت با توجهی ویژه به موسیقی و کلام در ارائه و اجرا، در عین فراهمسازی لحظههای موسیقایی دلنشین و مطلوب، سهم فراوانی در پرورش نگاه و سلیقهسازی در مخاطب داشت و حالا در پنج سالگی حیات، همچنان خود را وزین و تاثیرگذار حفظ کرده است.
تلویزیون در سالهای اخیر طیف گسترده علاقهمندان موسیقی ایرانی را نیز دست خالی نگذاشته و برنامه دستان به شکلی تخصصی و دلنوزان و دلشدگان، به نواهای سنتی توجه نشان دادند و تلاش بسیاری را در راه شناساندن عیار و سابقه این سبک ایرانی به علاقهمندان متحمل شدند.
گذشت زمان و اهمیت بقای رسانه از راه پویایی در کنار گسترش فضاهای آموزشی و جذب روزافزون علاقهمندان موسیقی، اینبار درهای دیگری را به روی برنامهسازان تلویزیونی گشود تا رسانه چالشهای تازهای را برای جذابیتآفرینی و کم کردن فاصلهها تجربه کند. برداشته شدن واسطهها و همواری مسیرهای آموزشی، موسیقی را از انحصار بیرون آورد و رسانهای مثل صدا و سیما نیز با هم نوایی و همراهی با این میل میلیونی و از طریق ساخت برنامه صدای آزاد در رادیو جوان و مسابقه پخش نشده صدا در شبکه سه، سعی کرد تا گامی مهم به سوی اشتیاق علاقهمندان
این حوزه بردارد.
در سالهای اخیر نقش موسیقی در تلویزیون پررنگتر از همیشه احساس میشود و جایگاهش بهعنوان نماد و نشانه برنامههای تلویزیونی مستحکمتر از پیش گشته، حالا کمتر برنامه و سریال تلویزیونی است که بسادگی از کنار موسیقی با کلام و بیکلامش بگذرد.
تیتراژهای تلویزیونی و اخبارش پراهمیتتر از گذشته شده و برنامههایی چون ساعت 25 و امروز هنوز تمام نشده نیز نهایت استفاده از عنصر موسیقی و مهمانانی در این حوزه را میبرند، و همچنین موسیقی تبدیل به رکن اساسی برنامههای ویژه کودکان نیز شده است.
در روزهایی که شبکههای اجتماعی با برداشتن واسطهها و فاصله میان شنوندگان و خالقان آثار را کم کرده و دنیای رسانهای نیز همگام با نظر مخاطب، قدمهایش را بلندتر برمیدارد، ضروری است که رسانه پویایی مثل صدا وسیما با نیازسنجی و توجه به معیارهای فرهنگی و ایرانی در پی جذب مخاطبی باشد که حالا مجهز به المانهای انتخاب و به گزینی، گریزپاتر از همیشه شده است. (حسن حقحقیقی/ ضمیمه قاب کوچک)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»: