خاطره بازی با خالق یک سرود ماندگار

17 شهریور افتخار ماست

روایتی از 17 شهریور 1357 و نامگذاری 2 خیابان و یک میدان

جمعه‌ای که مردم را سیاهپوش کرد

تهران به‌عنوان پایتخت و مرکز سیاسی اقتصادی ایران در جریان انقلاب اسلامی از اهمیت و موقعیت خاصی برخوردار بود. گرچه مرکز انقلاب اسلامی قم بود با این حال تاثیرگذاری تهران در تحولات انقلاب را نمی‌توان نادیده گرفت.
کد خبر: ۷۱۴۸۶۹

در پی شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، در مسجد ارک تهران بزرگداشت مهمی از وی و حضرت امام به عمل آمد و بعد از سخنرانی دکتر روحانی، لقب امام برای رهبر انقلاب مقبولیت عمومی پیدا کرد. پس از چاپ مطلبی موهن در روزنامه اطلاعات و قیام مردم قم اولین حمایت‌ها از سوی دانشجویان دانشگاه تهران صورت گرفت. ضمن این‌که ائمه جماعات تهران در اعتراض به رژیم پهلوی بر آن شدند نمازهای خود را تعطیل کنند. در همین حال بازاریان تهران هم در حمایت از قیام مردم قم در 29/10/1356 بازار را تعطیل کردند.

در چهلم شهدای قیام قم دانشجویان دانشکده دندانپزشکی تهران دست به تظاهرات زدند، در کوی دانشگاه هم دانشجویان با پلیس به زد و خورد پرداختند. در همین ایام اعلامیه‌های انقلابی در سطح تهران توزیع می‌شد.

در پی حادثه قیام مردم تبریز مجلس بزرگداشتی در مسجد آذربایجانی‌های بازار از طرف رجال سیاسی و مذهبی و بازاریان تبریزی برگزار شد و در 22 فروردین 1357 در خیابان خیام تهران هم تظاهراتی بر پا شد.

علاوه بر توزیع اعلامیه‌های ضد رژیم در سطح شهر در مساجد و حسینیه‌ها وعاظ انقلابی به سخنرانی انقلابی مشغول بودند. دانشجویان دانشگاه‌ها هم فعالیت‌های مداومی داشتند. تعطیلی کلاس‌ها و تظاهرات در دانشگاه تهران هر چه به ماه خرداد نزدیک‌تر می‌شد گسترده‌تر می‌گردید.

در 21/2/1357 بازار تهران تعطیل بود و مردم در مسجد جامع تهران اجتماع و به سخنرانی ضد رژیم گوش فرا دادند و سپس در خیابان‌های اطراف به تظاهرات پرداختند که 50 نفر از آنان دستگیر شدند. در 24/2/1357 ائمه جماعات تهران در اعتراض به رژیم و حمله به منزل مراجع در قم اقامه نماز در مساجد را تعطیل کردند. در 26/2/1357 مجلس ختمی برای ستار کشانی که در منزل آیت‌الله شریعتمداری در حمله مأموران رژیم به بیت مراجع به شهادت رسیده بود، در مسجد المتقین قلهک برگزار شد.

در آستانه سالگرد قیام 15 خرداد جامعه روحانیت تهران اعلامیه صادر کرد. در همین حال تظاهرات خیابانی هم در 10/3/1357 در تهران بر پا شده بود. در 15 خرداد بازار تجریش و اکثر مغازه‌های بازار تهران تعطیل بود. در 27 خرداد نیز بازار تجریش و تهران تعطیل بود.

در نیمه شعبان که مصادف با 29/4/1357 بود، در تقاطع خیابان پهلوی و تخت جمشید تظاهراتی بر پا شد که با دستگیری 63 نفر از مردم پایان یافت.

با شروع ماه مبارک رمضان در اغلب مساجد تهران فعالیت‌های انقلابی جنب و جوشی خاص گرفت که در این میان مسجد قبا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. مسجد قبا به امامت جماعت آیت‌الله دکتر مفتح که بالاتر از حسینیه ارشاد قرار داشت به یکی از کانون‌های مهم انقلاب تبدیل شده بود.

گرچه خود آیت‌الله مفتح ممنوع‌المنبر بود با این حال با دعوت از وعاظ و سخنرانان انقلابی پای مبارزان مسلمان را به این کانون می‌کشاند و هر چه به پایان ماه مبارک رمضان می‌رسید، بر ازدحام و انبوهی مردم افزوده می‌شد. از ابتکارات وی برپایی نماز عید فطر در تپه‌های قیطریه در سال 1356 بود. در سال 1357 هم وی این ابتکار را به کار برد و نماز عید فطر را به حرکتی سرنوشت‌ساز تبدیل کرد. در بازگشت مردم از نماز حجت‌الاسلام هادی غفاری با سر دادن شعارهای ضد رژیم با هدایت مردم اولین تظاهرات گسترده مردمی شکل گرفت.

در همین حال مسجد همت تجریش به امامت جماعت آیت‌الله ملکی، مسجد لرزاده به امامت حجت‌الاسلام عمید زنجانی، مسجد شهرری به امامت آیت‌الله غیوری، مسجد نارمک و... کانون‌های دیگر در چهار نقطه تهران بودند.

برگزاری موفقیت‌آمیز راهپیمایی عید فطر از تپه‌های قیطریه به سمت مرکز شهر تجربه موفقی بود. جامعه روحانیت مبارز تهران را که در رأس آن شهید آیت‌الله بهشتی بود، بر آن داشت حرکت را تداوم دهند و اعلام شد روز پنجشنبه 16 شهریور عزای عمومی است و مردم از شمال تهران به سمت میدان شهیاد تظاهرات خواهند کرد. روز موعود فرا رسید و سیل جمعیت به حرکت درآمد. در میانه راه آیت‌الله مفتح توسط نیروهای نظامی مضروب و بازگردانده شد.

هدایت مردم را آیت‌الله شهید بهشتی بر عهده گرفت. در میدان شهیاد که به آزادی تغییر نام یافت قطعنامه تظاهرات توسط حجت‌الاسلام ناطق نوری قرائت شد. هنگام بازگشت در بین مردم شعاری مطرح شد که فردا صبح «میدان ژاله». البته چند روز قبل نیز در مقابل حسینیه آیت‌الله یحیی نوری هم تظاهراتی بر پا شده و با شهادت عده‌ای نام میدان ژاله به شهدا تغییر یافته بود.

با برگزاری راهپیمایی میلیونی عید فطر و 16 شهریور در تهران و با اعتراضات خونین مردم در دیگر شهرهای ایران از جمله تبریز، شیراز، اصفهان، قم، قزوین و... رژیم پهلوی که حکومت را در آستانه سقوط می‌دید، در اقدامی شتاب‌آلود دست به کار شد.

شریف امامی شبانه اعضای شورای امنیت ملی را به جلسه‌ای مهم فراخواند. وزیر خارجه، رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران، رئیس ساواک، رئیس کل شهربانی، وزیر کشور و... اغلب مسئولان بلندپایه کشور در آن حضور داشتند. در ابتدای جلسه رئیس ساواک سپهبد مقدم گزارشی از چند روز اقدامات مردم انقلابی ارائه داد و اعلام کرد: فردا- 17 شهریور- قرار است تظاهرات و اغتشاش صورت بگیرد و به عرض شاه رسانده است که لازم است اعلام حکومت نظامی شود.

جلسه که از ساعت 5 بعدازظهر شروع شده بود با احضار اعضای هیات دولت توسط شریف امامی ادامه پیدا کرد و تا ساعت 24 طول کشید. همه اعضای جلسه بر ضرورت حکومت نظامی تاکید داشتند. شریف امامی نتیجه جلسه را تلفنی به شاه اطلاع داد و سپس ارتشبد ازهاری با شاه تلفنی صحبت کرد و با تصویب شاه، غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی به فرمانداری نظامی تهران و حومه منصوب شد. اعلام حکومت نظامی در شهرهایی بود که بیشترین تظاهرات‌ و اقدامات اعتراض‌آمیز صورت گرفته بود. نکته جالب آن که در اغلب این شهرها علما و روحانیون مبارز هدایت مردم را به عهده داشتند. در تبریز آیت‌الله قاضی طباطبایی، در مشهد آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی و آیت‌الله خامنه‌ای، در شیراز آیت‌الله دستغیب، در اصفهان آیت‌الله خادمی و...

واقعه جمعه سیاه

واقعه جمعه سیاه به قدر کافی در منابع و مآخذ مورد بررسی قرار گرفته است، با این حال به دلیل اهمیت این واقعه به عنوان نقطه عطف تاریخ انقلاب اسلامی، ذکر نکاتی لازم است.

این رویداد بی‌تردید جریانی بزرگ در مسیر تحولات نهضت امام خمینی محسوب می‌شود که پیامدهای سنگینی برای رژیم پهلوی داشت. اتحاد و همدلی مخالفان رژیم پهلوی انسجام بیشتری گرفت. همگان دانستند که بر خلاف آنچه شهرت یافته شاه از ریختن خون ملت آن هم در سطح وسیع و گسترده ابایی ندارد. خشم و نفرت از شاه و حکومت پهلوی به اوج خود رسید و مردم را برای انهدام نظام پهلوی مصمم‌تر ساخت. بدون تردید این فاجعه روند انقلاب را سرعت بیشتری بخشید.

بنابراین واقعه جمعه سیاه سرآغاز مرحله نوین در انقلاب اسلامی بود. بویژه آن که استفاده از ارتش که وظیفه‌اش حفاظت از مرزهای کشور در مقابل بیگانگان است برای سرکوب مردم کشور بزرگ‌ترین خطای بازگشت‌ناپذیر رژیم پهلوی بود، زیرا تزلزل و لرزه‌های شدید در ارکان نظام کاملا آشکار گردید.

هدایت هوشمندانه جریان انقلاب از سوی حضرت امام از نجف اشرف موجب شد مخالفت‌ها با رژیم پهلوی از عمق و گستردگی بیشتری برخوردار شود. ایشان بلافاصله پس از این واقعه طی پیامی از مردم ایران خواستند از پای ننشینند، به مجروحین و مصدومین حادثه خونین 17 شهریور خون و دارو و غذا و امکانات لازم برسانند و از هرگونه کمک دریغ نورزند و تا پیروزی نهایی مبارزات خود را ادامه دهند.

در پیام امام خمینی جمله‌ پرمعنی و زیبایی وجود داشت: «ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می‌شد.»

تمرد سربازان

از موضوعات جالب توجه در واقعه خونین جمعه سیاه تمرد سربازان از دستورات فرماندهان نظامی بود. سربازانی که وظیفه آنها دفاع از آب و خاک و سرزمین و مردم مسلمان ایران بود، در مقابله با مردم ـ برادران و خواهران خود ـ نمی‌توانستند احساسات و عواطف خود را کنار بگذارند، از این رو اولین تمردها در ارتش به ظاهر شکوهمند و مجهز شاهنشاهی در این روز به وجود آمد.

در همان لحظه اول در میدان ژاله یک سرباز فرمانده خود را هدف قرار داد و سپس خود او را به قتل رساندند. طبق گزارش ساواک سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد در حین اجرای مأموریت کنترل اغتشاشات، ضمن سرقت اسلحه و مقداری فشنگ متواری شدند. این سه سرباز به اسامی قاسم دهقان، علی ختوری و محمّد محمدی، فردای آن روز محل اختفای آنها کشف و به محاصره نیروهای حکومت نظامی درآمد که هر سه نفر به شهادت رسیدند. در این روز هفت سرباز برای تیراندازی نکردن به مردم خودزنی کردند.

در 19/6/1357 در اعتراض به کشتار میدان ژاله، بازار بزرگ تهران و بازار شمیران دست به اعتصاب زدند. در تظاهرات خیابانی مردم یک نفر به شهادت رسید. دانشجویان انرژی اتمی تهران و کارگران پالایشگاه تهران هم دست به اعتصاب زدند.

در روز بعد هم بازار به اعتصاب خود ادامه داد و تانک‌های مستقر در خیابان‌ها افزایش داده شدند. مراسم غسل و کفن شهدای وقایع چند روزه تهران در بهشت زهرا به تظاهرات‌ اعتراض‌آمیز ضد رژیم تبدیل شد.

خیابان‌های شهناز و شهباز پس از این اتفاق خونین خیابان 17شهریور و میدان ژاله، به اسم میدان شهدا نامگذای شد.

منابع:

1‌ـ صحیفه امام خمینی، ج 3، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، صص 461 ـ 459

2‌ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب یازدهم، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1383، ص 82

3 ـ حسینیان، پیشین، ص 353

رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ معاصر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها