
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضویت در انجمن مجسمهسازان ایران، شرکت در چند نمایشگاه گروهی و انفرادی در ایران و خارج از کشور، شرکت در بیینالهای مجسمهسازی ایران، شرکت در سمپوزیوم چوب در ایران، شرکت در دهمین نمایشگاه بینالمللی «اوزاکا»ی ژاپن 2001، شرکت در سمپوزیوم مجسمهسازی شانگهای چین 2003 و ساخت و طراحی دهها اثر حجمی برای فضاهای عمومی و شهری و نصب آن در داخل و خارج از کشور برخی فعالیتهای این هنرمند است.
مدام درباره زیباسازی فضای شهر تهران حرف میزنیم اما کم نیستند افرادی که معتقدند تهران زیبا نیست و دلشان نمیخواهد در این شهر قدم بزنند. چرا با همه تلاشهایی که در مسیر زیبایی این شهر شلوغ انجام میشود، باز هم تغییر چندان مثبتی در چهره پایتخت نمیبینیم؟
شما از واژه شلوغ استفاده کردید و منظورتان جمعیت زیاد تهران بود، اما من میخواهم از این واژه استفاده دیگری کنم و بگویم تهران واقعا شهر شلوغی است. هر طرف را نگاه کنی نقاشی دیواری، مجسمه و فضاهای رنگی میبینی و این موارد شلوغی آزاردهندهای برای این شهر ایجاد کرده است.
در واقع مشکل اساسیتر از این حرف هاست و به تعریف ما از زیبایی یک شهر برمیگردد. ما فکر میکنیم برای زیبا شدن یک شهر باید چیزهای زیادی به آن اضافه کنیم. البته بخشی از این تفکر هم بر پایه یک سری روابط شکل گرفته است. عدهای مدام میسازند و براساس همین روابط در جاهای مختلف شهر نصب میکنند. چه کسی گفته اینها زیبایی است؟
یعنی باید در قدم اول بازتعریفی از زیبایی شهر داشته باشیم؟
فراتر از تغییر نگاه و بازتعریف و... این است که ابتدا باورمان را عوض کنیم. تهران واقعا شلوغ شده و این شلوغی ناشی از تعدد بیلبوردها و بنرهاست. چه کسی گفته بلبشو و شلوغی زیبایی است. مدام بنر، بیلبورد، رنگهای تند. هر جا رسیدهایم کاشیهای رنگارنگ چسباندهایم. دیوارها را تبدیل کردهایم به سونا و جکوزی. میدانید این رنگها در نور شب چه بلایی سر اعصاب مردم میآورد؟ بتون اکسپوز خاکستری رنگی که در نیایش بود چه ایرادی داشت که رویش صفحات فایبرگلاس نارنجی و قهوهای و رنگهایی که معلوم نیست از کجا درآوردهاند زدهاند که وقتی هم آفتاب میتابد کبالت و پشم شیشه آزاد میکند سمت ریههای مردم. واقعا چه کسی میخواهد جواب مریضی مردم را بدهد؟
گفتید اغلب کارهایی که انجام میدهیم زیبایی نیست. همچنین تاکید کردید برای زیباتر شدن فضای شهر حتما نباید چیزی به آن افزود. از نگاه شما زیبایی چیست و چگونه باید بدون افزودن آثار هنری به یک شهر آن را زیبا کرد؟
تصمیم بگیریم این آلودگیهای بصری را که طی سالهای گذشته در شهر ایجاد کردهایم کم کنیم، آن وقت ببینیم شهر چقدر زیبا میشود. ما آرامش میخواهیم نه اضطراب. شلوغی شهر و تعدد بیلبوردها رواننژندی شهری میآورد. تهران شهر بیلبوردها و بنرها شده و این اتفاق خوبی نیست.
شما قدم زدن در خیابانهای تهران را دوست دارید؟
نه.
چرا؟
هر وقت میخواهم در این باره مثال بزنم میگویم بروید یک جستجوی ساده بزنید تصاویر شهر «دارالبیضا» را ببینید. شهری است که تمام آن سفید است و بندرت اثر هنری در جایی از آن نصب شده، اما آدم دلش میخواهد ساعتها توی این شهر راه برود. نه به عنوان توریست بلکه بهعنوان شهروند هم راه رفتن در این شهر لذتبخش است، اما حالا شما برای کاری بروید میدان انقلاب، سعی میکنید نیم ساعت هم آنجا توقف نکنید زودتر کارتان را تمام کنید و به خانه برگردید. چون یک غول بزرگ سنگی مسلط جانتان کردهاند که باید از آن فرار کنید و هر چه زودتر خودتان را به خانه برسانید.
و چه کنیم که قدم زدن در این شهر برایمان لذتبخش شود؟
شهرداری باید با یک سیاست کلان، طرحی جامع برای آرامش بخشیدن به شهر پیش بگیرد. با یک برنامهریزی آرام آرام شروع کند تمام پلهای عابر پیاده را تبدیل به زیرگذر کند. منظر شهری را پاک کند. فضای سبز را گسترش دهد. رنگها را به مرز تعادل برساند، از این سلیقهای، رابطهای و رانتی برخورد کردن با نصب آثار هنری بپرهیزد. سرانه فضای سبز را زیاد کند. آن وقت میبینید شما میتوانید ساعتها در خیابان قدم بزنید. در همه دنیا بخشهایی در مرکز شهر هست که سنگفرش شده و مطلقا ماشین در آن راه داده نمیشود. طبعا تهران هم نیازمند داشتن چنین فضاهایی است.
زینب مرتضاییفرد / گروه فرهنگوهنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ستار همدانی در گفتوگو با «جامجم»:
بررسی جنایت کاربرد سلاحهای ممنوعه در گفتوگوی «جامجم» با رئیس بیمارستان صحرایی فاطمهالزهرا (س) در زمان جنگ