داستان عاشقی یک مرد غیرتی

مرد متعصب یکی از آن مردهایی است که دست از سر سینمای ایران برنمی‌دارد. نمی‌خواهم بگویم تعصب و غیرت بد است، بلکه منظورم این است که شاید حضور این چنین مردی آن هم با آن شکل و شمایل (سبیل، یقه‌باز، کت مشکی، شوخی‌های مردانه، حرف‌های بی‌پروای آبروبر و کاسب بازاری تازه به دوران رسیده) دیگر کمی تکراری شده است.
کد خبر: ۷۱۳۳۵۱
داستان عاشقی یک مرد غیرتی

شباهتش به قیصر هم که دیگر خدا را شکر خیلی دور از جامعه ماست مردم به هر حال خلقیات و رفتارهایی را پشت سر می‌گذارند. حال نمایش این تصویر قدیمی و ثابت از مرد ایرانی وقتی قرار می‌شود دوباره در یک فیلم اتفاق بیفتد برای نویسنده و کارگردانی که می‌خواهد از کلیشه‌ها دوری کند کار دشواری است و البته چالشی جذاب. یکی از راه‌های فرار از کلیشه و سربلند بیرون آمدن از این چالش، به بازی گرفتن عادات نامعقول و نه‌چندان مرتبط با عقل آدم غیرتی متعصب است. مردی که خیلی هم به همسرش نمی‌رسد و محبت نمی‌کند اما با این وجود روی او تعصب دارد و برایش «رگ گردنی» می‌شود. مردی که سر مراسم ختم همسرش با رفقایش برنامه سفر می‌گذارد و جلوی خنده‌اش را نمی‌تواند بگیرد، اما روی جنازه او و مجاورت قبرش با یک مرد هَسّاث است؛ ببخشید حساس است. آخر در تبلیغات و معرفی عنوان فیلمی که می‌خواهم پیشنهاد دهم از «هَسّاث» به جای حساس استفاده شده است.

همسر کمالی مرده و به اشتباه در طبقه بالای قبر دو طبقه همسرش مردی غیر از او دفن شده است. این نوعی به چالش کشیدن تعصب و غیرت کور است. فیلم خوش‌بر و روی کمال تبریزی روان پیش می‌رود و هر چند که شاید جاهایی چندپاره و نامنسجم می‌شود، اما می‌تواند از شخصیت کلیشه‌ای و درگیری نه‌چندان معقولش یک تصویر جذاب و سرگرم‌کننده بسازد. فیلم در انتها ازغیرت معنایی تازه و دقیق‌تر به دست می​دهد و این نکته اصلی آن است.

غیرت بدون توجه و دوست داشتن بی‌فایده است. غیرتی که از علاقه و توجه نیاید و فقط نشانه‌ای از قدرت و تحکم باشد بیشتر یک عادت کور و سرکوبگر است تا غیرت. حاج‌آقا کمالی فیلم طبقه حساس با بازی به یادماندنی رضا عطاران از آن سرکوبگر همیشگی؛ یعنی مرد غیرتی اهل کتک‌کاری فیلم فارسی‌های دهه 40 تا 80 (متوجه سنت حضور مرد غیرتی در فیلم‌های مبتذل پنج دهه از سینمای ایران که هستید؟) در فرآیند فیلم تبدیل می‌شود به یک عاشق دلتنگ. کسی که در انتها انگار تازه می‌فهمد که دلش برای زنش تنگ شده و همه خشونت و فریادهایش برای حرف مردم بوده و در بی‌توجهی مطلق نسبت به همسرش قرار داشته. مردی که در انتها تازه می‌فهمد که باید به زیارت قبر همسرش برود و کنار او و خاطراتش بیارامد.

فیلم در جاهایی به واسطه تصاویر فانتزی، خیالی و خواب‌های بانمک حاجی کمالی لحن واقع‌نما و اجتماعی‌اش را به بازیگوشانه و دلنشین تغییر می‌دهد. در خیلی از فیلم‌ها تلاش شده که مرد غیرتی به چالش کشیده شود حتی توسط کسانی که تصویر این مرد را به نام زده بودند(نگاه کنید به کیمیایی که چگونه قیصرش را در اعتراض به چالش می‌کشد). اما هیچ کدام به اندازه طبقه حساس در این امر موفق نبوده‌اند و هیچ کدام به اندازه این فیلم به تصویر زن سنتی در خانواده ایرانی نزدیک نشده‌اند.

طبقه حساس که پس از اکرانی نسبتا موفق، مدت کوتاهی است به شبکه نمایش خانگی آمده برای آخر هفته و شاد شدن پیشنهاد مطلوبی است. بازی‌های خوبی دارد و گروهی از کمدین‌های جوان روی ریل پر پیچ‌وخم اما نه‌چندان بی‌نقص پیمان قاسم‌خانی فیلمنامه‌نویس فیلم، خوب سوار شده‌اند. فیلم به لحاظ کارگردانی فنی و فضاسازی بصری از بهترین کارهای کارگردانش، کمال تبریزی، است، اگر صفحه تلویزیون شما بزرگ باشد و رنگ‌ها را با کمی دستکاری برجسته و نمایان کنید، متوجه این فضاسازی می‌شوید و از تصاویر فیلم لذت بیشتری خواهید برد.

علیرضا نراقی-چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها