نگاهی به پروژه فرقه‌سازی آمریکایی ـ​ صهیونیستی در​ خاورمیانه

دست واشنگتن در​«لانه زنبور»

ایران در حالی ایده جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری را مطرح کرده که بحث درباره ریشه‌های تندروی در خاورمیانه بسیار است.
کد خبر: ۶۹۸۴۶۸

برخی تحلیلگران با چشم‌بستن بر صلح‌طلبی بخش عمده‌ای از جهان اسلام، تلاش می‌کنند با پیگیری پروژه اسلام‌هراسی، تصویر دین در اذهان جامعه جهانی را براساس اقدامات تروریستی بسازند. دسته‌ای دیگر اما این افراط‌گری‌ها را به دلیل مرزبندی‌های نادرست کشورهای پیروز جنگ جهانی اول ـ عمدتا انگلیسی‌ها ـ می‌دانند و با یادآوری شکاف‌های قومیتی در آسیای جنوب غربی و بحران ژئواستراتژیک در منطقه، فرجام تشکیل دولت ـ ملت‌های کوچک را با دولت‌هایی عموما نه‌چندان قدرتمند که برخاسته از فروپاشی امپراتوری عثمانی هستند، ریشه نیل به نوعی خشونت‌طلبی ارزیابی می‌کنند. در مقابل، عده‌ای دیگر از نظریه‌پردازان سیاسی، افراط‌گری موجود در خاورمیانه ـ که نوع حادش در قالب گروهک‌های تروریستی و انواع دیگرش در نوعی کم‌تحملی و فقدان مدارا جلوه می‌کند ـ را محصول دخالت‌های بیگانگان در عصر استعمار می‌دانند. از نظر این دست صاحبنظران، تروریسم یک رفتار پسا استعماری است که ریشه‌هایش در تحقیرهای عصر استعمار نهفته است و حالا تحقیرشدگان در برابر کشورهای استعماری دست به خشونت می‌زنند.

اما چهارمین دسته از نظریات پیرامون افراط در منطقه، تروریسم و خشونت‌طلبی در خاورمیانه را نه محصول دین اسلام، نه فرهنگ کشورهای منطقه، نه تقسیمات ژئوپلتیک و نه الزاما استعمارگری می‌دانند، بلکه به عقیده آنها، تروریسم و افراط اصولا ناشی از سرمایه‌گذاری مستقیم قدرت‌های فرامنطقه‌ای در خاورمیانه برای به آشوب کشاندن این خطه از جهان است که علاوه بر اهمیت تمدنی، از نظر تامین انرژی، جایگاهی برجسته در جهان امروز دارد.

به نظر این دسته از تحلیلگران، کشورهایی چون ایالات متحده، ​به‌منظور توجیه حضور مستقیم در منطقه و دخالت در امور کشورها، ناچار به برهم‌زدن معادلات منطقه‌ای، تبدیل همگرایی‌ها به واگرایی و به ‌راه‌انداختن جنگ‌های کوچک و بزرگ هستند تا به این ترتیب خاورمیانه دارای کشورهایی با دولت‌هایی ضعیف و ملت‌هایی درگیر در خشونت و تعصبات قومی و مذهبی بوده ، فاقد قدرت برای در اختیارگرفتن سرنوشت منابع خدادادی باشد که در اختیار دارد. به این تحلیل می‌توان آن دسته از نظریاتی را هم افزود که به نقش منفی تشکیل رژیم صهیونیستی در منطقه اشاره داشته و معتقدند شکل‌گیری یک کشور مجعول در جهان اسلام، زمینه‌ساز افراط‌گری و خشونت‌شده و صهیونیست‌ها به‌منظور ایجاد حاشیه‌ای امن برای خود، جهت درگیری داخلی در بین کشورهای اسلامی تلاش می‌کنند.

به این ترتیب با نگاهی به مجموعه این نظریات می‌توان دریافت هر چند خاورمیانه دارای پویایی داخلی و دینامیسمی سیاسی جهت حرکت به سوی توسعه بوده، اما اولین بار این کشورهای استعماری بوده‌اند که با کوچ اجباری عده‌ای از شهروندان خود به فلسطین و تشکیل یک حکومت خودکامه شبه‌مذهبی در جهان اسلام، شعله اختلافات مذهبی را در خاورمیانه افروختند و زمینه خشونت، درگیری و افراط‌گرایی را ایجاد کردند. همین کشورها سپس به‌خاطر توجیه نفوذ خود در منطقه و بویژه به‌منظور مقابله با تفکرات مارکسیستی، از تعصبات دینی سوءاستفاده کردند تا گروهک‌های تروریستی را به‌جان شوروی بیندازند که خود خیال سلطه بر منطقه را داشت. همین روند پس از فروپاشی شوروی و در نتیجه افول مارکسیسم، ادامه یافت و این بار همین کشورها که دیگر بهانه‌ای برای نفوذ در منطقه و تسلط بر جریان تولید و فروش نفت و گاز نداشتند، با دامن زدن به افراطی‌گری و سرمایه‌گذاری روی گروه‌های تروریستی تلاش کردند ضمن ایجاد ناامنی، اختلاف‌افکنی فرقه‌ای و قومی و ایجاد نوعی واگرایی در میان دولت‌های منطقه، پایگاه‌های نظامی خود را در خاورمیانه گسترش دهند.

آخرین نمونه استفاده ابزاری از گروهک‌های تروریستی در جریان مانور تبلیغاتی داعش و سایر تروریست‌ها در سوریه اتفاق افتاد و واشنگتن که پس از 11 سپتامبر خود را قربانی تروریسم نشان می‌داد باز هم اشتباه خود را در حمایت از تروریسم تکرار کرد تا شاید بتواند با ابزار تروریسم، دولت اسد را سرنگون ساخته و جهت تحولات در کشورهای عربی را تحت تاثیر نهضت «بیداری اسلامی» تغییر دهد. شکست این پروژه در سوریه موجب شد نگاه‌های پسااستعماری معطوف به انتخابات عراق شده و بلافاصله پس از پیروزی حزب حامی نخست‌وزیر کنونی عراق، واشنگتن ماموریت تازه‌ای به تروریست‌ها داد تا ثبات عراق را هدف قرار دهند. در پوشش این ناامنی، هم رژیم صهیونیستی فرصت یافت تا تجاوزی دیگر به خاک غزه را تدارک ببیند، هم جدایی‌طلبان کُرد توانستند موضوع استقلال خود را مطرح کنند ـ موضوعی که در شرایط عادی طرح آن بی‌فرجام بود ـ و هم امنیت منطقه بار دیگر تهدید شده و واشنگتن امکان دخالت بیشتر در امور کشورها را پیدا کرد.

در چنین شرایطی است که شنیدن این خبر که «ادوارد اسنودن، افشاگر معروف اسناد اطلاعاتی آمریکا فاش کرده ابوبکر البغدادی نتیجه همکاری اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی است و همکاری میان این سه سازمان شرایط را برای ظهور پدیده‌ای به نام دولت اسلامی عراق و شام (داعش) فراهم کرد»، عجیب به‌نظر نمی‌رسد. به استناد مطالب فاش شده توسط اسنودن این طرح براساس نقشه‌ای از پیش طراحی شده با نام «لانه زنبور» اجرا شده که از نقشه‌های پیشین سازمان اطلاعات انگلیس برای حمایت از اسرائیل بوده است. این نقشه توسط آژانس امنیت ملی آمریکا و دو هم‌پیمان آن اجرا ​ و براساس آن مقرر شده دینی جدید با نشانه‌ها و نمادهای اسلامی شکل بگیرد که در بردارنده احکام افراطی باشد. همین افشاگری‌ها نشان داده «از خصوصیات دین جدید این است که هرگونه تفکر غیرهمسو یا مخالفی را برنتابد و از بین ببرد.»

روشن است فرقه‌سازی‌های اخیر که پیش از این حضرت امام خمینی(ره)، هوشیارانه آن را «اسلام آمریکایی» نام نهاده بودند، به دلیل درک نکردن گوهر معنایی دین اسلام نمی‌تواند هوادارانی فراتر از چند هزار نفر بیابد، اما سوار شدن این فرقه‌ها بر جهل عمومی می‌تواند چونان موریانه‌ای، بنای عظیم تمدن اسلامی و همگرایی‌های منطقه‌ای را تهدید کند. برای همین اکنون بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد دولت‌های اسلامی با پایان دادن به اختلافات فرعی و اتحاد جهت مراقبت از گوهر دینی، برای پایان‌دادن به طمع بیگانگان به داشته‌های جهان اسلام متحد شده و جامعه مدنی​ جهان اسلام با طرد افراطیون، به هر نامی که باشند، طرح ایران برای شکل‌گیری جهانی عاری از خشونت و افراطی‌گری را پی گرفته و نقش رژیم صهیونیستی برای برهم‌زدن معادلات منطقه‌ای و ایجاد تردید و نفاق در جهان اسلام را فراموش نکنند.

اگر کسانی هنوز درباره ریشه‌های آمریکایی ـ صهیونیستی داعش، القاعده، الشباب، بوکوحرام، جبهه‌النصره، جیش‌العدل و... ابهامی دارند، حتی نیازی به رجوع به افشاگری‌های اسنودن که تاکنون هیچ‌یک از ادعاهایش تکذیب نشده، نیست. تنها تحقیق و تامل درباره همین پرسش کافی است که چرا تاکنون این گروه‌های تروریستی با همه ادعاهایی که دارند، یک عملیات علیه منافع صهیونیست‌ها در منطقه انجام نداده و به‌جای «آمریکاستیزی»، «شیعه‌ستیزی» را ترویج می‌کنند؟ چرا این گروه‌ها به‌جای انجام عملیات در کشورهایی چون بحرین و عربستان که پایگاه‌های نظامی آمریکا در آن مستقر است، سراغ کشورهای ضدآمریکایی چون سوریه می‌روند و اگر به‌راستی غرب‌ستیزند، چرا به‌جای همپیمانان ایالات متحده در منطقه، ایران و شیعیان را تهدید می‌کنند؟

تشت رسوایی حمایت واشنگتن از تروریسم سال‌هاست از بام طرح‌های جاسوسی واشنگتن، تل‌آویو و لندن بر زمین افتاده و حالا پیام روشن ایران به رسواشدگانی که چونان کبک، سر خود را زیر برف مخفی کرده‌اند، این است: تروریست‌ها مهره سوخته‌اند؛ برای تامین منافع ملی خود از همگرایی منطقه‌ای و همکاری با دولت‌های باثبات خاورمیانه دفاع کنید تا زمینه برای شکل‌گیری جهانی عاری از خشونت و افراطی‌گری مهیا شود؛ جهانی که هم تامین کننده منافع قدرت‌های منطقه‌ای است و هم مصالح کشورهای منطقه را تأمین می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها