اگر تاریخ فقط وقایع جزئی باشد و نشود از تاریخ اصول کلی استخراج کرد، اصلا نمیشود درسی از تاریخ آموخت. اما اگر تاریخ قابل تعمیم بود و اصول کلی داشته باشد، میتوان از آن درس آموخت و به تعبیر قرآن تاریخ میتواند عبرت و درس آموز باشد. 1
بیان فوق نشان میدهد قرآن کریم، تاریخی را به رسمیت میشناسد که در آن عبرت و آموزشی قرار داشته باشد و به نیکی روشن میکند در تحقیقات تاریخی، مورخ و محقق بایستی به دنبال نکات عبرتآموز باشند. در قرآن آیات بسیاری است که به مطالعه اقوام گذشته دعوت کرده و آن را مانند یک منبع برای کسب علم معرفی میکند. از نظر قرآن، تاریخ بشر و تحولات آن بر طبق یک سلسله سنتها و نوامیس صورت میگیرد. عزتها، ذلتها، موفقیتها، شکستها، خوشبختیها و بدبختیهای تاریخی حسابهایی دقیق و منظم دارند و با شناخت آن حسابها و قانونها میتوان تاریخ حاضر را تحت فرمان درآورد و به سود سعادت خود مردم حاضر از آن بهرهگیری کرد. 2
مورخ باید در بیان پدیدهها توجه داشته باشد که طبق چه ضابطهای و به چه علت در یک جامعه رخدادهای تلخی حادث میشود؟ و چرا در یک جامعه پیشرفت صورت میگیرد؟ مورخ با تعمق در حادثه و بررسی علل، عوامل و مقتضیات یک حادثه و تطبیق آن با حوادث دیگر میتواند این ضوابط را شناسایی و به جامعه عرضه کند تا مورد استفاده ملت و حکمرانان آن جامعه قرار بگیرد.
قرآن، تاریخ را به عنوان یک منبع شناخت عرضه میدارد. تاریخ یعنی جامعه انسانی در حال حرکت و جریان. میخواهیم بدانیم قانون تاریخ چه قانونی است. فرق فلسفه تاریخ با جامعهشناسی این است که جامعهشناسی قانون موجود جامعه و فلسفه تاریخ، قانون تحولات جامعه را بیان میکند. اینجاست که عامل زمان به کار میآید.
لازم است مورخ در حین بررسی و تحلیل یک حادثه به بعد فلسفی آن (فلسفه تاریخ) و مسیر کلی تحولات آن جامعه نیز توجه داشته باشد. به نظر میرسد یکی از اشتباهات بزرگ در تحلیل تاریخ معاصر ایران، نادیدهگرفتن سنت فلسفی تاریخ ایران است. بدیهی است تحلیل تحولات تاریخ معاصر ایران بدون توجه به این موضوع راه به جایی نخواهد برد. بنابراین مورخ قبل از عرضه هرگونه تحلیل از یک حادثه باید سیر فلسفی آن را نیز مد نظر قرار دهد. بعلاوه عامل زمان نیز در تحولات تاریخی اثرگذار است و نمیتوان مقتضی یک حادثه را بیاعتنا به زمان این مقتضی تحلیل کرد.
برای روشنتر شدن دیدگاه قرآن نسبت به تاریخ لازم است این موارد ذکر شود:
از انحای تفکراتی که در خود قرآن مجید به آنها توجه شده، تفکر در تاریخ است؛ تفکر در سرنوشت اقوام و ملل گذشته که در قرآن به آن توجه شده است. قرآن، قصص و حکایات و چیزهایی که ما اسمش را تاریخ میگذاریم به طور اشاره ذکر میکند، ولی قسمتهایی را که مایههای آموزش در آن زیاد است، بیشتر یادآوری میکند و مخصوصا این مطلب را توجه میدهد که ما قصه و حکایت را ذکر نمیکنیم فقط برای اینکه وقتی گذرانده باشید:
فاقصص القصص لعلهم یتفکرون.
این هم نوعی تفکر است که بازهم از نظر اسلام عبادت است. 3
اینکه قرآن، تاریخ را منبع معرفت و موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت میداند شکی در آن نیست.4
قرآن به زندگی اقوام و جامعهها توجه میکند و برای جامعه شخصیت قائل میشود. قرآن میگوید:
تلک امه قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم
همچنین:
ولکل امه اجل فاذا اجلهم لا یستاخرون ساعه ولا یستقدمون. این آیات نشان میدهد قرآن شخصیت جامعه را به رسمیت میشناسد و برای بروز حوادث در آن جوامع ضوابطی قائل است. قرآن رخداد تحولات را در زندگی بشری، بدون ضابطه و قاعدهای مشخص نفی میکند و تاکید بر وجود یک ضابطه و یک قانون مشخص در تحولات جوامع دارد. ولن تجد لسنه الله تبدیلا ولن تجد لسنه الله تحویلا.5
قرآن میگوید دیدتان را وسیع کنید، در شناخت جامعه این قدر به ظاهر حکم نکنید. اگر تاریخ صد سال پیش را خواستید، بررسی کنید نروید سراغ ناصرالدینشاه با آن عشق بازیها و عیاشیها و ظلمها بگویید یک قرن قبل اوضاع آن چطور بوده است. این را شما سمبل شناخت همه مردم نگیرید. ناصرالدینشاه را شما آیینه تمامنمای مردم ندانید. اگر این طور باشد، فتوای میرزای شیرازی در تحریم تنباکو و آثار عظیم آن را چگونه توجیه میکنید.؟ 6
قرآن به طور صریح و قاطع، تاریخ را برای مطالعه عرضه میدارد. پس تاریخ خودش یک منبع برای شناخت است. در این زمینه ما در قرآن آیاتی داریم مانند: قل سیروا فی الارض...و افلم یسیروا فی الارض... یعنی بروید آثار تاریخی را مطالعه کنید و بعد ببینید زندگی و جامعه بشر چه تحولاتی پیدا کرده است. باز علی(ع) در وصیتی که در نهجالبلاغه به امامحسن میکند، جمله بزرگی دارد که به انسان ایمان بیشتری میدهد: پسرم احوال امم و ملل و تواریخ را به دقت مطالعه کن و از آنها درس بیاموز اگر چه من عمری محدود دارم وبا امتهای گذشته نبودهام که از نزدیک وضع و حال آنها را مطالعه کرده باشم، اما در آثارشان سیر و در اخبارشان فکر کردم تا آنجا که مانند یکی از آنها شدم. آنچنان شدهام که گویی باهمه آن جوامع از نزدیک زندگی کردهام و بعد میگوید نه بالاتر از این، چون اگر کسی در جامعه با مردمی زندگی کند فقط از احوال همان مردم آگاه میشود. ولی من مثل آدمی هستم که از اول دنیا تا آخر دنیا با همه جامعهها بوده و با همه آنها زندگی کرده است. پس تاریخ را مطالعه کن، در اخبار ملتها و در تحولاتی که برای جامعهها پیشآمده فکر کن. مانند چشمی باش که از اول تا آخر دنیا را مطالعه و مشاهده کرده است. این است که از نظر قرآن و روایات، خود تاریخ منبعی برای شناخت است. 7
قرآن کتاب تاریخ نیست، ولی موضوعاتی را ذکر کرده است به مناسبت اینکه عبرتی و درسی را میخواسته بیان کند. 8
توجه خاص قرآن به تاریخ و دفاع از تاریخ، اهمیت پرداختن به این موضوع را روشن میکند. اما باید توجه داشت اولا تاریخ مورد نظر قرآن، تاریخی است که معطوف به شناخت است و طبعا هرگونه اشتباه در تدوین چنین تاریخی موجب بروز شناختی غیر علمی و غلط خواهد شد. بهترین مثال در این باره، پادشاهانی هستند که به جهت کثرت خشونت و قتل عام و... به قهرمانهای تاریخی تبدیل شدهاند و حال آنکه ارتکاب به این جنایات هرگز باعث قهرمانی نیست. از نظر قرآن این گونه شخصیتها که در تاریخ نمود دارند، کفهای روی آب هستند. آنها را معیار قضاوت قرار ندهید. اگر همه مردم شرارت نادر شاه را داشتند آن جامعه متلاشی میشد. قرآن میگوید اگر همه مردم این قدر شریر و ظالم و فاسد و دروغگو بودند، آن جامعه را هلاک میکردیم. چنین جامعهای محال است وجود داشته باشد. اصلا قابل دوام نیست و فوراً هلاک میشود. قرآن میگوید قبل از شما اقوامی بودند که وقتی اکثریت مردم آن قوم بد شدند، ریشههای آنها را کندیم. پس اگر جامعه دوام دارد، بدانید اکثریت مردم فاسد نیستند، بلکه اقلیتی فاسدند که آنها هم کف روی آب هستند. باطل به صورت موقت، به صورت یک جولان و به یک صورت یک نمود است و زود هم از بین میرود. للحق دوله وللباطل جوله، للباطل جوله ثم یضحمل. 9
از اینجا روشن میشود یکی از رسالتهای مورخ، روشنکردن دوام نداشتن باطل در تحولات بشری و در جوامع است. چنانچه تحقیقات تاریخی دقیقی انجام شود و چگونگی نابودی باطل در اوضاعی که هرگز کسی فکر آن را نمیکرد یا چگونگی بروز حق در اوضاع مشابه تبیین شود، میتواند در انتخاب راه صحیح برای جوامع راهگشا باشد و بیش از پیش روشن شود که پیروزی نهایی در تاریخ همواره با حق بوده است.
از نظر قرآن صلاح در تاریخ نقش دارد. تقوا و اخلاص در تاریخ نقش دارد، بلکه نقش نهایی و پیروزی نهایی همیشه از آن حق است و این تصریح قرآن مجید است:
کتبالله لاغلبن انا ورسلی.
یعنی پیروزی نهایی از آن من یعنی قانون من ـ خدا که نمیآید وارد میدان شود ـ و پیامبران من است. وانّ جندنا لهم الغالبون باز معنایش همین است.10
پرویز فارسیجانی / پژوهشگر و مدرس دانشگاه
پانوشتها:
1 ـ فلسفه تاریخ، ج 4.
2 ـ مرتضی مطهری، انسان و ایمان، تهران صدرا، ص73.
3 ـ مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص 380.
4 ـ قیام و انقلاب مهدی، همان، ص 11.
5 ـ همان، صص11و12.
6 ـ مرتضی مطهری، حق و باطل، تهران، صدرا، ج 1، ص 61.
7 ـ مساله شناخت، همان، ص 181.
8 ـ مرتضی مطهری، خاتمیت، تهران، صدرا، ص 181.
9 ـ حق و باطل، همان، ج 1، ص 62.
10 ـ مساله شناخت، هما ن، ص 80.
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد:
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
گفتوگوی «جامجم» با یک متخصص تغذیه درباره اینکه چطور فودبلاگرها در فضای مجازی عادات غذایی ما را شکل میدهند