در این موزه یا نمایشگاه، هنرمندی جوان با بررسی و پژوهش و دقت فراوان لباسهایی را طراحی و خلق کرده که هر چند سالها پیش برتن بانوان ایرانی میدرخشیده، ولی امروز نیز میتواند الگوهای مناسب و اصیل پوششی برای زنان باشد.
این موزه شامل پوشش بانوان ایرانزمین از دوران باستان هزاره سوم و دوم پیش از میلاد، مادها، هخامنشیان، ساسانیان و دوران اسلامی تا به امروز و اقوام مختلف ایرانی مانند کرد، لر، بندری، گیلک و همچنین اقلیتهای مذهبی چون مسیحیان و زرتشتیان است.
متفاوت بودن در پوشش
نوشآفرین داودی، طراح و آفریننده این لباسها میگوید از کودکی دوست داشته متفاوت از دیگران لباس بپوشد و لباسهای موجود در بازار توجه او را جلب نمیکرد. برای همین کمکم تلاش کرد آنچه را میخواهد، خودش طراحی کند. برای عملی کردن ایدههایش در دورههای خیاطی شرکت میکند و لباسهایش را خودش میدوزد. با وجود اینکه دانشآموخته رشته حقوق است، رشته طراحی لباس را نیز در جهاد دانشگاهی گذرانده و همچنین در دورههای طراحی کیف و کفش شرکت داشته است.
نوشآفرین داودی اصالتا کرد مهاباد است. لباسهای سنتی کردی تأثیر قابل توجهی بر او داشته، با پوشیدن این لباسها در مراسم مختلف و بازخوردی که از دیگران میبیند، سعی میکند لباسهای سنتی دیگر مناطق ایران را نیز بر تن کند. استقبال دیگران از این لباسها تشویقش میکند مدتی را صرف تحقیق و پژوهش در زمینه لباسهای مختلف مناطق ایران کند. به شهرها و روستاها سرمیزند. در پژوهشهایش به پوشش زنان در طول تایخ این سرزمین علاقهمند میشود. پس از سه سال پژوهش و تلاش، مجموعه لباسهایی را طراحی و تولید میکند که شاید نمونهاش را پیش از این ندیده باشیم.
منابع پژوهشی و اسناد تاریخی
به نظر میرسد نخستینبار چنین ایدهای سال 1352 با کتاب «نگار زن: تاریخ مصور لباس زن در ایران» به همت توران بهرامی عملی شده و از سوی انجمن بینالمللی زنان در ایران منتشر شده باشد. داودی عقیده دارد در برخی از این لباسها دست برده شده تا زیباتر به نظر آیند، اما او تلاش کرده با مشورت کارشناسان و متخصصان تا آنجا که امکان دارد، اصالت لباسها را حفظ کند.
کتاب «هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایران» نوشته «مهرآسا غیبی» از دیگر منابعی بود که داودی از آن برای طراحی لباسهای خود بهره برده است. از دیگر منابع او میتوان به کتیبهها، مینیاتورها و آثار تاریخی اشاره کرد.
معمولا لباسهایی که در آثار و اسناد تاریخی مانند نقشبرجستهها یا نقاشیها و مینیاتورها به چشم میخورد، به پوشش طبقه حاکم و اشراف زمان خود تعلق دارند. به نظر میرسد بیشتر لباسهایی که داودی در این مجموعه گردآورده، از این دست است. از او میپرسم آیا تلاشی برای یافتن لباس زنان عامه در گذشته نیز کرده است؟ او اشاره میکند با وجود علاقهاش برای دانستن پوشش زنان عادی جامعه در گذشته، جز تصویر یک کنیز روی بشقابی از دوره ساسانیان، شواهد دیگری پیدا نکرده تا بر اساس آن به طراحی لباس بپردازد.
به نظر میرسد فیلمهای تاریخی نیز منبع مناسبی برای طراحی این لباسها باشد، هر چند در برخی از آنها هیچ گونه دقت و پژوهشی صورت نگرفته است. البته داودی برای طراحی لباسهایش به این فیلمها رجوع نکرده، ولی میگوید: «طراحان لباس فیلمها نیز به کتابها و اسناد روی میآورند، اما در برخی فیلمها دیده شده که لباسها هیچ گونه قرابت تاریخی با دوره خود ندارد.»
لباسهای ایرانی بر تن مدلهای چشمآبی
نکتهای که شاید کمی با لباسها ناهمخوانی دارد، مدلهای قدبلندی است با چشمهای آبی و سبز که لباسها بر تن آنها پوشانده شده است.
داودی با قبول این انتقاد اشاره میکند پس از دعوت برج میلاد از او برای برگزاری چنین نمایشگاهی، سه روز به ما فرصت دادند آن را شب عید آماده کنیم: «اما من از کجا میتوانستم 55 مدل پیدا کنم که شبیه زنان قدیمی ایرانی باشند؟ مگر اینکه از قبل سفارش میدادیم مجسمههایی را به این منظور طراحی و آماده کنند. برای مثال خود من کرد مهاباد هستم. در مهاباد زن بلوند وجود ندارد و همه چهارشانه و قدبلند هستند. خود من میخواستم نمایشگاه به صورت اجرای نمایش زنده لباس باشد و کاملا طبیعی؛ چراکه از نظر پوشش اسلامی این لباسها هیچگونه مشکلی ندارند.»
او اشاره میکند از ابتدا هیچ برنامهای برای برگزاری چنین نمایشگاهی نداشته و این مجموعه را به قصد مصرف شخصی خودش گردآوری کرده است. میگوید: «برخی دوستانم به من پیشنهاد دادند خارج از کشور نمایشگاهی برگزار کنم. در مراسمی از قصدم برای برگزاری چنین نمایشگاهی گفتم. مسئولان برج میلاد پیشنهاد دادند این نمایشگاه برای نخستین بار در این برج برگزار شود و من پذیرفتم. البته قرار نبود نمایش این لباسها طولانی شود و قرار بود به صورت موقت و در عید نوروز باشد.» او اشاره میکند برخی بازدیدکنندگان با علاقه این لباسها را نگاه میکنند، بویژه گردشگران و بازدیدکنندگان خارجی که برای آنها تازگی دارد. به باور او، این نمایشگاه اگر هر جای دیگر دنیا برگزار میشد، استقبال بیشتری از آن صورت میگرفت.
بخش دولتی و خصوصی حمایت کند
از او میپرسم آیا حمایتی از سوی نهادهای دولتی یا بخش خصوصی از این کار صورت گرفته است؟ داودی میگوید همه هزینهها را به صورت شخصی فراهم کرده است. با وجود این، داودی از مسئولان فرهنگی کشور گلایه میکند که چرا برای تحقیق و پژوهش در چنین زمینههایی از افراد حمایت نمیکنند: «زمانی که میخواستم درباره پوشش زنان در شهرستانها تحقیق کنم با سازمان میراث فرهنگی تماس گرفتم ولی برای پژوهش با بروکراسی مواجه شدم. چرا برای تحقیق با پژوهشگر این گونه برخورد میشود و با قوانین دست و پا گیر او را ناامید میکنند؟ امثال من حمایت مادی نمیخواهند، بلکه به حمایت معنوی نیاز دارند. اگر در موزه ایران باستان دوستانی نداشتم که مرا یاری کنند، هیچ گاه موفق نمیشدم اطلاعاتی درباره برخی لباسهای پیش از اسلام به دست آورم.»
فرهنگ بازدید از موزه
داودی از هر یک از این لباسها یک دست بیشتر ندارد که آنها را نیز اکنون در برج میلاد به نمایش گذاشته است. او میگوید: «من لباسها را صورتجلسه کردم که بعد از مدتی تحویل بگیرم. هنوز هیچ قراردادی برای ماندن لباسها در برج امضا نکردیم، ولی آنها علاقه دارند لباسها به مدت یک سال در برج به نمایش گذاشته شود. با وجود این من قصدی برای ادامه این کار ندارم، چراکه میبینم لباسها در آنجا استهلاک مییابد و از سوی دیگر متاسفانه برخی بازدیدکنندگان هنوز فرهنگ بازدید از موزه و نمایشگاه را ندارند. در طول تعطیلات عید، من همراه چهار نفر که آنها را به هزینه شخصی خود استخدام کرده بودم، برای مراقبت از لباسها و ارائه توضیحات به بازدیدکنندگان در برج میلاد حضور داشتیم، چراکه تابلوهای توضیحات که تهیه آن برعهده برج بود، هنوز آماده نشده بود.»
الگویی مناسب برای امروز
این روزها انتقاد میشود چرا زنان ما از پوششهای بیگانه و غربی استفاده میکنند. بسیاری پاسخ میدهند که ما الگو و تنوعی در لباسهای ایرانی- اسلامی نداریم و برای همین مصرفکننده به لباسهای غربی که تنوع بیشتری دارد رجوع میکند. در این نمایشگاه تنوع لباسها و زیبایی آنها نشان از فرهنگ غنی ایرانی در زمینه پوشش دارد و میتواند الگوی بسیار مناسبی برای جامعه باشد؛ لباسهایی که در عین پوشیدگی بسیار زیبا و چشمنواز است. خود داودی میگوید: «زمانی که ما چیزی برای ارائه نداشته باشیم، وضع به شکل امروز خواهد شد و دچار بیهویتی پوشش خواهیم بود در صورتیکه میتوانیم الگوهای فراوانی از لباسهای قدیمی داشته باشیم. همین لباس هخامنشی و تیموری را من به عنوان مانتو در بیرون میپوشم.»
حجاب در ایران
بدون تردید جهانبینی و انسانشناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد. تاریخچه پوشش در ایران نیز نشان از پیوندی عمیق با حجاب، به معنای پوشش کامل و زیباییشناسی و زیباییدوستی میدهد. تجلیات پوشش در میان زنان ایران چنان چشمگیر است که برخی اندیشمندان و تاریخنگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کردهاند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد زنان ایران زمین از زمان مادها ـ که نخستین ساکنان آریایی ایرانزمین بودهاند ـ حجاب کاملی شامل پیراهن بلند چیندار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها داشتهاند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است. زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بودهاند. بهرهگیری از این الگوها در دوران حاضر میتواند راهگشای فرهنگی مناسبی باشد.
قاجار
پیراهنهای چاکدار و آستین بلند با دامنهای گشاد و پرچین بلند که لبه آن با یراق و گلابتون حاشیهدوزی میشده و کمربندی طلا، نقره یا جواهرنشان به کمر میبستند.
کلات نادری
شال قرمز ابریشمین منقوش و غیرمنقوش، شال مشکی یا سفید ابریشمین ساده، کت کوتاه ابریشمی، نیمتنهای بلندتر از کت گاه از ترمه منقوش و گاه از پشم سیاه و سرمهای، پیراهن بلندتر از نیمتنه با طرح چاک در پهلو از ابریشم قرمز دامن یا دامن شلواری در رنگهای مختلف بسته به سلیقه افراد، از پوشش خاص زنان کرد کلات نادری است.
ترکمن
پوشاک زنان ترکمن شامل کلاهی با ابهت، پیراهنی با برش ساده، شلوار، قبا، روسری، جوراب و کفش است. لباس اصیل زنان ترکمن از جنس ابریشم و به رنگهای طبیعی و دیگر گیاهان صحرایی رنگزاست.
کرمانج
لباس زنان کرد کرمانج در رنگهای شاد و متنوع با حاشیههایی زیبا دوخته میشود که عمدتا شامل شلیته، کراس، یاشار (چارقد)، شیلوار، جلیقه و پاپوش است.لباس بالا تنهزنان کرمانج، کراس است که پیراهنی است ساده و بلند که پایین آن چیندار است. شیلوار، دامنی است پرچین از جنس مخمل که برای دختران، نارنجی یا زرد و برای زنان قرمز رنگ است .
بلوچستان
سربند بانوان بلوچ از پارچه یا مخمل تهیه میشود که کلاهکی شبیه نیمتاج روی آن قرار میگیرد و قسمت جلوی سربند را اغلب سکهدوزی میکنند. پیراهن زنان بلوچ معمولا از پارچههای تیره مانند مشکی خطدار است
کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
ابراهیم الموسوی، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتوگو با بهرام کلهرنیا، دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر عنوان شد