عنوان بازی: Murdered: Soul Suspect پلتفرم: Xbox360، Xbox One، PS3، PS4، PC ناشر: Square Enix سازنده: Airtight Games سبک: اکشن‌/‌ ماجرایی ـ مخفیکاری امتیاز:6.0
کد خبر: ۶۸۹۸۶۴

ماساچوست میزبان وقایعی عجیب است؛ این وقایع نه به افزایش جمعیت اشباح، بلکه به ساکنان زنده‌اش مربوط است. قاتلی سریالی، به کشتن یک به یک آنها مشغول شده و اندک بازماندگان که بازتاب نور ماه چهره‌ مشوش‌شان را روشن کرده، در یک زمین بازی پناه گرفته‌اند. برخی دیگر بی‌هدف در قبرستانی می‌چرخند و به اشباح سرگردان چشم می‌دوزند. همچنان که خیابان‌های «مقتول: مظنون شبح» را می‌پیمایید و در اتفاقات مرموزش غرق می‌شوید، متوجه تلاش نافرجام سازندگان برای تزریق منطق به فضای بازی می‌شوید.

با وجود این ایرادهای واضح، «مقتول» قادر است بازیکن را تا انتها با خود بکشاند. «مقتول» از معدود بازی‌هایی است که ضعف‌هایش را می‌توان یک به یک شمرد: طراحی بصری سست، موسیقی بیش از حد دراماتیک، شخصیت‌های ناپخته و...، اما در دل آن می‌توان داستانی از عطوفت و انسانیت یافت. متاسفانه این‌گونه بازی‌ها عمدتا به دلیل داشتن داستانی مفهومی و فرا آستانه‌ای، مورد بی‌توجهی شرکت‌های مرجع قرار می‌گیرد و از تبدیل شدن به شاهکار باز می‌مانند.

بازی «مقتول» آغازی متلاطم دارد. این تلاطم نه فقط به گیم‌پلی، که به داستان آن هم برمی‌گردد. رونان یک فرد لاابالی است که توبه کرده و به خدمت نیروهای پلیس درآمده است. خالکوبی‌های متعدد بدنش، گویای داستان زندگی اوست. ابتدای بازی می‌بینیم چطور یک مهاجم ناشناس به او حمله کرده و از پا درش می‌آورد. اینجاست که در کالبد رونان فرو می‌روید و باید بکوشید قاتل را شناسایی کنید. متاسفانه شخصیت رونان بشدت نخ‌نماست؛ یعنی همان ضدقهرمان لوطی مسلکی که در خیلی از فیلم‌های هالیوودی دیده‌ایم. گویی هنوز مانده تا بعضی سازندگان بفهمند سیگار دود کردن و بی‌اعصاب بودن، هیچ شخصیتی را جذاب نمی‌کند.

شخصیت نه‌چندان جذاب، به خودی خود می‌تواند یک بازی قوی را زمین بزند، اما سازندگان این بازی با مانور خوب روی ابعاد دیگرش توانسته‌اند همچنان آن را حفظ کنند. رونان که حالا ماهیتی فراطبیعی پیدا کرده، می‌تواند بر خیلی مسائل نظارت کند. او قادر است به اطلاعاتی دست‌نیافتنی از دیگران ـ مرده یا زنده ـ آگاهی پیدا کند. هیچ دیواری مانع او نیست و هر کدام فقط مانند گذرگاهی مات بوده که بی‌قرار جستجو شدن است. با گشت و گذار در محیط می‌توانید به اطلاعات بسیاری دست پیدا کرده و با کنار هم چیدن و حل معماها، آنها را به جذاب‌ترین و درگیرکننده‌ترین عناصر این بازی تبدیل ‌کنید.

در طول بازی به اشباح زیادی برمی‌خورید که به دلیل ناتمام ماندن اموراتشان در دنیای مادی، در برزخی دردآور گرفتار شده‌اند. شما باید کمکشان کنید به آرامش برسند. ممکن است پسری را ببینید که به علت بی‌حواسی‌اش در رانندگی، مرگ خود و دوستانش را رقم زده، اما با آگاهی از حقیقت و مقصر نبودنش، به آرامش برسد. شاید هم زنی را ببینید که با جمع‌آوری سرنخ‌ها، به وی می‌فهمانید غرق شدنش بیهوده نبوده و شاهد رستگاری‌اش می‌شوید. در هر صورت، قریحه‌ رونان برای حل معماها و جستجو برای سرنخ، همانا مغز گردوی این پوسته‌ سخت است.

ممکن است شخصیت‌هایی را هم ببینید که در عذابند و هیچ کاری از دستتان برنیاید؛ مثلا پسر جوانی که نمی‌داند شوخی دوستانه‌اش به شر ختم شده یا زنی که به خاطر خودکشی در درد و رنج غوطه ور است. اما تعامل با همین شخصیت‌ها و آشنایی با گذشته و حال دردناکشان، گذشته و حالی که شباهت غیرقابل انکاری دارند به آنچه از انسان‌های عادی سر می‌زند، خالی از لطف نیست. همین تجربیات به تنهایی می‌تواند مخاطب کنجکاو را تا انتها به دنبال خود بکشانند.

کاش می‌شد صحبت‌ها را در همین‌جا تمام کرد و از کاستی‌های بازی نگفت، اما «مقتول» بیش از اندازه نقاط منفی دارد که از کیفیت نقاط قوت آن می‌کاهد. صحنه‌های درگیری بشدت سطحی است که انجام آنها موج روان روایت بازی را می‌شکند. در این صحنه‌ها باید با اشباحی خبیث رودررو شوید. چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد تا بتوانید آنها را غافلگیر کرده و از پا دربیاورید، اما همان چند دقیقه هم تضادی عجیب با ماهیت آرام بقیه‌ بازی دارد. در یکی دیگر از قسمت‌های بازی مجبور هستید دست به مخفیکاری بزنید که هیچ توضیح قانع‌کننده‌ای برای آن داده نمی‌شود.

خوشبختانه این قسمت‌های نامتجانس بیشتر به عناصری جوّشکن و مضحک می‌ماند تا موانعی که قدرت پیروزی را از بازیکن سلب کند. در جای دیگری از بازی رونان کالبد یک گربه را تسخیر می‌کند. کنترل و انیمیشن عجیب به کنار، دکمه‌ای برای میومیو کردن تعبیه شده که به جای عمق بخشیدن به این قسمت، مثل گل به خودی، جوّ بازی را متشنج می‌کند. در سوی دیگر، افکار افرادی قرار دارد که ذهنشان را تسخیر می‌کنید. عجیب است بیشتر افرادی که در دنیای مقتول دچار جنون شده‌اند، حتی در دیوانگی هم خلاقیت نداشته و بیشتر سوسک و پشه‌ روی دیوار را می‌بینند.

با وجود تمام این نقاط ضعف، مقتول قادر است شما را تا پایان با خود بکشاند. سر در آوردن از رازهای مردگان و اشباح سرگردانشان، به خودی خود جذاب است. اما فراتر از آن، داستان جولیا، همسر رونان است که عمری با احساسات خود نسبت به رونان درگیر بوده است. سر در آوردن از ذات او و چرایی مشکلات روانی و تصمیمات بد زندگی‌اش، درس زیبایی در پی دارد.

بازی «مقتول: مظنون شبح» مثل قهرمانش دچار هزار و یک درد است. از روایت گرفته تا اجرای تکنیکی، مشکلات آنقدر زیاد است که مخاطب بی‌صبر را از خود می‌رنجاند. اما آن که چشم برزخی نداشته و با قضاوت بیرحمانه آن را مورد هجمه قرار ندهد، آن قدر خوبی از آن خواهد دید که کنگر بخورد و لنگر بیندازد. اگر اهل داستان‌های قوی و تجربه‌های غرق کننده و مفهومی هستید، این بازی شما را ناامید نخواهد کرد.

سیاوش شهبازی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها