طلافروشان! به یاری ما بشتابید

2ـ نرخ مالیات ارزش افزوده طلا و جواهر در دیگر کشورها حداقل سه برابر نرخ برای دیگر کالا و خدمات است؛ چراکه هرکس بامش بیش، برفش بیش.

3ـ اما طلافروشان به هزار و یک بهانه، مالیات بر ارزش افزوده و حتی دیگر مالیات‌های قانونی چون مالیات بر درآمد را بدرستی نمی‌پردازند. در برابر هرگونه تحکم قانونی هم اعتصاب می‌کنند؛ اعتصابی موفق!

4ـ عقب‌نشینی سازمان امور مالیاتی در مقابل اعتصاب مالیاتی صنف طلافروش به امروز و دیروز مربوط نیست و مسبوق به سابقه است. اعتصاب این صنف در مقابل افزایش ضریب مالیاتی عملکرد 1390 را فراموش نکنیم. آن زمان که هنوز مالیات بر ارزش افزوده جدی نبود، اما حداقل بودن این ضریب، فقط مخصوص نظام‌های ناکارآمد مالیاتی می‌باشد، اما سازمان امور مالیاتی همواره در مقابل این اعتصاب‌ها و فشارها کوتاه آمده است؛ چندان ربطی هم به مورد خاصی ندارد.

5ـ اینچنین است که باید گفت: ای طلافروشان مبارز در مقابل مالیات و دلسوز و نگران برای مردم! شما را قسم می‌دهم، یک بار هم که شده در حمایت از ما حقوق‌بگیران در مقابل پرداخت‌های مالیاتی‌مان اعتصاب کنید.

6ـ اعتصاب شما در مقابل پرداخت مالیات همواره موفق بوده است، زیرا شما از حمایت خاصی برخوردارید که ما حقوق‌بگیران و مودیان شناخته شده در سیستم مالیاتی برخوردار نیستیم.

7ـ اشتباه نگیرید، تعجب نکنید، انتظار معجزه هم نداشته باشید. نتیجه سناریوی اعتصاب شما در دولت تدبیر هم نمی‌تواند اتفاق جدیدی رقم بزند؛ چراکه کوتاه آمدن، همچنان باقی است!

8ـ وزیر اقتصاد دولت تدبیر و امید، وزیری تنهاست؛ زیرا بر مرکب دولت قبل سوار است؛ یعنی همان معاونان، همان مدیران، همان مشاوران، همان استاندارد حسابداری و حسابرسی‌نویس، همان حسابرس دولتی ـ که حسابرسان مستقل کشور را به نیروی کار دست دوم تبدیل کرد ـ و همان مدیریت بازار سرمایه و همان مصلحت‌اندیشان که با دستکاری استانداردهای تسعیر ارز، شاخص بورس را عمودی کردند و پس از این‌که مردم سهام گران شده را خریدند، شاخص سرنگون شد و اکنون هر روز یک دلیل نامعقول برای سقوط آن مطرح می‌کنند.

9ـ می‌گویند ویژه‌خواران تحریم از درآمد 25 میلیاردی در سال بهره‌مند بوده‌اند، بخش عمده توزیع کالا و خدمات مصرفی مردم هم عمدتا در دست اقتصاد زیرزمینی است و آنها هم مالیات نمی‌دهند.

10ـ پس می‌بینید که زور مالیاتی فقط بر حقوق‌بگیران و مودیان شناخته شده و بورس است؛ چراکه مثلا می‌توانند پرداخت قراردادی به کارمند بازنشسته را با یک بخشنامه داخلی مغایر قانون، مشمول مالیات حقوق کنند، اما در عین حال سراغ دانه درشت‌ها نیایند، بنابراین راه‌حل جدیدی که حقوق‌بگیران می‌توانند سراغ بگیرند این است که از طلافروشان محترم بخواهند یک بار هم که شده به نفع آنها اعتصاب کنند تا مگر این کار، گره از کارشان بگشاید...

دکتر عباس هشی - استاد حسابداری دانشگاه شهید بهشتی