این دیه چه خوب خرج شد

دیه را اگر حق اولیای دم بدانیم، خانواده زارعی فقط حقشان را گرفته‌اند. آنها چند سال پیش «حبیب»شان را در یک سانحه تصادف از دست دادند؛ پسری که می‌توانست عصای روزهای سخت و افتخار روزهای خوششان باشد.
کد خبر: ۶۸۱۹۵۹
این دیه چه خوب خرج شد

حبیب، دانشجوی آموزشکده فنی‌ و حرفه‌ای پسرانه یاسوج بود که روز حادثه در روستای چاه غربال بخش توکهورو شهر هشتبندی استان هرمزگان با یک خودروی عبوری تصادف کرد و فوت شد.

روایت این حادثه به زبان ساده است، ولی خدا می‌داند از لحظه‌ای که این خبر به خانواده حبیب رسید، تا لحظه‌ای که آنها خود را به جسد او رساندند، تا آن دقایقی که ناباورانه مرگ یک عزیز را تماشا کردند و با خود کنار آمدند که پیکر او را به گور بسپارند، چه بر آنها گذشته است؛ آنها روی خاک و حبیب زیر خاک، در آرامگاهی ابدی که بازگشت در کار مسافرانش نیست.

با این حال خانواده او مرگ را پذیرفتند و با نبودن حبیب کنار آمدند، این خانواده دیه 120 میلیون تومانی فرزندشان را نیز گرفتند که به زعم خیلی‌ها می‌شود با آن گره‌های زندگی را باز کرد. اما خانواده زارعی دست از این پول شست و به خرج کردن خونبهای فرزند در زندگی نه گفت.

آنها این پول را برای ساخت یک مدرسه هدیه دادند؛ دبیرستانی دخترانه در روستای چاه غربال، درست همان جایی که حبیب زارعی با زندگی وداع کرد.

همه ما خوب می‌دانیم که این بخشش کار هر کسی نیست، باید به چیزهایی غیر از پول فکر کرد تا چنین تصمیمی به ذهن خطور کند، روح باید بزرگ باشد و از بند تعلقات، آزاد تا بتواند چنین کند.

این که در یک روستای محروم، دبیرستان دخترانه ساخته شود و دیگر بهانه‌ای برای ترک تحصیل دختران روستا باقی نماند، بهترین تصمیمی است که می‌توانست گرفته شود، این بهترین راهی بود که می‌شد دیه 120 میلیون تومانی یک جوان ناکام را در مسیر آن خرج کرد و نام یک عزیز سفر کرده را زنده نگه داشت. اما باید اعتراف کرد این کار شهامت می‌خواهد.

باید بسیاری از قید و بندهای دست و پاگیر فرهنگی و اجتماعی را کنار زد تا چنین شود که خانواده زارعی از همه این مراحل سربلند بیرون آمده‌اند.

اقدام جالب این خانواده می‌تواند برای همه ما الگو باشد، برای ما که نمی‌توانیم از یک حادثه تلخ، اتفاقی شیرین بسازیم، برای ما که مرده‌پرستی می‌کنیم و سعی داریم با صرف هزینه‌های کلان در مراسم یادبود، پشتوانه محکم مالی‌مان را به رخ دیگران بکشیم و برای ما که می‌خندیم اگر بشنویم کسی برای شادی روح عزیزی از دست رفته درختی به نشانه سبز بودن جای خالی او کاشته یا به یادش پرنده‌ای را آزاد کرده است.

آوید طالبیان ‌-‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها