جام جم : رانش قیمت زمین
باخبر شدیم که چند روز پیش، چنان بارانی در استان گلستان باریده که یاران فراموش نکردند عشق!... آنها معتقد بودند که به سبک سهراب سپهری صمیمی، چترها را باید بست/ زیر باران باید رفت. اما این بار استثنائا نه برای سوت زدن و قدم زدن و از این حرفها و... ؛ بلکه برای کمک به کسانی که دچار رانش شدند.
خودشان نه، زمین زیرپایشان. رانش زمین. توجه شما را به گزارش خبرنگارمان از این حادثه جلب می کنم:
گزارش خبری: «بارش شدید باران در استان گلستان، صبح روز جمعه گذشته، موجب رانش زمین در محور آزادشهر ــ خوش ییلاق و گیرافتادن 600 نفر در این محور شد. سازمان امداد و نجات هلال احمر، ضمن هشدار به زمین... ببخشید، ضمن هشدار به رانندگانی که قصد حرکت در محورهای این استان و خراسان شمالی را دارند، از آنها خواست تا از مسافرت غیرضروری پرهیز کنند. توجه شما را به ادامه گزارش همکارم جلب می نمایم.» ــ واحد غیر مرکزی خبر، رم؛ ببخشید، گرگان!
در گرفتن خلافی:
«باران که در لطافت طبعش خلاف نیست»
پس این خلاف روشن رانش به پای کیست؟
بسته پیشنهادی: به همان مقدار که جاذبه زمین خوب است، رانش زمین خطرناک است و ای بسا موجب آوارگی کوه و بیابان خلق الله بشود. البته نه از آن نوع خوب و خودخواسته «کوه و بیابانم آرزوست» معروف و مطلوب که اختیاری و انتخابی است. فلذا در قضیه رانش، همه باید به آسیب دیدگان کمک کنند. بنده هم مستثنا نیستم. کمک های خود را در قالب ارائه چند پیشنهاد فوری تقدیم می دارم:
1ـ جبران رانش: باور بفرمایید که افسون مهر و محبت، مار را هم از داخل سوراخش بیرون می کشد و سنگ سخت را هم نرم و منعطف می کند. بین دو قسمت جدا شده زمین، ایجاد محبت کنیم، بلکه دوباره به سمت هم برگردند. مگر شاعر نفرموده است: «من رشته محبت تو پاره می کنم / باشد گره خورد دوباره به هم نزدیک تر شویم»؟... فرموده یا نفرموده؟
2ـ رانش قیمت زمین: رانش زمین که یک حادثه طبیعی مربوط به طبیعت است که الحمدلله این بار جز یکی دو تا مجروح، به کسی دیگر آسیب وارد نساخته است. مواظب رانش قیمت زمین باشیم که ساخته طبیعت نیست و پدر درمی آورد؛ چندان که مپرس!
3ـ احتیاط روی زمین: چنانچه مجبورید این روزها به استان گلستان سفر کنید، اگر جایی بساط پهن کردید به اتفاق خانواده؛ احتیاطا دست هم را بگیرید که اگر بساط پهن تان از وسط دچار رانش شد، شما دچار جدایی نشوید. از هم جدا نیفتید و هرکدامتان در یک طرف محل رانش قرار نگیرید؛ که زبان خامه ندارد سر بیان فراق و از این حرف های تغزلی سوزناک. الهی برافتد نشان جدایی!
4ـ رانش صاحب زمین: رانش زمین که عرض کردیم خیلی عددی نیست و ما بدتر از اینهایش را در قالب زلزله دیده ایم؛ باید از رانش صاحب زمین ترسید. کاری نکنیم که دچار دورافتادگی و رانش از خدا شویم. یک لحظه ما را به حال خود بگذارد، به باد فنا رفتیم. و تو چه می دانی که بادفنا چیست. باد خطرناکی است. هر که این معنا نداند، نیست باد!
سیاست روز : پدیده این جامجهانی
جراید: حمید رسایی - نماینده مجلس – برای رقابتهای جامجهانی فوتبال به برزیل میرود.
با توجه به حضور برادر حمید رسایی در برزیل کدام یک از اظهارنظرهای زیر به واقعیت نزدیک است؟
الف) لیونل مسی- مهاجم تیم ملی آرژانتین -: اوه نه! خدای من! اصلا به "حمید" فکر نمیکردم. او معادلات این جام را تغییر میدهد.
ب) استفان کشی - سرمربی تیمملی فوتبال نیجریه -: بدبخت شدیم و رفت پی کارش! "حمید" پدیده این جامجهانی خواهد بود.
ج) آسمیر بگوویچ - دروازهبان دو متری تیمملی بوسنی -: شبها کابوس "حمید رسایی" میبینم.
د) محمدرضا تابش - نایب رئیس فراکسیون ورزش مجلس -: اینکه آقای رسایی بخواهند به برزیل بروند مشکلی ندارد، قاعدتا روزنامه ۹ دی هزینه ایشان را میدهد.
معاون وزیر ورزش و جوانان: جوانان باید خانواده را کانون مقدس بدانند و ما در این زمینه یک سمفونی بزرگ خانواده و ازدواج را با آقای مجید انتظامی در حال اجرا هستیم تا کار فرهنگی در این زمینه انجام شود.
عبارت فوق یعنی:
الف) با ساخت یک سمفونی "کل یوم" مشکلات جوانان در امر ازدواج حل میشود.
ب) با ساخت این سمفونی مشکلات استاد انتظامی و اعضای ارکسترش حل میشود.
ج) برای اینکه جوانان "خانواده" را یک کانون مقدس بدانند باید حتما "مجید انتظامی" سمفونی بسازد تا به جای آهنگ "یار مبارکبادا ایشالا مبارکبادا" در مراسم عروسیشان پخش شود.
د) اگر مشکلات جوانان در حوزه ازدواج با آهنگهایی مثل "بهش بگو پلنگه، پلنگ چش قشنگه" حل میشد لازم نبود برادر مجید انتظامی توی زحمت بیفتد و سمفونی بسازد.
موسیالرضا ثروتی – نماینده مجلس -: متاسفانه نمایندگان استان دیگر من را برای استیضاح وزیران دولت همراهی نمیکنند و من تنها ماندهام.
اظهارنظر فوق یادآور کدام شعر شیرین فارسی است؟
الف) تنها ماندم / تنها رفتی / چون بوی گل به کجا رفتی؟
ب) برو تنها شی / دیوونه ما شی / برو که باورت نشد / اینجوری رسوا شی
ج) تنهایی تموم وجودمه / منو تنها بذارید / این تموم بود و نبودمه / منو تنها بذارید
د) باز منو کاشتی رفتی / تنها گذاشتی رفتی / دروغ نگم به جز من / یکی دیگه داشتی رفتی
شرق : مساله زور زدن
آمبولانس را انداخته بودم توی بزرگراه و داشتم میرفتم به چپ، که دیدم چپ را بستند و دارند بهزور میفرستند به راست. کله مبارک را از آمبولانس آوردم بیرون و گفتم: داداش، ما میخوایم بریم اینوری. چرا بستید؟
آقای محترم گفت: اینوری که شما میخواهی بروی خوب نیست. نفع شما این است که بروی آنوری.
ترافیکی شده بود که بیا و ببین. گفتم: عزیز من، من مسیر زندگیم اینوری است. آنوری که نمیشود.
آقای محترم گفت: همینی که گفتم. یا میروی به آن سمت، یا میدهم آمبولانست را بخوابانند و خلاص.
گفتم: زورکیه؟
در همینلحظه شنیدم، رییسجمهور، از رادیوی ماشین کناری گفت: «بهزور نمیشود کسی را برد بهشت.»
گفتم: بهشت؟ همان خیابان بهشت که توش شورای شهر است؟
در همینلحظه یکنفر گفت: این درست که بهزور نباید بهشت برد، اما نباید جاده را هم برای جهنم صاف کرد.
راست میگفت. یکسری با غلتک افتاده بودند و داشتند همهچیز را صاف میکردند تا راه باز شود.
گفتم: ایبابا. من فقط میخواهم بروم خانه.
در همینلحظه از ماشین پشتی، صفارهرندی، وزیر سابق ارشاد، گفت: من دیشب توی برنامه نگاه تلویزیون نگاه زیبایم را گفتم که «بهزور نباید بهشت برد، اما چرا مردم را بهزور به جهنم ببریم؟»
حالا شما تصور کن ما همه ماندیم در ترافیک، یکسانت هم نمیشود پیشرفت کرد، بعد همه دارند درباره بهزور بهشتبردن و جهنم بحث میکنند.
من چی؟ هیچی. کله مبارک را از پنجره آوردم بیرون و گفتم: زوری که نیست. اصلا من برمیگردم خانه... اما راه بسته بود و ترافیک بود و یکسری میگفتند بپیچ به راست یکسری هم میگفتند برو به چپ و بدشانسی افق هم معلوم نبود که با آمبولانس بروم توش گم شوم.
کیهان : چه میدانم؟ (گفت و شنود)
گفت: خودمونیمها، انقلاب اسلامی بدجوری ادعای دموکراسیخواهی آمریکاییها را به چالش کشیده و باعث رسوایی آنها شده است.
گفتم: آش دموکراسیطلبی آمریکا آنقدر شور شده که صدای آشپز را هم درآورده و برخی از رسانههای آمریکایی را هم به اعتراض واداشته است.
گفت: فقط یک مقایسه ساده میان راهحلهای آمریکا و ایران برای حل بحرانهای منطقه نشان میدهد کدامیک طرفدار دموکراسی و کدامیک اهل وحشیگری هستند.
گفتم: مثلا راهحلهای ایران برای بحرانهای منطقه مثل بحران سوریه و... مراجعه به رأی مردم است و راهحل آمریکاییها، قتل و خونریزی و اعمال فشار و حرکتهای تروریستی است و این در حالی است که اولین گام دموکراسی مراجعه به رأی مردم است.
گفت: اوباما در نطق اخیر خود گفته است آمریکا با جدیت راهحلهای دموکراتیک را به طور عملی دنبال میکند!
گفتم: از یارو که خیلی ادعای درک و شعور میکرد درباره یک موضوع خیلی ساده سوال کردند. گفت؛ اجازه بدهید عملا نشان بدهم، بعد از قوطی کبریت، سه تا چوب کبریت بیرون آورد، دو تای آن را وارونه روی قوطی گذاشت، چوب کبریت سومی را از وسط شکست و با تیزی آن لای دندانش را پاک کرد و گفت؛ چه میدانم؟!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد